ملت ايران عكس را برعكس كرد
صادق بروجردي
انتشار عكس دو نفره سفير فدراسيون روسيه و انگلستان در صفحه شخصي آقاي جاگاريان خروش و واكنشهاي قابل انتظاري را در ميان مردم و اهالي سياست در كشورمان باعث شد. عكس حاضر كه به قرينه عكسي در سال 1942 منتشر شده بود يادآور روزگاري سپري شده اما تلخ براي مردمان ايران است. عكس اصلي در ميانه جنگ جهاني دوم و در همين محل سفارت شوروي آن روزگار و فدراسيون روسيه فعلي برداشته شده بود. در بحبوحه جنگ جهاني دوم دول متفق بياعتنا به اعلان بيطرفي حكومت تهران خاك كشور را اشغال كردند و سران سه كشور شوروي، بريتانيا و ايالات متحده در محل سفارت شوروي براي آينده جنگ و تقسيمات جهان پس از جنگ تصميم گرفتند. اين حضور بدون اطلاع دولت ايران و با بياعتنايي محض به شاه جوان كشور صورت گرفت. از ميان روزولت، چرچيل و استالين، تنها رهبر شوروي حاضر به ديداري كوتاه با محمدرضا پهلوي شد. بدون نيتخواني از سهو يا هر انگيزه ديگر در پس اين قرينهسازي و انتشار تصوير اما ملت تاريخي و بزرگ ايران كه هميشه براي استقلال و شأنيت خويش پايداري كرده و به اين مفتخر است كه از معدود كشورهايي است كه روز استقلال ندارد، تاب تحمل هر اندك چيزي كه بخواهد استقلال و تصوير يگانهاش را در جهان مخدوش كند، ندارد. البته مسوولان كشور از وزير امور خارجه تا رياست مجلس و وزير خارجه پيشنهادي جديد پاسخ متناسب را به اين اقدام دادند اما به اين بهانه و براي يادآوري ميتوان نكات زير را بر قلم آورد:
1-در عكس متعلق به اجلاس سران دول متفق در سال 1942 تئودور روزولت، رييسجمهور وقت ايالات متحده مشاهده ميشود اما در عكس اخير آن صندلي كه اگر بنابر مشابهتسازي باشد بايد دراختيار سفير ايالات متحده قرار ميگرفت، خالي است. دولت ايالات متحده با توطئه بريتانيا در ايران دست به كودتاي بيست و هشتم مرداد زد و ملت ايران را براي بيست و پنج سال در چنگ يك ديكتاتوري بيرحم و دستگاه جهنمي ساواك قرار داد. پس از آن نيز واشنگتن با كردار زيانبار خود در قبال تهران براي هميشه باعث بدبيني و بياعتمادي ملت ايران به خود گشت. اكنون اما اگر از زاويهاي ديگر بنگريم عكس دوم گوياتر از همه چيز است. ملت ايران بهواسطه مجاهدت و ايستادگي خود به چنان درجهاي از استقلال و شأنيت رسيده كه اگر روزگاري بياطلاع دولت وقت، اجلاس و عكس سه نفره ترتيب داده ميشد، امروز و براي چهل و دو سال صندلي سفارت ايالات متحده در تهران با اراده ملت ايران خالي مانده است. كشوري كه به چنان استقلال و اعتباري دست يافته كه ابرقدرت جهان دو قطبي و سپس تك قطبي را براي چهل و دو سال پشت در نگه ميدارد و اعتنايي هم ندارد. اين عكس اگر نيكو بنگرند ميتواند محل عبرت و دقت باشد؛ اول آنكه اسير دسيسههاي نماينده دولت بدسابقه بريتانيا در تهران نشوند كه همان عبرت ايالات متحده و كودتاي بيست و هشت مرداد كه از قضا اين روزها شصت و هشتمين سالگرد آن است، ميتواند تابلوي تمام نماي اعتماد و اعتنا به اين جماعت باشد.
2- اگر سهو و خطا از جانب سفارت فدراسيون روسيه مطرح شود بايد متذكر شد كه سطح بالاي روابط دو كشور ميطلبد كه دقت بيشتري در اينگونه موارد صورت بگيرد. هر ملت حساسيتها و ويژگيهاي خود را دارد. سفارت روسيه نبايد از ياد ببرد كه تاريخ هميشه سخن ميگويد و براي روايتش نيز بايد اهتمام و دقت بيشتر داشت. جماعتي كه روزي در بحبوحه همان جنگ جهاني همه كار كردند تا پاي دول ديگر را به جنگ بكشانند امروز هم براي مخدوش كردن عمق و كيفيت رابطه تهران-مسكو از هيچ سعايتي كوتاهي نميكنند.
3 - افكار عمومي از خاطر نخواهند برد اشغال ايران و برگزاري آن اجلاس و عكس در روزگار سلسلهاي انجام گرفته است كه دولت لندن سرسلسلهاش را با كودتا بر ملت ايران تحميل كرد و خودش پدر را برد و پسر را آورد. آن روزگار و تحميل كودتا و شاه بر ايران حكايت همان روز است و همان عكس، اما ملت ايران سالهاست كه بهپا خاسته و تمام آن سرسپردگي را چهل و دو سال قبل به كناري انداخته است. انقلاب اسلامي با شعار استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي وابستگي و بيعملي را از ميان برده است و آن عكس را به طور كامل برعكس كرده است. تنها ميماند هشدار و به متحدان و دوستان كشور كه مراقب شيطنتهاي احتمالي باشند.
كارشناس روابط بينالملل