مديريت مبارزه با كرونا
جعفر گلابي
سقوط برقآساي شهرهاي افغانستان خصوصا پايتخت اين كشور توسط طالبان و مصايب غمانگيز ملت همزبان و همسايه ما در جاي خود بسيار مهم است و ابعاد مختلف دارد و قطعا منافع ملي ما را تحت تاثير قرار ميدهد و حكايت از بيرحمي روزگار ميكند. اما اين ماجراي تلخ موجب شد كه اوجگيري بيسابقه كرونا و رسيدن آمار رسمي مرگ وميرها در ايران به عدد 700 تن در روز، تحتالشعاع قرار گيرد و آنچنان كه لازم است پيرامونش مويه نشود و افكار عمومي جوشش بايسته را نداشته باشد. در مدت كوتاه سيطره يك گروه بر يك كشور تعداد تلفات ما بر اثر بيماري كرونا از جنگ آنها بيشتر بود و اين نشان ميدهد كه تهديدها وخطرها فقط ناشي از دشمنان نيست و گاهي خشم طبيعت جامعهاي را ميخكوب ميكند. متاسفانه با وجود تغيير رييسجمهور هنوز تغيير قابل توجهي در مواجهه قاطع و همهجانبه و فوقالعاده با اين بيماري مشاهده نشده است و به تعبيري كرونا با جامعه ما بازي ميكند و بسته به شرايط سيليهاي سخت بر چهره اجتماع ما ميكوبد. همچنان سوالهاي بسيار مهم و گزندهاي پيرامون مديريت اين بلاي كم سابقه وجود دارد كه متاسفانه هنوز پاسخهاي متقن و رسمي به آنها داده نشده است.
آيا ميشود يك بيماري شيوع پيدا كند و طبق آمار رسمي قربانيان آن از 100 هزار نفر عبور كنند و مبتلايان به ميليونها نفر برسند و هيچ يك از مسوولان مورد بازخواست قرار نگيرند كه چرا ما به چنين فاجعهاي رسيدهايم؟ به نظر ميرسد نه تنها تصميمگيران بايد پاسخگوي عملكرد خود باشند، بلكه پاسخها بايد مورد راستآزمايي قرار گيرند تا ثابت شود كه جان تكتك شهروندان اين كشور در صدر اهتمامها قرار دارد و چون كسي به ناحق جان دهد گويي ملتي جان داده است. اما راستآزمايي پاسخ مسوولان تنها هنگامي اطمينانبخش خواهد بود كه موضوع كاملا جنبه حقوقي و قضايي علني به خود گيرد. اينكه مسوولان مربوطه بگويند ما از فلان زمان درصدد تهيه واكسن بودهايم ولي تحريمها مانع خريداري شدهاند فقط توسط دادگاه صالحه است كه ميتواند مورد بررسي دقيق و جدي و همراه با بار حقوقي قرار گيرد كه اسناد مورد ادعا گردآوري شوند و صحت و سقم ادعاها ارزيابي شود. وزير بهداشت وظيفه خريد واكسن را متوجه وزارتخانه خود نميداند ولي پاسخ نميدهد كه متولي خريد يا صدور مجوز خريد يا تقاضاي خريد واكسن يا تعيين فروشنده معتبر برعهده چه كسي بوده است و چرا او به وظايف خود عمل نكرده و چه موانعي وجود داشته است؟ آيا مسائل سياسي در اين موضوع دخالت داده شدهاند؟ چرا بايد سياست در همه حوزهها نفوذ كند و تاثير بگذارد؟ اينجا جايي است كه يك ساعت يا يك روز تاخير در تصميم و انشاي يك نامه و ارسال آن زندگي يا مرگ يا زجر عدهاي از هموطنان را رقم زده است و هيچ ادعايي بدون بررسيهاي دقيق كارشناسانه قابل اتكا نيست و افكار عمومي را قانع نخواهد كرد.در ديگر ابعاد موضوع هم وضع به همين منوال است و پاسخهاي كلي و پراكنده و بعضا متناقض نه تنها دردي از جامعه دوا نميكند كه بر زخمها نمك ميپاشد. در بسياري از كشورهاي جهان به محض خيز بيماري مقررات سخت و قرنطينههاي همهجانبه را به اجرا گذاشتهاند و اغلب كارشناسان بينالمللي جلوگيري از طغيان كرونا را همين راهكارها دانستهاند، چرا كه در ايران از ابتدا هم مشخص بود در برخورد با بيمار مشكلاتي به مراتب بيشتر از ديگران خواهيم داشت حتي در ايام تعطيل مقررات محكمي وضع نشد و به قول برخي مسوولان، تعطيلات آمارهاي ابتلا را افزايشيتر كرد؟ بايد توجه شود كه سوالات جدي پيرامون همه ابعاد ماجرا چيزي نيست كه امكان عبور از كنار آن امكانپذير باشد، پاي جان دهها هزار نفر در ميان است و اتفاقا كساني كه در مظان تصميمها بودهاند اگر مدعي درستي رفتار خود هستند بيش از ديگران بايد خواستار ايجاد فضاي پاسخگويي دقيق و رسمي باشند .حتي اگر صد دولت عوض شود مطالبه قصورها و تقصيرها پيرامون برخورد با كرونا از بين رفتني نيست و دولت جديد هم اگر ميخواهد اشكالات عظيم گذشته را جبران كند حتي يك روز را نبايد از دست بدهد و تشريفات تعويض مسوولان هم نبايد كوچكترين تاخيري در روند مقابله با بيماري ايجاد كند.