۹ شهريور: روز ملي يوزپلنگ
نويد قليخاني
از سالهاي ابتدايي راهاندازي پروژه حفاظت از يوزپلنگ آسيايي در ايران يعني ابتداي دهه ۱۳۸۰، سير تطور رويكردهاي حفاظت براي اين گربه در خطر انقراض، جالب توجه است. اقدامات آگاهيبخش به جامعه توسط متخصصان، همزمان با افزايش آگاهي براي خود متخصصان پيش ميرفت. درواقع فعالان و كارشناسان اين حوزه از حياتوحش كه رفتهرفته، از طيف وسيعي از علاقهمندان، تبديل به تعدادي انگشتشماري تقليل يافتند، ابعاد جديدي از چگونگي حفاظت از يوزپلنگ را درمييافتند. اتفاقي كه ميتوان گفت تا به امروز نيز ادامه دارد. نمونه آن، مشاهده يوزپلنگ مادر و توله در حاشيه پناهگاه حياتوحش مياندشت در ابتداي شهريورماه امسال بود كه شگفتيساز شد. اين مشاهده بعد از حدود سه سال رخ داد. آخرين ثبت قطعي يوزپلنگ در اين محدوده مربوط به آبان سال ۹۷ بود كه يك يوز نر در جاده جاجرم تصادف كرده و از بين رفته بود. بنابراين كارشناسان و مديران اساسا با گونه پيچيدهاي در حياتوحش كشور سروكار داشته و دارند.
از طرف ديگر، شروع اقدامات حفاظتي موسوم به «حفاظت خارج از زيستگاه»، اميدها و نگرانيهاي تازه و واقعي را در دل همه دوستداران طبيعت ايران زنده كرد. اين اقدامات شامل زندهگيري و تلاش براي تكثير يوزپلنگ در محدودههاي كنترل شده است كه با انتقال سه يوزپلنگ از تهران به سمنان، در فروردين ۱۳۹۹ آغاز شد.به موازات اينها، تحقيقات و اقدامات حفاظتي در زيستگاههاي يوزپلنگ نيز بهطور مستمر تا به امروز ادامه داشته است.
اما برگرديم به تيتر همين مطلب.در زمستان سال ۹۹ به گفته مرجان شاكري، مديركل محيطزيست استان كرمان، ردپاي يوزپلنگ در زيستگاههاي اين استان مشاهده شده است. استان كرمان، همواره براي كارشناسان، مديران و علاقهمندان به حفاظت يوزپلنگ، همراه با نادانستهها و رمزورازهاي بسياري بوده است.
جديترين زيستگاه اين استان، دربند راور است. پناهگاه حياتوحشي با وسعت بيش از يك ميليون و سيصدهزار هكتار و غني از شاخصههاي مطلوب براي زيست يوزپلنگ. اما اين منطقه وسيع، تاحدودي دستنيافتني بوده است. امنيت نسبتا پايين اين محدوده به واسطه رفتوآمد اشرار و قاچاقچيان، مجال مطالعات دقيق و مستمر را از متخصصان يوزپلنگ، تاكنون گرفته است. گزارشهايي بهطور ادواري از مشاهده يوزپلنگ در راور وجود داشته و دارد اما آخرين ثبت قطعي يوز در اين منطقه مربوط به پاييز سال ۹۷ ميشود. زماني كه لاشه يك يوزپلنگ پيدا شد و با تطبيق خالهاي اين لاشه و تصاوير انجمن يوزپلنگ ايراني، كارشناسان احتمال زيادي دادند كه اين يكي از يوزپلنگهايي بوده كه پيشتر در استان خراسان جنوبي ثبت و تصويربرداري شده است. بههرحال، راور كرمان همچنان يكي از اميدهاي جدي حضور جمعيتي از يوزپلنگهاي ايران است كه به دليل نبود تحقيقات جامع، شانس شناسايي آنها تا به امروز ميسر نبوده است. همچنين خالي از لطف نيست كه بدانيم در طول اين بيست سال كه بودجهها، تجهيزات و توجهات حفاظت از يوزپلنگ، به زيستگاهها و استانهاي مختلف كشور اختصاص مييافت، كرمان و منطقه دربند راور، سهم چشمگيري از اين موارد را به خود نديده است. دور ماندن منطقه راور از توسعه نامتوازن انساني، حضور بسيار كم انسان، ارتباط با زيستگاههاي وسيع ديگري همچون نايبندان طبس در استان خراسان جنوبي و نيز وسعت بسيار زياد اين منطقه، همگي چشمانداز اميدواركنندهاي را براي حفاظتگران يوزپلنگ نسبت به زيست جمعيتهاي ناشناخته اين گربه در اين منطقه، رقم زده است.
حال كه مناطق زيادي از زيستگاههاي يوزپلنگ در ايران مانند درهانجير، سياهكوه، پارك ملي كوير، بافق و آريز و بهاباد، سالهاي زيادي است كه اميدها را براي ثبت يوزپلنگهاي جديد در كشور، بيثمر گذاشتهاند؛ علاوه بر ادامه فعاليتهاي كنوني در مناطق معدودي كه هنوز خانوادههاي يوز مشاهده ميشوند و هم اقدامات حفاظت خارج از زيستگاه، اين مهم را يادآوري ميكند كه بايد بستر شروع مطالعات در منطقه راور كرمان را فراهم كنيم. در اين خصوص نه فقط كارشناسان، بلكه پيشتر، جامعه محلي با همكاري نهادهاي امنيتي و انتظامي، ميتوانند نقش قابل توجهي در ارتقاي امنيت راور كرمان براي شروع مطالعات ميداني محققان ايفا كنند كه بتوانيم پرده از اسرار اين منطقه وسيع و زيستگاه شاخص يوزپلنگ در ايران عزيز برداريم.