درباره فستيوال الهامبخش ورزشي
پارالمپيك، سرگردان بين اخبار و حواشي
محمدطاها محمودي
پس از پايان يافتن رقابتهاي المپيك ۲۰۲۱ توكيو و هيجان حاكم بر جو ورزشي كشور در آن روزها، انگار اين فستيوال ورزشي جهان بهطور كامل تمام شده است و ايران، ورزشكار اعزامي به پارالمپيك ندارد. حالا، در ميان برگزاري رقابتهاي پارالمپيك، اخبار مربوط به نقل و انتقالات خارجي و داخلي فوتبال، با اختلاف در صدر اخبار ورزشي قرار دارد. يكي، دو روز ابتدايي رقابتهاي پارالمپيك هم كه زير سايه اخذ راي اعتماد به سجادي از سوي نمايندگان ملت گذشت.
گرچه رقابتهاي المپيك به نسبت پارالمپيك داراي عموميت بيشتر و در نتيجه مخاطبان بيشتر است و از اين حيث با رقابتهاي پارالمپيك قابل مقايسه نيست اما به نظر ميرسد در رسانههاي رسمي و غيررسمي داخل كشور، آنطور كه شايسته است به اين رقابتها پرداخته نميشود.
بخشي از اين كاستيها متوجه ماست. رسانه به ذايقه مخاطبان توجه ميكند و بر اساس تمايلات آنها به توليد و انتشار محتوا ميپردازد. قطعا عنصر رسانه در اين ميان، چنين نيازي را از سوي جامعه مخاطب حس نكرده است و بهرغم عدم پوشش زنده برخي از مسابقات ورزشكاران ايراني، گله يا موج اعتراضي جدي را متوجه خود ندانسته و با آن روبهرو نشده است. تقريبا همگان متفقند رقابتهاي المپيك، هيجانيتر، جذابتر و پرمخاطبتر است؛ اما اين مساله نبايد دليلي بر بيتوجهي به رقابتهاي پارالمپيك باشد.
بر اساس گفتهها بين ۱۰ الي ۱۵درصد جمعيت كشور را معلولان تشكيل ميدهند، يعني حداقل ۸ ميليون نفر از مردم كشورمان داراي انواع معلوليت هستند. هرچند كه آمار معلولان تحت پوشش بهزيستي يك ميليون و ۵۰۰ نفر برآورد شده است. نبايد از نظر دور داشت كه چنين آماري، جمعيت كمي از افراد داخل كشور را تشكيل نميدهد و عملكرد، خلاقيت و نبوغ معلولان نخبه و خصوصا اين ۶۲ نابغه ورزشي ايراني كه در المپيك حضور دارند، بر نگرش، تصميمگيري، آيندهنگري و نگارش نقشه راه آن يك ميليون و ۵۰۰ هزار معلول رسمي و ۸ ميليون معلول غيررسمي كشور تاثيري مستقيم خواهند داشت؛ تا باور داشته باشند «ميتوان با وجود كاستيها، درخشيد و شگفتانگيز شد.»
چند روز پيش، ويديويي از ابراهيم حمدو، پينگپنگباز ۴۸ ساله مصري كه هر دو دستش را در كودكي و در تصادف قطار از دست داده بود، ميليونها بار ديده شد. اين پينگپنگباز مصري از ۴۰ سالگي وارد ورزش حرفهاي شد و اكنون كه ميبايست دوران بازنشستگياش را جشن بگيرد، راكت به دهان در پارالمپيك رقابت ميكند. او براي زدن سرويس از پاي راستش استفاده ميكند و خانه و زندگياش در يك روستاست. تنها همين جلوه از رقابتهاي پارالمپيك اميد را در دلهاي خيل كثيري از نااميداني كه راه انفعال و انزوا پيش گرفتهاند زنده ميكند.
اشاعه اين فرهنگ مستغني از تكاپو، تلاش و مقاومت يك انسجام همگاني را ميطلبد تا كساني كه در جامعه دچار معلوليت [خاصه نقصانهاي جسمي و حركتي] هستند به دور از زيست منفعلانه، با حضوري فعالانه و تحسينبرانگيز در جامعه، نگاه دلسوزانه و ترحمآميز جامعه را برچينند و با تكيه بر استعدادها و توانمنديهاي خود، سبكي الهام بخش و الگومدار را زيست كنند.
خاصيت اميدآفريني اين گردهمايي جهاني نه فقط محدود به معلولان جهان، بلكه متعلق به تمام مردم دنياست. خاصيت پمپاژ اميد در آن به گونهاي است كه تودهاي از اميد را در روح تمامي نااميدان و برجاي نشستگان ميدمد تا به ياد داشته باشند هيچ مسير دشواري، جواز سكون نميدهد و همواره بايد در حركت بود.
حال براي بهبود احوال درهمشكستگان و اميد بريدگان ايران و جهان، نيكوست كه امروز و در اين ايام، حمايتهاي معنوي خود را از اين قهرمانان دريغ نكنيم تا از سويي گمان نكنند افتخارآفرينيهاي كاروان اعزامي كشورمان به توكيو، در نگاه مردم كمارزش است و از سوي ديگر، تشويق و تبليغ هرچه بيشتر اين ورزشكاران -كه در شرايطي سختتر از انسانهاي فاقد معلوليت توانستند به اهداف خود دست يابند- علاوه بر مفتخر كردن يك ملت، اميدي براي شروع دوباره بسياري از مردم نيز باشد.