پزشك فرانسوي بر بالين آيتالله كاشاني
آيتالله كاشاني در آبان سال 1340 براي درمان بيماري پروستات در بيمارستان بازرگانان تهران در خيابان ري بستري شد. تني چند از بازرگانان تهران از پروفسور «كوولِر» پزشك و جراح فرانسوي دعوت كردند براي درمان آيتالله كاشاني به تهران بيايد. به نوشته روزنامه كيهان، 20 آبان 1340: «ساعت 8 و 45 دقيقه بعدازظهر امروز آقاي پروفسور كوولِر كه براي معالجه حضرت آيتالله كاشاني به تهران دعوت شده بود وارد فرودگاه مهرآباد شد. آقاي پروفسور كوولِر، يكسر از فرودگاه به اتفاق آقاي دكتر نبوي مشاور عالي بهداشتي نخستوزير [دكتر علي اميني] و عدهاي ديگر از آقايان پزشكان به بيمارستان بازرگانان كه حضرت آيتالله كاشاني در آنجا بستري هستند رفت و از ايشان معاينه به عمل آورد. صبح امروز آقاي دكتر نبوي مشاور عالي بهداشتي نخستوزير اظهار داشتند: به دنبال معاينهاي كه از حضرت آيتالله كاشاني به عمل آمد امروز يك جلسه مشاوره پزشكي با حضور آقاي پروفسور كوولِر و متخصصين ايراني مجاري ادرار و جراحان تشكيل شد و اينجانب نيز در جلسه شركت كردم و مشاوره پزشكي به اين نتيجه رسيد كه با وضع سني حضرت آيتالله بهتر است از عمل جراحي صرفنظر شود و معالجات از طريق دادن داروهاي موثر انجام پذيرد... به همين جهت چون عمل جراحي لازم به نظر نرسيد امشب آقاي پروفسور كوولِر تهران را ترك خواهند كرد...».
در تصوير بالا پروفسور كوولِر، دست آيتالله كاشاني را براي معاينه در دست گرفته و در كنار او دكتر منوچهري پزشك متخصص مجاري ادرار بيمارستان مهر و دكتر سيد محمدباقر كاشاني فرزند آيتالله كاشاني ديده ميشوند. در سمت چپ تصوير نيز دكتر نبوي مشاور عالي بهداشتي نخستوزير و گوشه پايين سمت چپ تصوير حاج احمد عسگري از بازاريان تهران پشت به دوربين به چشم ميخورند. اين عكس و خبر ورود پزشك فرانسوي در همان هنگام در روزنامهها بازتاب يافته است.
با اين حال چندي است در راستاي شايعهپراكني درباره آيتالله كاشاني اين عكس در فضاي مجازي بازتاب داده شده و ادعا كردهاند اين سفير انگلستان است كه به ديدار آيتالله كاشاني رفته و پزشك فرانسوي را سفير انگلستان معرفي ميكنند! اين شايعهپراكنيها درباره آيتالله كاشاني پايانناپذير هستند. چندي پيش هم تصويري از خانه مصدق را نشان دادند كه به نماي آن روز 28 مرداد 1332 آسيبهايي وارد شده و تصويري از آيتالله كاشاني و همراهان وي را به آن الحاق و ادعا كردند آنان در حال بازديد از خانه مصدق عصر روز 28 مرداد هستند. اين در حالي است كه اين عكس مربوط به ورود آيتالله كاشاني و همراهان وي چند ماه پيش از آن به مجلس شوراي ملي در ميدان بهارستان بوده است. از همينرو يك پرده سياه با دوربين بسته بالاي اين عكس كشيدهاند براي آنكه سردرِ مجلس شوراي ملي را پنهان كنند و بتوانند آن را به جاي خانه مصدق قلمداد كنند. من در همان هنگام با انتشار مقالهاي زير عنوان «مونتاژ متقلّبانه فيلم خانه مصدق» كه در تاريخ 20 خرداد 1396 در سايت «خبرآنلاين» بازتاب يافت اين دروغ تاريخي را آشكار كردم.
اين شايعهپراكنيها و فريبكاريها، ادامه امواج ترور شخصيت آيتالله كاشاني در نيمه نخست سال 1332 و به انگيزه سرپوش نهادن بر مداخله يك دولت بيگانه در امور داخلي كشور ماست. در ديماه 1331 مصدق نخستوزير وقت، لايحهاي به مجلس داد تا اختيار قانونگذاري را براي يك سال ديگر از مجلس شوراي ملي بگيرد و تهديد كرده بود هركس با اين لايحه مخالفت كند او را «لجنمال» خواهد كرد! آيتالله كاشاني كه رييس مجلس بود با نشان دادن باور ريشهدار خود به قانون اساسي و پايبندي به آن و با آگاهي كامل از تهديد مصدق با همه توان در برابر اين درخواست خلاف قانون اساسي ايستادگي و پيامي به نمايندگان مجلس داد و از اصل تفكيك قوا و حق قانونگذاري مجلس دفاع كرد كه سند ماندگاري در تاريخ نهضت ملي ايران است.
به ويژه هنگامي كه مصدق در نيمه نخست سال 1332 براي منحلكردن مجلس شوراي ملي دوره هفدهم كه انتخابات آن را خود او برگزار كرده بود برنامهريزي ميكرد و به دنبال ترور شخصيت آيتالله كاشاني و نمايندگان برجسته اين مجلس براي انتقال قدرت بود، شماري از روزنامههاي مزدور مانند شورش، پرخاش و جبهه و چند ورقپاره ديگر را به خدمت گرفت تا با راه انداختن امواج تهمتها و افتراها عليه آيتالله كاشاني و ياران او در مجلس راه را براي پيشبرد برنامه مداخلهجويانه بيگانگان هموار كند كه اين يك واقعيت تاريخي است. در روزهاي پاياني ارديبهشت 1332 نامهاي از سوي 25 تن از علماي برجسته قم و 480 تن ديگر با امضاي آيتالله حسينيروحانيقمي به مجلس شوراي ملي نوشته و رونوشت آن نيز براي مصدق فرستاده شد كه در آن به «تبليغات ورقپارههاي ضد دين و وطن براي تخريب مقام مقدس حضرت آيتالله كاشاني...» بهشدت اعتراض شده است. اين نامه روز 29 ارديبهشت 1332 در روزنامه اطلاعات به چاپ رسيد ولي مصدق همچنان به اين روزنامههاي مزدور كه همسو با برنامههاي او عمل ميكردند آزادي عمل داد.
همزمان با پيشرفت برنامهريزي مصدق براي منحلكردن مجلس با يك رفراندوم نمايشي كه روز 12 مرداد براي برگزاري آن در تهران تعيين شده بود امواج ترور شخصيت آيتالله كاشاني گسترش يافت. مصدق به تبليغات مسموم روزنامههاي مزدور وابسته به خود بسنده نكرد و با سوءاستفاده از رسانه تاثيرگذار راديو كه به ناروا به كنترل خود درآورده بود در نطقهاي راديويي پيدرپي به تهمتها درباره نمايندگان شجاع مجلس هفدهم كه در برابر تصميم ضدميهني و تلاش او براي منحل ساختن مجلس شوراي ملي با استقبال خطر و با همه توان ايستادگي ميكردند دامن ميزد. تا آنجا كه در نطق راديويي خود روز 5 مرداد 1332 از آنان به نام «ايادي سياستهاي بيگانه» كه «مجلس را جولانگاه مقاصد شوم خود قرار دادهاند» ياد ميكرد. نمايندگان مجلس نيز كه در برابر روشهاي مجرمانه مصدق كه در همه دوران مشروطيت بيسابقه بود ايستادگي ميكردند روز 6 مرداد 1332 پاسخي به او دادند كه از سوي شادروان نادعلي كريمي نماينده كرمانشاه در دسترس خبرنگاران گذاشته شد كه چنين بود: «چون آنجناب ضمن پيام راديويي خود براي انحراف افكار عمومي متوسل به تهمت و افترا شده و روش ما را در انجام وظايف قانوني تخطئه كرده و خواستهايد با دلايل غيرموجه، عمل انحلال مجلس را كه خود قيام عليه مشروطيت ايران است صحيح و لازم قلمداد كنيد... اگر از فاش شدن حقايق باكي نداريد و واقعيت مومن به اصول دموكراسي هستيد و ميخواهيد افكار عمومي ملت ايران از كمّ و كيف امور و وقايع اطلاع كامل و صحيح پيدا كند به اداره راديو اجازه فرماييد كه ساعتي از وقت خود را در اختيار ما بگذارد تا بتوانيم به اتهامات نارواي جنابعالي پاسخ گفته و نظريات خويش را با ذكر دلايل در معرض قضاوت عامه هموطنان عزيز قرار دهيم تا واقعا حقايق مكشوف شود...». (روزنامه اطلاعات، 6 مرداد 1332).
روز 8 مرداد چهار تن از مراجع تقليد بلندپايه ايراني مقيم نجف اشرف در پيامي، «انتشار مطالب توهينآور و جسارتآميز به مقام شامخ آيتالله كاشاني و خودداري مسوولان امر از ردع [پيشگيري] و منع آنها را» مورد اعتراض قرار دادند كه اين نامه تاريخي نيز در روزنامه اطلاعات 8 مرداد 1332 به چاپ رسيده است. ولي مصدق با ادامه اين روش ضدانساني و آسيبرساندن به شرافت و شهرت معترضان به قانونشكنيهاي خود كه ماده 12 اعلاميه جهاني حقوق بشر نيز آن را ممنوع كرده است، توانست با ترور شخصيت نمايندگاني كه با همه توان از مجلس شوراي ملي دفاع ميكردند، راه را براي منحلكردن مجلس شوراي ملي دوره هفدهم كه نيرومندترين پشتوانه نهضت ملي ايران بود و در همان هنگام «خيانت تاريخي مصدق» خوانده شد با بهره گرفتن از نيروهاي سازمانيافته حزب توده هموار سازد. اكنون همان سياستي كه با مداخله در امور داخلي كشور ما توانست نهضت ملي ايران و دموكراسي برآمده از آن را به شكست كشاند با اينگونه شايعهپراكنيها درباره آيتالله كاشاني به دنبال سرپوش نهادن بر واقعيتهاي تاريخي كشور ما و بر اين باور است كه حقيقت را براي هميشه ميتوان از چشم ملت ايران پنهان ساخت.
اشاره: رويدادهاي تاريخي گاه به تعداد ناظراني كه مستقيم يا غيرمستقيم شاهد وقوعشان بودند، بهصورت متفاوت روايت ميشوند. آنچه در اين نوشته به قلم سيدمحمود كاشاني درباره عكسي تاريخي و البته بحثانگيز از آيتالله كاشاني روايت شده نيز در راستاي رد روايتهاي ديگري است كه در اين رابطه عنوان شده كه روزنامه «اعتماد» قادر به تاييد آن نيست ؛ «اعتماد» بدين وسيله آمادگي خود را براي انتشار ديدگاه ديگر افراد آگاه در اين خصوص اعلام ميكند.