• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5020 -
  • ۱۴۰۰ چهارشنبه ۱۷ شهريور

خاطرات سفر و حضر (55)

اسماعيل كهرم

در جزيره قويون داغي (كبودان) در درياچه اروميه بودم. معمولا اين جزيره پايگاه بود. صبح سوار قايق‌ها مي‌شديم و به درياچه مي‌زديم. به جزاير ديگر مي‌رفتيم و كار مي‌كرديم و سپس بازمي‌گشتيم به همان كبودان تا صبح روز بعد. مگر روزهايي كه دريا متلاطم بود. آن‌وقت در جزيره مي‌مانديم و وقت مي‌گذرانديم؛ مطالعه، عكسبرداري يا فيلمبرداري و كوهنوردي.... آن ‌روز رفتم از كوه بالا، يك مار سرگرمم كرد. به دنبالش رفتم. سريع بود. خيلي سريع. مسير سر بالايي بود با شيب حدود 45 درجه. بالا مي‌رفتم و به‌ تدريج به قله سراشيبي رسيدم. فكر مي‌كردم كه از طرف ديگر نيز تپه با شيب ملايم به طرف پايين و عمق دره پيش مي‌رود. ولي وقتي به اوج قله رسيديم، مشاهده كردم كه يك ديواره عمودي در طرف ديگر وجود داشت كه پايين رفتن از آن غيرممكن و بسيار خطرناك مي‌نمود. راه بازگشت نيز طولاني بود و به تاريكي برمي‌خوردم. ساك دستي هم سنگين بود و پر بود از وسايل فيلمبرداري و قمقمه آب. دوربين‌ها و لنزهايم قيمتي بودند ولي نه به اندازه جانم. كيف را از يك قسمت شيب‌دار به طرف پايين سر دادم. رفت پايين و در سطح زمين متوقف شد. چند نقطه كه سنگ يا بوته از خاك بيرون آمده بودند در نظر گرفتم. آنها را در ذهنم مجسم كردم و با موقعيت دست و پاهايم تطبيق دادم. چند دقيقه نشستم و نقشه حركتم را به پايين در ذهنم مجسم كردم و شروع كردم به سقوط...!

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون