شهرهاي هوشمند؛ راهحلهاي ديجيتالي براي آيندهاي بهتر
شهرام شكوري
يك شهر هوشمند از فناوري اطلاعات و ارتباطات براي ايجاد، استقرار و ترويج زيرساختهاي يكپارچه از نظر فناوري به منظور مقابله با چالشهاي شهري و بهبود كارايي عمليات، به اشتراكگذاري اطلاعات با شهروندان و ارايه كيفيت بهتر خدمات دولتي و ارتقاي رشد اقتصادي استفاده ميكند. ميزان هوشمندي يك شهر با استفاده از مجموعهاي از ويژگيها از جمله زيرساختهاي مبتني بر فناوري، ابتكارات زيست محيطي، حمل و نقل عمومي موثر و كاربردي، برنامههاي شهري مطمئن و مترقي و افرادي كه ميتوانند با استفاده از منابع آن در شهر زندگي و كار كنند، تعيين ميشود. ما امروز فقط در حال مشاهده پيشنمايشي از آنچه فناوري در نهايت ميتواند در محيط شهري انجام دهد، ميباشيم.
تا همين اواخر، مسوولان از فناوريهاي هوشمند در درجه اول به عنوان ابزاري براي كارآمدتر كردن فعاليتها در پشت صحنه استفاده ميكردند. در حال حاضر فناوري مستقيماً به زندگي ساكنان تزريق ميشود. تلفنهاي هوشمند به كليد شهر تبديل شدهاند و اطلاعات آني در مورد حمل و نقل، ترافيك، خدمات بهداشتي، هشدارهاي ايمني و اخبار جامعه را در اختيار ميليونها نفر قرار ميدهند. فناوري در شهرهاي هوشمند چگونه ميتواند كيفيت زندگي بهتري را ارايه دهد؛ امروزه شهرها از مرحله آزمايشي فراتر رفته و از دادهها و فناوريهاي ديجيتال استفاده ميكنند تا نتايجي را كه براي ساكنان معنادارتر است، ارايه دهند. پس از يك دهه آزمون و خطا، مسوولان شهرداريها متوجه شدهاند كه استراتژيهاي شهر هوشمند از مردم شروع ميشود نه از فناوري. «هوشمندي» فقط در مورد نصب رابطهاي ديجيتالي در زيرساختهاي سنتي و سادهسازي عمليات شهري نيست، بلكه در مورد استفاده هدفمند از فناوري و دادهها براي تصميمگيري مناسبتر و ارايه كيفيت بهتر زندگي است.
فناوري شهرهاي هوشمند داراي پتانسيل قابل توجهي براي ارتقاي كيفيت زندگي شهري هستند. كيفيت زندگي داراي ابعاد مختلفي از هواي تنفس ساكنان گرفته تا احساس امنيت در راه رفتن در خيابانها ميباشد. جديدترين گزارش از موسسه جهاني مككينزي (MGI) تجزيه و تحليل ميكند كه چگونه دهها برنامه ديجيتالي اين نوع نگرانيها را برطرف ميكنند. يافتهها نشان ميدهد كه شهرها ميتوانند از فناوريهاي هوشمند براي بهبود ۱۰ تا ۳۰ درصد برخي از شاخصهاي كليدي كيفيت زندگي استفاده كنند كه منجر به نجات جان افراد، وقوع جرايم كمتر، رفت و آمد كوتاهتر، كاهش عوامل تهديدكننده سلامتي و جلوگيري از انتشار كربن ميشود. چه چيزي يك شهر را هوشمند ميكند؟ شهرهاي هوشمند دادهها و فناوري ديجيتال را براي تصميمگيري بهتر و بهبود كيفيت زندگي به كار ميگيرند. براي ايجاد يك شهر هوشمند سه لايه با هم كار ميكنند. لايه اول، پايگاه فناوري است كه شامل انبوهي از تلفنهاي هوشمند و حسگرها ميباشد كه توسط شبكههاي ارتباطي پر سرعت به هم متصل شدهاند. لايه دوم شامل برنامههاي كاربردي خاصي است. تبديل دادههاي خام به هشدارها، بينشها و اقدامات، نيازمند استفاده از ابزارهاي مناسب ميباشد و اين جايي است كه ارايهدهندگان فناوري و توسعهدهندگان برنامهها وارد ميشوند. لايه سوم استفاده از شهرها، شركتها و عموم مردم است. بسياري از برنامهها تنها در صورتي موفق ميشوند كه بهطور گسترده پذيرفته شوند و بتوانند رفتار عمومي را تغيير دهند. موسسه جهاني مك كينزي ارزيابي كرد كه چگونه برنامههاي كاربردي شهرهاي هوشمند ميتواند بر ابعاد مختلف زندگي از جمله ايمني، آسايش، زمان، بهداشت و سلامت، كيفيت محيط زيست، ارتباطات اجتماعي و مشاركت مدني، مشاغل و هزينه زندگي تأثير بگذارد. طيف گستردهاي از نتايج نشاندهنده اين واقعيت است كه برنامههاي كاربردي بسته به عواملي مانند سيستمهاي زيرساختي قديمي و نقاط شروع اوليه، از شهري به شهر ديگر متفاوت است.
برنامههاي كاربردي ميتوانند به شهرها در مبارزه با جرم و بهبود جنبههاي ديگر ايمني عمومي كمك كنند. فناوري يك راهحل سريع براي جرم نيست، اما هنگامي كه حوادثي رخ ميدهد، برنامههايي مانند تشخيص تيراندازي، نظارت هوشمند و سيستمهاي امنيتي خانه ميتوانند واكنش نيروي انتظامي را تسريع كنند. از سوي ديگر پليس مبتني بر داده بايد به گونهاي به كار گرفته شود كه از آزاديهاي مدني محافظت كند و از وقوع جنايت جلوگيري كند.
هنگامي كه جان افراد در معرض خطر است ثانيهها بسيار با اهميت ميشوند، سرعت پاسخدهندگان اوليه در رسيدن به صحنه اورژانس بسيار مهم ميباشد. با استفاده از سيستمهاي هوشمند و دريافت سيگنالهاي ترافيك ميتوان عمليات ميداني را آسان كرد و به خودروهاي اضطراري سريعترين مسير را نشان ميدهد. اين نوع برنامهها ميتوانند زمان واكنش اضطراري را بين ۲۰ تا ۳۵ درصد كاهش دهند.
فناوريهاي شهر هوشمند ميتواند رفت و آمد روزانه را تسريع كند؛ بهبود رفت و آمد روزانه براي كيفيت زندگي بسيار مهم است. دهها ميليون نفر در شهرهاي جهان هر روز كاري را شروع ميكنند و به پايان ميرسانند، در ترافيك ميمانند، دود ميكنند يا در اتوبوسها و متروهاي شلوغ تجمع ميكنند. تا سال ۲۰۲۵، شهرهايي كه از برنامههاي كاربردي جابهجايي هوشمند استفاده ميكنند، ميتوانند زمان رفت و آمد را بهطور متوسط ۱۵ تا ۲۰ درصد كاهش دهند. پتانسيل مربوط به هر برنامه بسته به تراكم هر شهر، زيرساختهاي حمل و نقل موجود و الگوهاي رفت و آمد بسيار متغير است. در شهري متراكم با حمل و نقل گسترده، فناوريهاي هوشمند ميتوانند تقريبا ۱۵ دقيقه در روز را براي مسافران صرفهجويي كنند.
شهرهاي هوشمند ميتوانند محيطي تميزتر و پايدارتر ارايه دهند؛ با افزايش شهرنشيني و صنعتي شدن، فشارهاي محيطي نيز چند برابر ميشود. برنامههاي كاربردي مانند سيستمهاي اتوماسيون ساختمان، قيمتگذاري پوياي برق و برخي از برنامههاي كاربردي ميتوانند ۱۰ تا ۱۵ درصد انتشار گازهاي گلخانهاي را كاهش دهند. رديابي مصرف آب، كه به صورت اندازهگيري پيشرفته و همراه با دريافت پيامهاي بازخورد ديجيتال صورت ميگيرد، ميتواند مردم را به سمت كاهش مصرف تا ۱۵ درصد سوق دهد. در بسياري از نقاط جهان، بزرگترين علت هدررفت آب نشت لولهها است. استفاده از حسگرها و تجزيه و تحليل ميتواند اين هدر رفت را تا ۲۵ درصد كاهش دهد. برنامههاي كاربردي مانند رديابي ديجيتال با پرداخت هزينه ميتوانند حجم سرانه پسماند جامد را ۱۰ تا ۲۰ درصد كاهش دهند. بهطور كلي، شهرها ميتوانند روزانه ۲۵ تا ۸۰ ليتر آب در ازاء هر نفر ذخيره كنند و سالانه ۳۰ تا ۱۳۰ كيلوگرم پسماند جامد بازيافت نشده را كاهش دهند. سنسورهاي كيفيت هوا بهطور خودكار علل آلودگي را برطرف نميكنند، اما ميتوانند منابع را شناسايي كرده و زمينه را براي اقدامات بيشتر فراهم كنند. پكن با رديابي دقيق منابع آلودگي و تنظيم ترافيك و ساخت و سازها، آلودگيهاي كشنده هوا را در كمتر از يك سال تقريبا ۲۰ درصد كاهش داد. به اشتراكگذاري اطلاعات كيفيت هوا با عموم مردم در زمان واقعي از طريق برنامههاي تلفنهاي هوشمند، افراد را قادر ميسازد تا اقدامات حفاظتي را انجام دهند. اين ميتواند بسته به سطح آلودگي فعلي، ۳ تا ۱۵ درصد اثرات منفي سلامتي را كاهش دهد.
در انتها احتمالا اين موضوع به ذهنتان خطور خواهد كرد كه ايجاد و توسعه زير ساختهاي يك شهر هوشمند مستلزم هزينهاي گزاف براي دولت و شهرداري ميباشد. در پاسخ بايد گفت دولت مجبور نيست تنها تأمينكننده و مجري هر نوع سيستم خدمات و زيرساخت باشد. در حالي كه اجراي بيشتر برنامههاي كاربردي كه ما بررسي كرديم بر عهده بخش دولتي ميباشد، بخش بزرگي از سرمايهگذاري اوليه ميتواند از بازيگران خصوصي باشد. شهرهاي هوشمند اقتصاد زيرساختها را تغيير داده و فضايي براي مشاركت بخش خصوصي ايجاد ميكنند. از سوي ديگر فناوريهاي شهرهاي هوشمند به شهرها، چه داراي سيستمهاي قديمي باشند و چه از ابتدا ساخته ميشوند، كمك ميكند تا از داراييهاي خود بهتر استفاده كنند. فناوريهاي هوشمند ميتوانند با ارتقاء اجزاي اصلي، قابليتهاي جديدي را اضافه كنند. در حال حاضر، با استفاده از تركيب مناسب ساخت و سازهاي سنتي و راهحلهاي هوشمند، آنها ميتوانند بهطور متقابل به نحوه تغيير تقاضا واكنش نشان دهند.
موسس و رييس هياتمديره گروه شركتهاي طرفهنگار، مبتكر نرم افزار هلو