• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۸ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5018 -
  • ۱۴۰۰ دوشنبه ۱۵ شهريور

نقش حزب توده در شكست نهضت ملي

محمود فاضلي

شكست نهضت ملي ايران در دهه 1330اگرچه دلايل مختلفي داشت اما بي‌ترديد حزب توده با مواضع سياسي خود نقش مهمي در اين شكست ايفا كرد. اين حزب از سال 1322 به بعد همواره عليه منافع مردم ايران و به نفع بيگانگان عمل مي‌كرد. به تعبير غلامرضا نجاتي «سران حزب توده با ايجاد تظاهرات بي‌مورد و ناآرام ساختن دانشگاه و مدارس و تعطيلي كارخانجات و كشاندن كارگران و ناراضيان به خيابان‌ها و درگيري با مامورين انتظامي، دولت را ضعيف و ناتوان معرفي مي‌كردند و بدين‌ترتيب آب در آسياب دشمن مي‌ريختند.»
سال‌ها بعد، نورالدين كيانوري يكي از سران حزب توده به ذكر مواضع حزب در جريان نهضت ملي پرداخته و نوشت: «ما در عين حال كه با كوتاه شدن دست انگليسي‌ها از نفت جنوب ايران موافق بوديم ولي در اينجا باز هم اين وابستگي تابع و متبوع ما را بر يك راه نادرستي انداخت كه اين راه نادرست لكه ننگي است كه هنوز هم باقي است و هيچ‌وقت از تاريخ حزب ما شسته نخواهد شد. وقتي مساله شعار ملي كردن نفت در سراسر كشور مطرح شد رهبري حزب ما كه بيشتر در آن وقت زندان بوديم با فشار خيلي زياد با اين استدلال كه اين شعار، شعار امريكايي و انگليسي است و ممكن است دادن امتياز نفت شمال به شوروي را غيرممكن كند اين شعار را ساخت امريكا و انگليس مي‌دانست...»
به باور «مازيار بهروز» تاريخ‌نگار جنبش چپ «برعكس آنچه حزب ادعا مي‌كرد كه «كودتا را به ضد كودتا تبديل خواهيم كرد» نقش حزب توده در عمل به بي‌عملي و ندانم‌كاري شبيه بود تا چيز ديگري. دلايل اين برخورد حزب را بايد در دو رويداد جست‌وجو كرد. اول مشكل جناح‌بندي و رقابت‌هاي جناحي در درون حزب عملا تشكيلات حزبي را دچار فلج ساخته و امكان اتخاذ سياست درست و ابتكار عمل را از حزب سلب كرده بود. دوم مشكل رابطه حزب با دولت دكتر مصدق بود. اگر حزب مي‌توانست و مي‌خواست كودتا را به ضد خودش تبديل كند بايد رابطه حسنه‌اي با دولت مي‌داشت. برخورد حزب توده با كودتا با ندانم‌كاري همراه بوده كه در عمل به بي‌عملي آن منتهي شده است.»
سياست حزب توده در هماهنگي كامل با سياست‌هاي انگليس براي بي‌آبرو كردن مصدق و ايجاد شكاف و تفرقه در صفوف طبقات جامعه و تضعيف نهضت و سقوط مصدق قرار داشت. اين حزب در تبليغات خود رهبران جبهه ملي را «عوام‌فريب» و مصدق را «آخرين تير تركش استعمار» معرفي مي‌كرد. حزب توده به علت وابستگي‌هايش به سياست استالينيستي شوروي، با تز ملي‌كردن صنعت نفت در تمام ايران مخالفت مي‌كرد. زماني كه دولت امريكا حمايت مشروط از مصدق به عمل آورده بود، حزب از آن بهره‌برداري و تبليغ مي‌كرد كه مصدق چيزي بيش از يك عامل امپرياليسم امريكا نيست. هم‌صدا شدن حزب و انگليس عليه مصدق و نزديكي برخي از مخالفين محافظه‌كار مصدق به حزب توده و رهبري آن موجب شد كه مصدق در انتقادات و حملات خود عليه سياست‌هاي حزب توده از واژه «توده نفتي» استفاده كرد.
پس از قيام سي تير 1331، سياست حزب دچار سردرگمي بود و بعضي از رهبران آن سعي كردند با تغيير سياست حزب، گذشته‌ها را جبران كنند. اين تغيير در سياست حزب زماني اتفاق افتاد كه مصدق همراهي برخي از متحدان خود را در جبهه ملي از دست داده بود و حسن نيت مشروط امريكا نسبت به مصدق نيز از دست رفته بود و به سياست همراهي با دولت انگليس در طرح براندازي مصدق تبديل شده بود.
پشتيباني‌هاي مقطعي حزب از مصدق در دوره دوم نخست‌وزيري‌اش و استفاده‌هاي تاكتيكي مصدق از حزب توده نيز به ضرر نهضت تمام شده، انگليسي‌ها توانستند از اين جريانات براي ترساندن امريكايي‌ها و همسو كردن سياست آن كشور با خودشان استفاده كنند. انگليس و امريكا در تبليغات خود عليه مصدق او را متهم كردند كه با كمك و پشتيباني حزب توده نسبت به انحلال مجلس اقدام كرده و اينكه ايران دارد كمونيست مي‌شود! حزب كه در بيشتر دوران مصدق تضعيف مصدق و ايجاد تفرقه در صفوف نهضت را پيش گرفته بود، دشمن اصلي و واقعي را ناديده گرفت و در كودتاي 28 مرداد به كلي از حركت بازايستاد.
حزب در تابستان 1332 با استفاده از آزادي‌هاي دوران مصدق، به‌خصوص از لحاظ نظامي نيرومند شده بود. روزنامه‌هاي مخفي و غيرمخفي حزب، با تيراژ قابل توجهي منتشر مي‌شدند. اعضاي حزب به‌رغم چنين آمادگي كه در روزهاي 25 تا 27 مرداد 1332 كه با يك اشاره به خيابان‌ها مي‌ريختند و با ماموران انتظامي زد و خورد مي‌كردند، روز 28 مرداد در خانه‌ها ماندند و شاهد سقوط دولت و پيروزي كودتاچيان شدند. رهبري حزب گمان مي‌كرد كودتاي 28 مرداد، تنها شكست نهضت ملي و مصدق خواهد بود و حزب و كادرهاي مخفي آن مي‌توانند مانند گذشته به عنوان نيروي اپوزيسيون چپ فعاليت كنند. رهبران حزب با اين اشتباه صدها نفر از اعضاي فعال خود را در سازمان جوانان و سازمان نظامي، تسليم دشمن كردند و بسياري از اعضا و هواداران حزب به زندان افتادند. در شهريور 1333 سازمان نظامي حزب توده لو رفت و حدود 500 نفر از افسران عضو سازمان دستگير شدند. تعداد 27 نفر از آنها به حكم دادگاه‌هاي نظامي اعدام و بيش از 150 نفر به زندان محكوم شدند. چند نفر از غير نظاميان نيز به جوخه اعدام سپرده شدند. تعدادي از رهبران حزب كه در ايران ماندند با ابراز ندامت از گذشته خود، از شاه درخواست بخشش كردند. صدها نفر از كادرهاي حزبي نيز پس از تسليم شدن رهبران، با ابراز تنفر از عضويت در حزب، از زندان آزاد شده و گروهي ديگر مرگ و زندان ابد را به تسليم ترجيح دادند. 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون