گروه جهان |ده روز پيش بود كه خبرهاي ضد و نقيضي درباره ورود شبهنظاميان طالبان به پايتخت افغانستان منتشر شد. پيشروي طالبان پديده تازهاي نبود و در چندماه اخير هر روز خبري درباره سقوط يك شهر يا شكست طالب در يك منطقه منتشر ميشد اما سرعت پيشرويهاي طالب در يك ماه اخير آنچنان افزايش يافت كه چند شهر بزرگ افغانستان در فاصله سه روز سقوط پپاپي را تجربه كردند. با نخستين زمزمهها درباره سقوط كابل، اشرفغني احمدزي، رييسجمهور اين كشور فرار را بر قرار ترجيح داد و ناگهان تصاوير سوار شدن او بر هواپيما به مقصدي نامعلوم در رسانههاي افغانستان منتشر شد. همزمان با اين پرواز عنوان اشرفغني به رييسجمهور پيشين افغانستان تغيير كرد و طالبان پس از 20 سال پا بر پلههاي ارگ رياستجمهوري گذاشتند. مردم افغانستان ده روز گذشته را در بهت و بيم به سر بردند. طالبان پديده ناشناختهاي براي مردم اين كشور نيستند و همين اشراف بر هويت و ماهيت اين گروه بر بيم مردم افزوده است. آيا طالبان تغيير كرده است؟ آيا جامعه جهاني پس از 20 سال تلاش براي شكست طالبان سرانجام اين گروه را به رسميت ميشناسد؟ در حال حاضر افغانستان در شرايط بيدولتي به سر ميبرد و تلاش چهرههاي سياسي نظير حامد كرزي و عبدالله عبدالله براي گفتوگوي سياسي با طالبان به منظور تشكيل نظامي همهشمول ادامه دارد. در حالي كه طالبان تلاش ميكنند چهره متفاوتي از خود نشان بدهند عامه مردم اين تصوير را باور ندارند و همزمان اخبار جسته و گريخته حكايت از سختگيريهاي طالبان بر اهالي رسانه و فعالان مدني به خصوص زنان دارد. در چنين شرايطي با يكي از خبرنگاران جوان ساكن كابل درباره وضعيت حاكم بر اين شهر و همچنين نگاه مردم به بازگشت طالبان گفتوگو كرديم. با توجه به شرايط مبهم امنيتي در كابل نام اين خبرنگار به منظور تامين امنيت او با تاييد مسوولان روزنامه اعتماد، محفوظ مانده است.
به نظر ميرسد كه پيشروي طالبان هرچند در چندهفته اخير سرعت گرفته بود اما سقوط كابل همه و حتي سران اين گروه را هم شوكه كرده است. به عنوان فردي كه از نزديك شاهد تحولات بوديد فكر ميكنيد چه عواملي باعث سقوط تا اين اندازه سريع كابل شد؟
تا عصر روز شنبه همهچيز عادي بود، رييسجمهور طرح امنيتي دفاع از كابل را كه رييس ستاد ارتش و فرمانده لشكر عملياتهاي خاص تنظيم كرده بودند، در حضور فرمانده نيروهاي امريكايي منظور كرد. اعضاي بلندپايه حكومت و اكثر رهبران سياسي در كابل حضور داشتند. احتمال ميرفت كه حداقل براي شش ماه يا تا زمان به نتيجه رسيدن مذاكرات صلح، پايتخت حفظ شود. اما صبح روز يكشنبه، با سقوط ميدان شهر، مركز ولايت ميدان وردك، در سيكيلومتري جنوب پايتخت، نيروهاي ارتش سوار بر نفربرهاي زرهي جبهه جنگ را ترك كرده و وارد كابل شدند. وضعيت آشفته سربازان سبب شد كه حوزههاي امنيتي پليس در غرب و جنوب كابل كه در مسير كاروانهاي ارتش قرار داشتند، پايگاههايشان را ترك كردند. سوءاستفادهگران به مراكز پليس و ديگر دفاتر دولتي هجوم بردند و دست به تاراج اموال بيتالمال زدند. مردم سراسيمه شدند، كسي دست زن و بچه خود را گرفته، پايين و كسي بالا ميرفت ولي هيچكس نميدانست كه كجا ميرود. تنها كساني كه گذرنامه سياسي يا اقامت و تابعيت كشورهاي ديگر را داشتند، به فرودگاه بينالمللي كابل هجوم بردند. پس از ظهر مردم اطلاع يافتند كه رييسجمهور فرار كرده است. نگرانيها بيشتر شد، تا ساعت 3 بعدازظهر از طالبان خبري نبود و نزديكيهاي غروب، واحدهايي از تحريك طالبان وارد پايتخت شدند و به تامين امنيت نقاط حساس اقدام كردند. البته، ضعف رهبري، بيارادگي فرماندهان، خستگي مردم از دولت آقاي غني و در يك كلام، تبعيض، استبداد راي و گزينشهاي سليقهاي و فسادآلود دستگاه حاكم پيشين سبب شد كه نه تنها كابل، بلكه از همان آغاز تمام ولسواليها و ولايتها به شمول پايتخت به صورت شتابآلود سقوط كنند. به عبارت ديگر، قبل از آنكه كابل به دست طالبان بيفتد، فروپاشي سياسي آغاز شده بود. آقاي غني هيچگاه نخواست كه اجماع سياسي براي مصالحه در افغانستان شكل گيرد. او و اطرافيانش حتي با ارايه طرحهايي مثل تشكيل «شوراي عالي دولت» تلاش كردند تا مانع اجماعي شوند كه در محوريت دكتر عبدالله در شوراي عالي مصالحه ملي شكل گرفته بود. غني با همان روحيه تكروانهاي كه داشت، حتي حرف متحدان امريكايي خود را نيز براي ايجاد اجماع و مبارزه با فساد گوش نداد. اين رفتارها باعث سقوط اعتبار غني و به دنبال آن سقوط حكومت او شد.
مردم افغانستان از اشرف غني عصباني هستند و حتي شاهد بوديم كه آقاي عبدالله عبدالله هم ساعتي پس از ترك افغانستان توسط غني او را رييسجمهور پيشين خواند. برخي از سهلانگاري يا حتي فراتر از آن تباني او با طالبان سخن ميگويند. چه سهمي براي دولت افغانستان در اين شكست قائل هستيد؟
غني همهچيز را تيمي و شخصي كرده بود. او به بهانه اعمال اصلاحات، كمر نهادهاي دفاعي و امنيتي افغانستان را شكست. با گماشتن غيرنظاميان و جوانان بيتجربه و تعيينات سليقهاي در پُستهاي حساس دفاعي، امنيتي و اطلاعاتي، انگيزه را از نظاميان گرفت. در حوزه سياست، رهبران سنتي افغانستان را به حاشيه برد، ادارات دولتي را بدون در نظرداشتن نيازمنديهاي آن كم و زياد كرد. صلاحيت نهادها را فقط در حيطه اختيار خود نگه داشت. فساد را به اوج رساند. در هيچ سطحي به مشورت گوش نميداد و در واقع او و يك حلقه خاص سه، چهار نفري به عوض سي و پنج ميليون افغان تصميم ميگرفتند. بدينترتيب، عقبههاي مردمي او روز تا روز خالي شد. او عامل اين وضعيت است. اگر با طالبان صلح ميكرد، هرگز به چنين سرنوشتي دچار نميشد. او نه با طالبان صلح كرد، نه جنگ. بلكه فرار كرد.
در حال حاضر وضعيت عمومي در كابل چگونه است؟ نگاه عامه مردم به بازگشت طالبان چيست؟
طالبان با مردم مدارا ميكنند. مغازهها كم كم باز ميشوند، گشت و گذار آزادانه است و موارد بسيار نادر از آزار و اذيت افراد طالبان گزارش ميشود. من، خود، شخصا هيچ موردي از برخورد خشونتآميز طالبان را شاهد نبودهام. اما مردم هنوز هم بهتزدهاند. نميدانند چه كنند. مكاتب (مدرسهها)، دانشگاهها و ديگر نهادهاي آموزشي بستهاند، اكثر ادارات دولتي تعطيل است، بانكها باز نشدهاند، قيمت مواد غذايي و سوختي افزايش يافته است. انتظار ميرود كه براي پايتخت يك تيم اداري شكل بگيرد و ادارات دولتي را دوباره فعال كنند و به مردم خدمات عرضه نمايند، چون مردم در وضعيت بسيار سخت اقتصادي به سر ميبرند.
تصاويري از استقبال مردم از طالب منتشر شده است، ميزان محبوبيت طالب چه اندازه است؟
مردم هنوز فكر ميكنند كه طالبان ممكن است مثل سالهاي حاكميت شان 2001 ـ 1996 با مردم برخورد كنند. مسوولان تحريك طالبان هنوز به صورت واضح در مورد گذاشتن ريش، پوشيدن برقع (حجاب مخصوص افغاني) براي زنان و ديگر قوانين سختگيرانهاي كه قبلا وضع كرده بودند، چيزي نگفتهاند. مردم هنوز احتياط ميكنند.
چرا مردم در ولايتهاي مختلف در برابر پيشروي طالب مقاومت نكردند؟
مردم از ضعف، بيكفايتي و تبعيض حكومت پيشين خسته شده بودند و عامل ديگر، خستگي از جنگ بود. در چهل سال جنگ، خونهاي بسيار زيادي ريخته شد، ويرانيهاي بسيار بار آمد و ميليونها شهروند افغانستان آواره شدند و سختيهايي كشيدهاند كه تاريخ كمتر به خود ديده است. ممكن است مردم اين پرسش را به ذهن داشتند كه براي چه كسي ميجنگند؟ براي تيم آقاي غني كه تا هفت نيزه در فساد غرب بودند؟ غني و تيم او انگيزه مبارزه را در ميان مردم كشته بود.
نگاه دختران و زنان به بازگشت طالب چيست؟
خانمها ترس دارند كه ممكن است طالبان آنان را نگذارند كه به فعاليت اجتماعي خود ادامه دهند. با آن هم حدود يك هفته كه كابل در كنترل طالبان بوده است، برخي از دختران به جاده برآمدهاند و از طالبان خواستهاند كه حقوق اجتماعي و مدنيشان را رعايت كنند. با آن هم، همهچيز بستگي به نوع نظام دارد كه بعدا اعلام خواهد شد. اگرچه فعلا سخنگوي طالبان در كابل گفته است كه در چارچوب اصول شريعت اسلامي با فعاليت زنان در جامعه مشكلي ندارند.
طالبان ميگويند تغيير كردهاند. اين ادعا با توجه به تحولات اين چندروز تا چه اندازه قابل پذيرش است؟
من در سالهاي حاكميت طالبان در شمال افغانستان و در پايتخت بودهام و برخوردهاي سختگيرانه آنان را به ياد دارم. حالا برخوردها بسيار نرم شده است. طالبان گفتهاند كه صرف براي تامين امنيت پايتخت آمدهاند. برخي ويديوها در شبكههاي اجتماعي منتشر شده كه نظاميان طالبان را در هنگام بازجويي از خانههاي مردم نشان ميدهد. اما جزييات آن معلوم نيست. گرچه فرماندهان طالبان پيوسته ميگويند كه هيچ كسي حق بازداشت و بازجويي كسي را ندارد و هيچ كسي حق ندارد به خانه كسي به زور وارد شود. بازهم عرض ميكنم كه همهچيز بستگي به نوع نظامي دارد كه اين گروه براي افغانستان در نظر دارند. يعني فعلا وضعيت خوب است، بعدا چه خواهند كرد، بايد ديده شود.
وضعيت رسانهها در سايه بازگشت طالب چگونه است؟ آيا محدوديتهايي از سوي طالبان اعلام شده است؟
نه، اما برخي شكايتها وجود دارد كه فلان رسانهگر آزار ديده است. با اين حال، تعدادي از رسانهها به خودسانسوري روي آوردهاند و ممكن است احتياط به خرج دهند. از نشر بسياري از سريالهايي كه فراتر از مرزهاي اخلاقي صحنههايي را منتشر ميكردند، حالا خبري نيست. برخي رسانهها متعلق به نهادهاي سياسي و رهبران جهادي بودند كه احتمال دارد نشريات خود را متوقف كنند. چون منابع تمويل اين رسانهها ممكن است متوقف شود.
جابهجايي قدرت چه تاثيري بر وضعيت اقتصادي و داد و ستدهاي روزانه در كابل گذاشته است؟
بانكهاي خصوصي اعلام كردهاند كه منتظر تصميم «افغانستان بانك» است. قيمت مواد غذايي به صورت سرسامآور بالا رفته، قيمت نفت و گاز بالا رفته، فروشگاههاي بزرگ و زنجيرهاي هنوز هم بستهاند. فصل كوچ آغاز شده و شبكههاي اجتماعي از تبليغات فروش لوازم منزل پر است. تاجران يا فرار كردهاند يا در گوشهاي خزيدهاند. فقر و ناداري برجستهتر از گذشته دهن باز كرده است.
فكر ميكنيد جامعه افغانستان آماده پذيرش حكومت طالبان است يا ممكن است نوعي آشوب داخلي در افغانستان شكل بگيرد؟
رهبران طالبان عفو عمومي اعلام كردهاند. آنان اگر نظام همهشمول را بسازند، حقوق مدني و مذهبي مردم را به رسميت بشناسند، قوانين سختگيرانه را وضع نكنند، زمينه كسب و كار را مهيا كنند مردم با نظام همكاري خواهند كرد. مردم از جنگ و مهاجرت و تحقير و آوارگي خستهاند، مردم ميخواهند در سايه يك حكومت عادل و با ثبات زندگي آبرومندانه داشته باشند.
مردم هنوز هم بهتزدهاند. نميدانند چه كنند. مكاتب (مدرسهها)، دانشگاهها و ديگر نهادهاي آموزشي بستهاند، اكثر ادارات دولتي تعطيل است، بانكها باز نشدهاند، قيمت مواد غذايي و سوختي افزايش يافته است. انتظار ميرود كه براي پايتخت يك تيم اداري شكل بگيرد و ادارات دولتي را دوباره فعال كنند و به مردم خدمات عرضه نمايند، چون مردم در وضعيت بسيار سخت اقتصادي به سرميبرند.
تعدادي از رسانهها به خودسانسوري روي آوردهاند و ممكن است احتياط هم به خرج دهند.
همهچيز بستگي به نوع نظامي دارد كه اين گروه براي افغانستان در نظر دارند. يعني فعلا وضعيت خوب است، بعدا چه خواهند كرد، بايد ديده شود.
مسوولان تحريك طالبان هنوز به صورت واضح در مورد گذاشتن ريش، پوشيدن برقع (حجاب مخصوص افغاني) براي زنان و ديگر قوانين سختگيرانهاي كه قبلا وضع كرده بودند، چيزي نگفتهاند. مردم هنوز احتياط ميكنند.