گزارش «اعتماد» از گسترش يك رشته ورزشي ممنوعه
دختران بوكس، دختران انتظار
علي ولياللهي
جايي دورتر از هياهوي بازي بچهها با توپ چهل تيكه پاره و خانوادههايي كه فارغ از كرونا و گرما خودشان را به پارك رسانده بودند تا هوايي تازه كنند، زير يكي از نورهاي موضعي زردرنگ مردي كه ميت به دست داشت از شاگردش كه دختري جوان بود ميخواست با دقت بيشتري ضربه بزند.
دختر با دستكشهاي سياه با هر ضربه تمام انرژياش را فرياد ميكشيد و مربي ميگفت «خوبه ادامه بده.» كارشان توجه رهگذران را براي لحظاتي به خود جلب ميكرد؛ تنها براي لحظاتي، چراكه هر كس رد ميشد ديگر سري برنميگرداند تا رينگ فرضي توي پارك را دنبال كند. نزديك شدم و قبل از اينكه ضربه بعدي فرود بيايد پرسيدم «مريم خانم شما هستين؟!»
با «مريم» يكي از دختران بوكسور كه مدتي است به اين رشته مشغول است توي اينستاگرام آشنا شدم و از آنجا توانستم با چند نفر ديگر از دختران كه بوكس كار ميكنند ارتباط بگيرم. وقتي وارد پارك شدم او داشت با «شهرام» مربي خود تمرين ميكرد. بعد از دقايقي «نگين» و «راشين» دو بوكسور ديگر و «فاطمه» مدير يكي از «هومجيم»هاي تهران و از ورزشكاران رشته مويتاي از راه رسيدند. قصدم از اين ملاقات پيدا كردن اطلاعاتي از نحوه فعاليت دختران بوكسور در ايران بود.
فعاليت در رشته بوكس در ايران براي زنان ممنوع است. مرضيه اكبرآبادي، معاونت ورزش بانوان در وزارت ورزش و جوانان در دولت احمدينژاد اوايل دهه ۹۰ در اين رابطه گفته بود: «با توجه به خشونتي كه در اين رشتههاست و خطري كه براي سلامتي بانوان به جهت آنكه مادران آينده خواهند بود دارد، همچنين نحوه برگزاري مسابقات، بافت رينگ و تماشاگران، برنامههايي كه قبل و بعد از مسابقات انجام ميشود و در كل فرهنگ غالب بر اين نوع رشتهها و مسابقات آنها كه مغاير با فرهنگ اسلامي و ايراني ماست، چنين تصميمي اتخاذ شد.»
اين ذهنيت تا به امروز پا برجا مانده است. دكتر مهين فرهاديزاد، معاون وزير ورزش در دولت روحاني سال گذشته در مورد ممنوعيت رشتههايي نظير بوكس و پاورليفتينگ براي زنان گفت: «با توجه به اينكه در مباني اعتقادي ما از زن به عنوان ريحانه ياد شده، نميتوانيم رشتهاي را قبول كنيم كه كل سيستم بدني و فيزيولوژي او را تحت تاثير قرار دهد.»
سالهاي گذشته بحثهايي در مورد راهاندازي باشگاههاي آموزشي بوكس براي زنان مطرح شد و حتي ثبتنامهايي هم صورت گرفت ولي درنهايت با مخالفت وزارت ورزش و نهادهاي بالادستي مواجه شد.
با اين حال ممنوعيت فعاليت در رشته بوكس باعث نشده دختران ايراني بيخيال شوند.
هماكنون تعداد بسيار زيادي بوكسور زن در كشور در باشگاههاي زيرزميني و پاركها به تمرين ميپردازند. حميد قباييزاده، دبير فدراسيون بوكس سال گذشته در اين رابطه گفته بود: «با توجه به تحقيقات ميداني توسط هياتهاي بوكس، در حال حاضر چند هزار نفر از بانوان عزيز در سراسر كشور به طور غيرقانوني مشغول فعاليت در اين رشته هستند.»
اين اظهارنظر در شرايطي صورت گرفت كه ثوري، رييس فدراسيون قول داده بود بوكس زنان را رسمي و قانوني كند.
زنان بوكسور در ايران معمولا تمرينات خود را در باشگاههاي زيرزميني كه اصطلاحا «هوم جيم» ناميده ميشود پيگيري ميكنند. شهرام مربي بوكس كه سابقه عضويت در تيم ملي بوكس مردان ايران را دارد و دختران و پسران زيادي را به شاگردي پذيرفته در مورد تعداد باشگاههاي زيرزميني گفت: «خيلي زياد است. در منطقهاي كه من هستم در هر خيابانش بالاي ده باشگاه است. هوم جيمهاي زيادي هستند كه شاگردانم را ميبرم براي تمرين.» بخش ديگري از ورزشكاران هم پاركها را براي تمرين انتخاب كردهاند. مريم كه چند سالي است بوكس و مويتاي كار ميكند در اين رابطه گفت: «ما در پارك پليس يا پاركهاي جنوب شهر تمرين ميكنيم. در بوستان ولايت، پارك لاله و چند پارك ديگر دختران زيادي تمرين ميكنند.»
از مريم سوال كرديم آيا پليس يا حراست پارك جلوي تمرين شما را نميگيرند؟ جواب داد: «پليس و حراست پارك روي حجاب حساسيت دارند و ما هم سعي ميكنيم پوشش نامتعارفي نداشته باشيم. ما هميشه رعايت ميكنيم و تا به حال نديديم كه نيروي انتظامي بيايد توي پارك و بخواهد گير بدهد. حراست پارك اتفاقا همكاري ميكند و تذكرهايي ميدهد كه مبادا مشكلي پيش بيايد.»
راشين هم تاكيد كرد تا به حال مشكلي نداشتهاند. شهرام اما به يك خاطره بد در اين زمينه اشاره كرد: «چند سال پيش زماني كه عضو تيم ملي بودم يك شاگرد خصوصي خانم گرفتم و توي پارك طالقاني با ايشان كار ميكردم. ايشان پوشش خيلي مرتبي داشت و من هم شلوارك ورزشي معمولي پام بود كه ريختند آنجا و گفتند اجازه نداريد. مرا بردند كلانتري و آنجا با خانواده آن دختر تماس گرفتند و وقتي پدر و مادرش تاييد كردند آزاد شدم.»
اين مربي در مورد اينكه اگر پليس از محل هومجيمها مطلع شود برايش دردسر درست ميشود يا خير گفت: «مشكل به وجود ميآيد. اگر بفهمند در فضاي بسته با زنها كار ميكنم جلويم را ميگيرند.»
پيدا كردن محل تمرين و مربي تنها يكي از مشكلاتي است كه سر راه بوكسورهاي زن قرار دارد. آنها در وهله اول بايد نزديكترين افراد خانوادهشان را متقاعد كنند و سپس با دوستانشان كلنجار بروند.
در مرحله آخر هم جامعه قرار دارد. جامعهاي كه در آن خيليها نپذيرفتهاند زنان ميتوانند در رشتههاي ورزشي و مخصوصا بوكس فعاليت كنند. نگين يكي از بوكسورها در اين رابطه گفت: «من حرف از جانب دوستان و خانوادهام زياد شنيدم. من كار مدلينگ انجام ميدهم و به خاطر همين خيليها ميپرسند چرا بوكس؟ اگر دماغت شكست چي؟» با اين حال نگين كه از پنج سالگي پدرش را از دست داده حمايت خانوادهاش را دارد. چيزي كه براي همه فراهم نيست. مريم از دختراني است كه با مخالفت خانواده مواجه شده.
او در اين رابطه گفت: «من جزو آن دسته از كساني هستم كه خانوادهشان مخالفند. نميدانند من با مربي مرد كار ميكنم. تا زماني كه ميتوانستم نميگفتم. در زمان دانشگاه كونگفو كار ميكردم و به بهانه دانشگاه راحت ورزش ميكردم. بعد از فارغالتحصيلي و گرفتن مدرك كارشناسي ارشد ديگر نتوانستم اين بهانه را بياورم. پدرم وقتي وسايل ورزشي را دست من ميديد اجازه بيرون رفتن از خانه را به من نميداد.» شهرام اما گفت توانسته اجازه چندين خانواده را براي بوكس كار كردن دخترانشان بگيرد: «شاگرد دارم كه خانوادهاش دوست نداشتند كار كند. به پدرش گفتم يكبار بيا تمرينات را ببين و شرايط دخترت را بسنج بعد تصميم بگير. آن پدر آمد تماشا كرد و گفت عجب! چقدر قشنگ است تمرينات و دخترم چقدر خوب كار ميكند. همين باعث شد چند جلسه ديگر هم براي تماشا بيايد و يك روز خودش به من گفت دخترم كي مسابقه ميدهد؟ گفتم عجله نكن! به وقتش مسابقه هم ميدهد.»
با وجود چنين ديدگاههايي تمرينات دختران در فضاهاي باز آنچنان مشكلساز نبوده است. راشين در رابطه با واكنش مردم به تمرين دخترها در فضاي باز گفت: «ما وقتي در پارك تمرين ميكرديم واكنشها جالب بود. مردم ميآمدند ميپرسيدند و از مربي سوال ميكردند.» مريم هم گفت: «مشكلي تا به امروز نداشتيم. به نظرم فرهنگ تقويت شده. هنوز با ايدهآل فاصله دارد ولي خيلي بهتر شده. مردم كنار آمدهاند و مشكلي به وجود نميآيد.»
برخي مردم همانند معاونان وزراي ورزش تصور ميكنند بوكس رشتهاي خشن و غيرزنانه است. برخي معتقدند دختراني كه رشتههاي ورزشي سنگين نظير بوكس و وزنهبرداري كار ميكنند زيبايي ظاهري را از دست ميدهند و در آينده نميتوانند بچهدار شوند. راشين در رابطه با اينكه ممكن است صورتش آسيب ببيند، گفت: «اگر يك روز براي صورتمان اتفاقي بيفتد از آن لذت ميبريم چون با آگاهي وارد شديم. ضمن اينكه اتفاقات فجيع به ندرت توي بوكس پيش ميآيد. اين هنر بوكس است. هنر مشتزني است. در همه ورزشها درصدي اتفاق بد ميافتد.»
او با اشاره به اين ادعا كه زنان بوكسور نميتوانند بچهدار شوند و رحمشان مشكل پيدا ميكند، افزود: «آن روزي كه قهرمان شوم ويديوهايم را براي آنهايي كه اين حرفها را ميزنند، ميفرستم و ميگويم ببينيد از نظر جسمي هم هيچ مشكلي پيدا نكردم. مادر هم ميتوانم بشوم.»
دختران بوكسور به قدري به رشته ورزشي كه در آن فعاليت ميكنند علاقه دارند كه تمام زندگيشان از جمله ازدواج را هم با اين رشته ورزشي تنظيم ميكنند. راشين در پاسخ به اين سوال كه اگر همسر آيندهات با بوكس مشكل داشته باشد چه ميكني گفت: «ايشان را ميگذارم كنار.» كاري كه نگين مدتي قبل انجام داده بود. نگين گفت: «من نامزد داشتم و چند وقت پيش به هم خورد. نامزدم با ورزش كردنم مشكل داشت و از هم جدا شديم.»
سطح بوكس مثل همه رشتههاي ورزشي رزمي كه زنان ايراني در آن فعاليت ميكنند با وجود ممنوعيت بالاست.
شهرام با اشاره به قويتر شدن زنان به خاطر محدوديتها گفت: «سطح بوكس زنان فوقالعاده بالاست. ظرفيت خيلي زيادي براي قهرماني دارند. محدوديتها باعث شده زنها قويتر شوند. وقتي ميروند كشورهاي ديگر آنها ميفهمند اين دختران چه استعدادي دارند. صدف خادم كه آقاي مهيار منشي بردش و فهميد با استعداد است جزو همينهاست. اگر بوكس زنان قانوني شود و راه بيفتد مطمئنم دختران ايراني در آسيا حرف دارند براي گفتن.»
همين پيشرفت و سطح بالا باعث شده در دو، سه سال گذشته چند بوكسور زن ايراني در چند مسابقه شركت كردند؛ صدف خادم، ليلا ابراهيمزادگان، فاطمه عزيزي، عطيه غياثي و تينا آخوندتبار. اما باتوجه به ممنوعيت اين رشته دختران بوكسور براي مسابقه دادن حتما بايد به خارج از كشور بروند. مريم در مورد نحوه شركت در مسابقات گفت: «معمولش به اين صورت است كه براي بوكس ميروند تركيه و براي مويتاي ميروند تايلند. مربيهاي بوكس ورزشكاران را به كشورهاي ديگر ميبرند براي مسابقه.»
در ادامه نگين به هزينههايي كه اين كار به همراه دارد اشاره كرد و گفت: «مني كه دوست دارم در مسابقه شركت كنم اگر پولدار نباشم يا اسپانسر پيدا نكنم مجبورم آرزوي شركت در يك مسابقه را به گور ببرم.»
با همه اين تفاسير يعني تعداد زياد بوكسورهاي زن، علاقه شديد و استعداد بالا براي موفقيت هنوز اين پرسش باقي است كه چرا اين رشته ممنوع است. «فاطمه» يكي از كساني است كه هوم جيم اداره ميكند و در مويتاي فعاليت دارد. مويتاي هم جزو رشتههاي ممنوعه براي زنان است. او كه ۴۳ ساله است ميگويد فقط دو سال ديگر وقت دارد بتواند در مسابقات اين رشته شركت كند.
فاطمه در مورد ممنوعيت برخي از رشتههاي ورزشي نظير بوكس و رشته خودش گفت: «قدرتمند بودن زن براي بعضيها ترسناك است. به نظرم ممنوعيت بوكس سياسي است، چون زنها پله پله جنگيدند و قلههايي را گرفتند و اين باعث شده بعضيها ناراحت شوند.» نگين هم معتقد است به دليل امريكايي بودن بوكس اين رشته در ايران ممنوع است و ربطي به آسيبديدگي و اين چيزها ندارد چون خيلي از رشتهها ميتوانند آسيبزا باشند.
شهرام در رابطه با ممنوعيت بوكس براي زنان به تلاشهايش براي متقاعد كردن مديران ورزش اشاره كرد و گفت: «من خودم خيلي رايزني كردم. با آقاي ثوري، رييس فدراسيون بوكس در ارتباط هستم و چند بار به ايشان گفتم مجوز را صادر كنيد. چند سال قبل با بوكسورهاي زن اكيپ شديم رفتيم وزارت ورزش صحبت كرديم كه اجازه بدهند. چند ماه پيش مسابقات آسيايي بوكس در امارات برگزار شد و زنان كشورهاي مسلمان با پوشش اسلامي مسابقه دادند. چرا ايران اين كار را نكند؟»
بحث پوشش يكي از مسائلي است كه در مورد بوكس كار كردن زنان بايد مدنظر قرار بگيرد. پوشش اسلامي براي بوكسورهاي كشورهاي مسلمان مدت قابلتوجهي است كه مورد موافقت فدراسيون جهاني اين رشته قرار گرفته است. در عين حال فدراسيون بوكس ايران ميتواند به صورت جداگانه طراحي خودش را به فدراسيون جهاني پيشنهاد بدهد يا از لباس تصويب شده استفاده كند. مريم در مورد استفاده از پوشش گفت: «از خدامان است كه چنين پوششي طراحي شود. همين كه يك لباس اسلامي طراحي شود زمينهاي ميشود براي رسمي شدن اين رشته.» راشين هم گفت: «كشور ما اسلامي است و ما به قوانينش احترام ميگذاريم. ما فقط ميخواهيم يك كاري بكنند كه به هر حال با هر شرايطي بتوانيم توي رينگ باشيم.»
آنطور كه مشخص است زنان با وجود ممنوعيت بوكس در ايران با قدرت به كارشان ادامه ميدهند و شايد لازم باشد فكري به حال اين مساله صورت بگيرد تا حداقل اين ورزشكاران بتوانند به صورت سازمانيافته تمريناتشان را پيش ببرند حتي اگر فعلا مسابقهاي در كار نباشد. دختران بوكسور با همه محدوديتها براي خودشان آرزوهاي بزرگي دارند. نگين و راشين گفتند سقف آرزوهايشان قهرماني دنياست. شهرام به عنوان مربي هم آرزوهاي بزرگي براي شاگردانش دارد: «آرزويم اين است كه اين بچهها را به مرحلهاي برسانم كه معروف شوند و بدرخشند. بشوند مثل خانم تينا آخوندتبار كه استادش دوست خودم است و ميرود در مسابقات خارج از كشور. دوست دارم شاگردانم را طوري تربيت كنم كه بتوانند جلوي رقبا حرفي براي گفتن داشته باشند.»
مريم اما خارج شدن از سلطه پدر را سقف آرزوهايش عنوان كرد. او گفت: «من از بچگي دهن باز كردم تودهني خوردم. اصلا حق پرسيدن چرا نداشتيم، چه برسد به اينكه بخواهم اكتي انجام دهم. من به ورزش به عنوان وسيلهاي نگاه ميكنم كه من را از زير سلطه پدر خارج ميكند و باعث ميشود به عنوان يك حامي براي دو تا خواهر كوچكترم باشم.»