احياي درياچه اروميه مطالبه مردمي نشد
سروش طالبي
در موضوع ارزيابي موفق بودن و نبودن عملكرد ستاد احياي درياچه اروميه بايد ابتدا در نظر گرفت كه بر اساس چه شاخصهايي ارزيابي صورت ميگيرد. ستاد احياي درياچه اروميه سال گذشته ادعايي را مطرح كرد مبني بر اينكه درياچه تثبيت شده و در مسير احياست. اما واقعيت اين است كه چنين ادعايي به حقيقت نزديك نيست و براي رسيدن به چنين نقطهاي بايد مجموعه بزرگي از اتفاقها بيفتد. شايد ستاد و كارشناساني كه در ابتدا براي احياي درياچه اروميه برنامهريزي ميكردند مشكلاتي كه براي اين كار وجود دارد را دست كم گرفته بودند. آنها در ميدان عمل با اين مساله مواجه شدند كه كاهش مصرف آب به ويژه بخش كشاورزي آنچنان كه انتظار داشتند كار سادهاي نيست در حالي كه در برنامهريزيهايشان حرف از كاهش 40 درصد زده بودند.
به جرات ميتوان گفت در زمينه كاهش مصرف آب، ستاد احيا نه تنها هيچ موفقيتي نداشته و مشابه قبل شاهد مصرف آب هستيم و حتي در مواردي اين مصرف بيشتر هم شده است. در مواردي هم كه كاهش مصرف اتفاق افتاده اين كاهش ارتباطي با ستاد احياي درياچه اروميه نداشته و بيشتر از آن رو بوده كه آبي وجود نداشته كه مصرف شود .نمونه اين امر را در دشتهاي نزديك درياچه اروميه و در شرق درياچه كه چاهها خشك شده و امكان تامين آب ندارد شاهديم. در مقابل در جنوب درياچه كه آب فراهم است مطلقا نميبينيد كاهشي رخ داده باشد، البته ما در حسنلو يك شبكه آبياري داريم كه آب از داخل سد پمپاژ و از لوله به زمينهاي كشاورزي ميرسد. از آنجا كه اين منطقه آب زيرزميني ندارد و پيچ آن دست دولت است جزو معدود مواردي است كه موفقيتي در كاهش مصرف آب داشتيم اما توجه داشته باشيم كه درباره يك منطقه 5 هزار هكتاري در برابر يك عرصه 500 هزار هكتاري صحبت ميكنيم. بنابراين ميتوان چنين نتيجه گرفت كه هر جا برداشتها غيررسمي و غيرمتمركز بوده يا مردم به منابع آب جايگزين مانند آب زيرزميني، پمپاژ آب از رودخانهها و ... نياز دارند ستاد نتوانسته دستاوردي داشته باشد. حتي اين ادعا كه آب كمتري از سد بوكان به كشاورزي اختصاص داده ميشود هم باز از آن روست كه مردم آب مورد نيازشان را از كانالهاي غيررسمي دنبال ميكنند و شرايط به گونهاي نيست كه آنها تحت فشار باشند تا آب كمتري مصرف كنند.
در موضوع اجتماعي هم ستاد چندان موفق نبوده است. اينكه جامعه به اين درك برسد كه درياچه تنها در صورتي حفظ خواهد شد كه آنها مصرف آب را مديريت كنند. متاسفانه پيامهايي كه از سوي ستاد به مردم منتقل شده پيامهاي نادرستي بوده كه كشاورزان خودشان را در امر احيا دخيل ندانسته و اين برداشت را دارند كه پروژه احيا يك پروژه عمراني و انتقال آب است و به آنها و شيوه مصرف آبشان ارتباطي ندارد. واقعيت اين است كه بخش اصلي آبي كه ما براي احياي درياچه نياز داريم از كاهش مصرف كشاورزي قرار است تامين و انتقال آب تنها 25 درصد منابع آب درياچه را شامل ميشود؛ بنابراين چنانچه تغيير شيوه كشاورزي را نداشته باشيم عملا احيايي صورت نميگيرد. همچنين ما اگر بخواهيم يك مطالبهگري جدي براي حقابه درياچه داشته باشيم دولت و سازمان محيطزيست به تنهايي نميتوانند آن را پيش برده و بايد طرفداران محيط زيست، شهروندان شهرهاي حاشيه درياچه و ... هم وارد ميدان عمل شوند. با اين حال متاسفانه ستاد كمتر سراغ اين رفت كه از اين ظرفيتها استفاده كند و به اين پتانسيل اعتقادي هم نداشت. ستاد احياي درياچه اروميه، به جاي يك مطالبه مردمي احياي درياچه را يك كار كارشناسي ميديد كه متخصصان بايد براي آن برنامهريزي و تصميمگيري داشته باشند.
با وجود آنچه گفته شد نميتوان به كل عملكرد ستاد احيا را منفي دانست، زيرا اگر عزم براي احيا وجود نداشت احتمالا يكسري پروژههاي جديد سدسازي و شبكههاي آبياري در اين منطقه درحال انجام بود. ما پروژههايي مانند سد نازلو و... را در اين منطقه شاهد بوديم كه در مواردي پيشرفتهاي 60 و 70 درصدي هم داشتند و با تكميل آنها آب بيشتري مصرف و به در نتيجه فشار بيشتر به درياچه وارد ميشد. با اين حال دولت با وجود تقاضاهاي جدي در اين زمينه كه از سوي مردم، نمايندگان مجلس و نيروهاي سياسي وجود داشت اجازه نداد اين پروژهها تكميل شوند. همچنين تكميل شبكه حسنلو ميتوانست چند ده هكتار به زمينهاي كشاورزي اضافه كند كه تنها با جديت ستاد احيا اين كارها انجام نشدند.