غريو فريادهاي كريم روي عرشه كشتي سفيد
طلوع تماشايي ترك اوغلان!
اميد مافي
همهچيز از چند عطسه و چند سرفه شروع شد تا دراگان و دستيارش وحيد هاشميان مبهوتِ روياهاي ملموس خود اسير كروناي لعنتي شوند و در مهمترين روزها از اردوگاه تيم ملي دور بمانند.
در غياب آنها اما تيم ملي تنها نيست و سخني به اشاره از سوي مردي كه در اين فوتبال بيحرمت، هنوز حرمت دارد ميتواند تنور تمرينات را در آستانه نبرد با سربازان شام گرم كند.
مردي با بيش از ۸۰ بازي ملي گرچه اين سالها در پرسپوليس به خاموشي مقدر روي نيمكت تن داده و كمتر كنار خط ظاهر شده، اما آنقدر پتانسيل دارد كه بتواند در روزهايي كه همكارانش از تنفسي عميق بازماندهاند، شور و حرارت را به اردوي يوزها بياورد و تيمي تا بن دندان مسلح را به مصاف سوريه بفرستد.
دومين گلزن برتر تاريخ تيم ملي با اتوريته خاص خود اين روزها به كانون اخبار بدل شده و همه نگاهها در غياب مستر اسكوچيچ به اوست. در شرايطي كه قرار است در يكي از حساسترين جدالهاي فوتبال ايران با سوريها شانه به شانه شويم، اين توپچي سابق آرمينابيله فلد و چارلتون است كه ماموريت دارد آسايشي بيانتها را براي تفنگداران حاضر در اردوي تيم ملي مهيا كند و با سِحر سخنانش توپچيهاي تازه دور هم جمعشده را به گلباران كردن پسران دمشقي ترغيب كند. شايد تقدير اين است مربي خوشنام ۴۸ ساله كه در خانه سرخ چندان ديده نميشود و گهگاه در قامت ريش سفيد خود را در قاب چشمها جا ميدهد، اينجا در تيم ملي بتواند كورهراهي از اميد را پيش روي شاگردانش بگذارد و خود به سكانداري تاثيرگذارتر و كاريزماتيكتر بدل گردد تا معلوم شود اعتماد به پسر دامنههاي سهند ميتواند نتايج قابل قبولي بر جاي بگذارد و كاري كند كه در كنار پيشتازي تيم ملي شاهد تبلور ترك اوغلان در اتمسفري جديد باشيم.
آزمون نابهنگام با ارتش سوريه كه قطعا براي گرفتن يك تساوي به تهران خواهد آمد فرصت مغتنمي است تا آقا كريم سكانداران و سربازان ميهمان را مغلوب نگاه خويش كند و با تكيه بر توپچيهايي كه بهرغم دوري از يكديگر قادرند در كسري از ثانيه نسخه حريف را بپيچند چكامههاي ناكامي را زير گوش سوريها نجوا كند.
او كريم باقري است. مردي به غايت متواضع كه لااقل براي نود دقيقه فروتني را بايد كنار بگذارد و با جامه جنگجويي پرالتهاب در كنار خط مردانش را به دريدن و جنگيدن و گذشتن از مسلخ تشويق و فرامين تاكتيكي اسكوچيچ را به رنجرهاي كارزار ديكته كند.
آيا دومين بازيكن محبوب جهان در سال ۲۰۱۰ ميتواند اينجا در فضايي جديد غريو غرور خود را به گوشها برساند و بيگاه و بيشكيب در قامت مربي تيم ملي كشورش گوشههايي از كاراكتر كريم باقري دوران جوانياش را رو كند. تا پنجشنبه چيزي نمانده. عطسهها و سرفههاي دراگان اسكوچيچ گرچه به بلاي جان تيم ملي بدل شده، اما اين خود مجال مناسبي است تا كريم باقري با حلقومي كه ديگر به كهرباي سكوت آغشته نيست روي عرشه كشتي سفيد خودنمايي كند و با فريادهايش در قامت يك ناخداي موفق درد به جان بكوبد و از درياهاي متلاطم به سلامت رد شود. لطمه پاييز در روزگار حكمراني تابستان نبايد امان پسر كوچههاي جنوب شهر تبريز را ببرد. بي اما و اگر.