به بهانه سقوط دردناك بمبافكن آلمانيها
گرد مولر، افسانهاي كه ديگر نيست
ابوالفضل نجيب
سالهاي زيادي است خاطرات و حافظه ورزشي نسل من تحتتاثير اهميت و تراكم وقايع و خاطرات سياسي و سينمايي گم و گور است. اين خاطرات البته اغلب با شوك مرگ يا اتفاقاتي مشابه به سياق ذهن سيال تداعي ميشوند. درگذشت گرد مولر بازيكن به واقع افسانهاي آلمان از آن نوع اتفاقات است كه بخشي از آن خاطرات را تداعي كرد. گرد مولر با سفر تيم بايرنمونيخ در سال 1351 به ايران و دو بازي مقابل تيم منتخب تهران و پاس در حافظه فوتبالي نسل من زنده ميشود.
در آن سال بايرن بعد از قهرماني در آلمان با ستارههايي چون سپ ماير و بكن باوئر و مولر و تني ديگر از تركيب اصلي و به دعوت تيم پاس به تهران آمدند. آن دو مسابقه در امجديه برگزار شد. در بازي اول كه ساعاتي پس از ورود به تهران در مقابل منتخب تهران برگزار شد بايرن با نتيجه دور از انتظار 6 بر سه شكست خورد. در بازي دوم مقابل پاس كه آن زمان يكي از چهار قطب فوتبال ايران بود به تساوي يك- يك رسيدند. گل تساوي بايرن در آن بازي توسط مولر به ثمر رسيد. اين خاطره به بازيهاي جام جهاني 1974 پيوند خورد. در آن سال آلمان قهرمان شد و به اين ترتيب مولر همچون منچستريونايتد آن دوران و در كنار ستارههايي چون جورج بست و گوردن بكس و بعدها گوردن هيل و ... به بخشي از تعلقات و خاطرات فوتبالي ما تبديل شد.
آن سالها نوجواني چهارده ساله بودم. در خانوادهاي مذهبي با پدر بزرگ اهل جماعت و مسجد و روضه و حديث كه حتي بودن راديو در خانه را حرام ميدانست. و البته پدري كه اهل سينما و موسيقي و ... بود. همه دلخوشي من و بابا راديو ترانزيستوري بود به اندازه قوطيهاي كبريتهاي بعد از انقلاب كه از چشم پدربزرگ مخفي نگه ميداشتيم. در كوچهاي كه سكونت داشتيم تنها دو همسايه تلويزيون داشتند. آن سال جام جهاني در آلمان برگزار ميشد، هر چند اختلاف ساعت چنداني با ايران نداشت. اما اغلب بازيها ساعت ده و يازده شب به وقت ايران برگزار ميشد. اغلب مسابقات را يكي در ميان در خانه اين دو همسايه تماشا ميكردم. در خانه اين دو همسايه حداقل يكي، دو نفر علاقهمند به فوتبال بود كه حتي به قيمت غيبت در شيفت كاري كارخانه تماشاي بازيها را از دست نميدادند. البته توفيق تماشاي مسابقات با كلي شرمندگي و خجالت و در برخي موارد پررويي كه خودش داستان جداگانهاي دارد، همراه بود. گرد مولر كه در جام جهاني قبلي آقاي گل شده بود در آن سال با لاتو مهاجم نامدار لهستاني رقابت آقاي گلي داشت. از موارد قابل اشاره ديگر هم گروهي آلمان غربي و آلمان شرقي بود. يك بازي تمامعيار سياسي كه به پيروزي يك بر صفر شرقيها منتهي شد. سالها بعد در كوران جنگ سرد ميان بلوك غرب و شرق و براي توجيه باخت آلمان غربي شايعه شد باخت به همسايه شمالي با حساب و كتاب بوده، به اين دليل كه غربيها با كامپيوتر محاسبه كرده بودند باخت در مقابل آلمان شرقي شانسشان را براي كسب عنوان قهرماني بيشتر خواهد كرد. در آن سال آلمان غربي بعد از برد يك بر صفر مقابل شيلي و بعد دو بر صفر مقابل استراليايي كه ما را در پلي آف بين قارهاي از رسيدن به جام جهاني محروم كرده بود و شكست يك بر صفر مقابل آلمان شرقي به عنوان تيم دوم راهي مرحله بعد شدند تا در نهايت در فينال به هلندي برسند كه از آن سال به بعد با رهبري رينوس ميشل خود را به عنوان يكي از پديدههاي جديد قاره سبز معرفي كرد. در آن جام به گمانم مولر تنها يك گل به ثمر رساند. اما تبديل به مهمترين گل جام جهاني 1974 شد. گل دقايق پاياني نيمه اول به هلند كه آخرين گل جام جهاني 74 بود و آلمان را به قهرمان جام جهاني تبديل كرد.
در جام جهاني ۷۴ لهستان يكي از بهترين تيمهاي تاريخ خود را داشت. لاتو با هفت گل بهترين گلزن شد و لهستان بهترين خط حمله جام جهاني را به خود اختصاص داد. نكته جالب آنكه ژارماخ و لاتو روي هم دوازده گل از مجموع گلهاي لهستان را به ثمر رساندند. لهستان با اين حال توفيقي جز مقام سومي با شكست برزيل در بازي ردهبندي كسب نكرد. برزيلي كه در غيبت پله كم و بيش با همان ستارههاي سال 1970 پاي به آلمان گذاشته بود.
جام جهاني ۱۹۷۴ را ميتوان نقطه پاياني بر افتخارات ملي گرد مولر به حساب آورد. تنها افتخاري كه در كلكسيون افتخارات ملي و شخصي او خالي بود. نگاهي به آمار و ارقام و افتخاراتي كه مولر كسب كرده، بر موفقيتهاي او در دو دهه شصت و هفتاد متمركز است. آنچه گرد مولر را به افسانه تشبيه ميكند، در واقعيت امر ميتواند منصفانهترين تعبير در مورد او باشد. بازيكني كه طي دوران فوتبال خود تقريبا به همه عناوين ممكن در سطح ملي و باشگاهي و شخصي دست يافت.
افتخارات شخصي گرد مولر در مقايسه با افتخارات باشگاهي و بعد از آن در سطح ملي بسيار افزونتر است. اين افتخارات شامل كسب عنوان آقاي گلي اروپا در سالهاي 1970 و 1972 - عنوان آقاي گلي جام جهاني 1970 - عنوان آقاي گل جام ملتهاي اروپا در سال 1972 - عنوان مرد سال فوتبال آلمان در سالهاي 1967 و 1969 - عنوان بهترين بازيكن چهل سال اخير بوندسليگا طي سالهاي 1963 تا 2003 و مرد سال فوتبال اروپا 1970 و در نهايت موفقترين و بهترين گلزن تاريخ جهان تا سال 2000 است. فراموش نكنيم مولر عنوان برترين گلزن بايرن را سال پيش به لوباندفسكي واگذار كرد. با اين حال هنوز عنوان بهترين گلزن يك فصل بايرن را در اختيار دارد.
اين افتخارات در كنار مقامهاي باشگاهي از جمله هفت دوره قهرماني بوندسليگا، چهار دوره قهرماني جام حذفي آلمان، سه دوره قهرماني ليگ باشگاههاي اروپا، يك دوره قهرماني جام باشگاههاي جهان و يك دوره قهرماني جام برندگان اروپا را شامل ميشود. هر چند افتخارات ملي گرد مولر به دو عنوان قهرماني ملتهاي اروپا در سال 1972 و همچنين جام جهاني 1974 محدود شود. آنچه اهميت اين افتخارات را مضاعف و او را از بسياري ستارگان حال حاضر فوتبال جهان متمايز ميكند، كميت مسابقات فوتبال در سطوح مختلف جهاني، باشگاهي و ملي در دهههاي شصت و هفتاد است. گرد مولر ملقب به بمبافكن آلمانيها در نهايت با به ثمر رساندن ۶۵۴ گل در ۷۱۶ بازي كفشهايش را آويخت.
آنچه از مختصات بازي مولر در حافظه من ثبت شده دو فاكتور جاگيري او در محوطه جريمه و چارچوبشناسي است. آن سالها در فوتبال اصطلاح ناخوشايندي در مورد برخي مهاجمين با اين مختصات به عنوان «مردهخور» به كار برده ميشد. تعبيري اهانتآميز كه امروز در معناي واقعي و فني به تيزهوشي و موقعيتسنجي و شم جاگيري مهاجم در منطقه جريمه تعبير ميشود. در واقع اين دو ويژگي به مهاجم كمك ميكرد تا توپهاي به ظاهر مرده را به گل تبديل كنند.
با اين حال مولر در زمره معدود بازيكناني بود كه ميتوانست به يك اندازه از هر دو پاي خود استفاده كند. به لطف جثه كوچكي كه داشت قابليت حمل توپ و دريبل بالايي داشت. درباره خصوصيات اخلاقي مولر آنچه با اظهارنظر نزديكترين همبازيها و دوستان نزديك او به خصوص بكن باوئر ميتوان يادآور شد فروتني و تواضع و روابط گرم و انساني است. مولر هر چه بود به دنياي افسانههاي فوتبال پيوست. به جايي كه نامها ارزش و اعتبار خود را فراتر از عناويني كه كسب ميكنند اغلب در پيوند با ويژگيهاي اخلاقي و انساني جاودانه ميكنند.