چين در امريكاي لاتين چه ميكند؟
دستاوردهاي استراتژيك قابل توجه با پرداخت هزينه اندك
نويسنده: رايان برگ
عامل پيشرونده روابط چين با كشورهاي امريكاي لاتين همواره ماهيتي اقتصادي داشته است. ظهور اقتصادهاي مبتني بر بازار موجب شد در اوايل دهه 2000 ميلادي، تمايل جهاني بسيار زيادي براي تسلط بر منابع مواد خام كشورهاي امريكاي لاتين ايجاد شود. افزايش قيمت مواد خام نيز موجب شد در بسياري از كشورهاي امريكاي لاتين فقر كاهش يافته و طبقه متوسط رشد و شكوفايي بيشتري داشته باشد. هر چند هنوز هم امريكاي لاتين از جمله مناطقي نابرابر اقتصادي در آن بسيار آشكار است. بعد از انفجار قيمت مواد خام در اوايل دهه 2000 كه تقريبا يك دهه نيز به طول كشيد، چين تلاش كرد روابط و همكاريهاي خود را با كشورهاي امريكاي لاتين عميق كند. در حال حاضر چين در زمينههاي امنيتي، صادرات فناوري، مبادلات كشاورزي و تبادلات نظامي و برخي ديگر حوزه با كشورهاي امريكاي لاتين همكاري دارد. در اين ميان بين تحليلگران حوزه امريكاي لاتين دو ديدگاه وجود دارد. يك دسته بر اين عقيدهاند كه فعال شدن چين در امريكاي لاتين فرصتهاي ناگفتهاي را پديدار كرده و تبعات چندان بدي نيز به همراه ندارد. اما دستهاي ديگر بر اين عقيدهاند كه فعاليتهاي چين در امريكاي لاتين، هشداردهنده و مايه نگراني است. البته اين مباحث هنوز در برخي محافل استراتژيك كه استراتژي امريكا در خصوص رقابت با چين را تعيين ميكنند، نفوذ نيافته است. در جلسه كميته بازبيني سياستهاي اقتصادي امنيتي چين و امريكا با عنوان «چين در امريكاي لاتين و جزاير كاراييب»، فعاليتهاي چين در امريكاي لاتين مورد بررسي قرار گرفت. در جلسهاي كه اين كميته برگزار كرد تعدادي از نويسندگان و تحليلگران براي شهادت حضور يافتند. همه اين كارشناسان بر فقدان يك استراتژي جامع از سوي امريكا براي عقب راندن چين در امريكاي لاتين و جزاير كاراييب تاكيد كردند. اين افراد تاكيد كردند كه امريكا توانش را ندارد كه از منابع اين مناطق استفاده و خود را به عنوان گزينهاي بهتر در رقابت با چين مطرح كند. اما در اين جلسه يك نكته مورد غفلت واقع شد و آن پاسخ به اين سوال بود كه امريكاي لاتين در ميان اولويتهاي سياستخارجي چين، چه جايگاهي دارد؟ براساس ديدگاه سنتي سياست خارجي چين، امريكاي لاتين كمترين اهميت را دارد. علاوه بر اينكه نيمكره غربي همواره بهطور سنتي حيات خلوت امريكا بوده است، به اين نكته هم بايد توجه داشت كه طرح كمربندراه چين اواسط سال 2017 به امريكاي لاتين رسيد. در واقع امريكاي لاتين آخرين منطقهاي بود كه به اين طرح وصل شد.
اولويتهاي چين در سياست خارجي
چينيها دهها سال صرفا به داخل توجه داشتند و مشغول برقراري نظم و اتحاد داخلي بودند. شكوفايي اقتصادي اين كشور در دهه 80 ميلادي در كنار تثبيت قدرت حزب كمونيست در داخل موجب شد چينيها قادر باشند به ديگر نقاط جهان نيز توجه كنند. در اين راستا، بنيانهاي سياست خارجي چين بر مبناي تثبيت بازارهاي خارجي براي كالاهاي توليد داخل چين و واردات مواد خام استوار شد. اما اين گشايشها موجب شد كه چينيها بتوانند در بسياري ديگر از حوزهها نيز با كشورهاي ديگر وارد همكاري شوند. اما بهطور كلي اولويتهاي سنتي سياست خارجي چين در ابتدا جنوب شرق آسيا و آسياي مركزي و در مرحله دوم اروپا و در مرحله سوم نيز آفريقا قرار دارد.
جنوب شرق آسيا و آسياي مركزي
همزمان با رشد اقتصادي چين، اين كشور براي تثبيت موقعيت ژئوپليتيكي خود كشور جنوب شرق آسيا و آسياي مركزي را در محور توجه خود قرار داد. كشورهاي اين مناطق از هر حيث، از نظر اقتصادي و امنيتي گرفته تا منابع مواد خام، از اهميت ژئوپليتيك برخوردارند. اين كشورها همچنين براي امنيت ملي چين نيز بسيار مهم هستند. همچنان امريكاي لاتين محسوب ميشود، چين نيز سعي دارد منطقه جنوب شرق آسيا و آسياي مركزي را به عنوان حوزه استحفاظي نفوذ خود به جهان تثبيت كند. از اين جهت است كه برخي موضوعات نظير وضعيت تايوان و فعاليتهاي چين در درياي چين جنوبي به موضوعاتي حساس تبديل شدهاند.
اروپا
اروپا به لحاظ تجاري براي چين حايز اهميت است. رشد اقتصادي اندك و كندي توسعه اقتصادي در جنوب و شرق اروپا اين فرصت را در اختيار چين قرار ميدهد تا در چارچوب طرح كمربندراه و سرمايهگذاري روي زيرساختهاي اين كشورها، نفوذش را در اين منطقه افزايش دهد. اگر چين بتواند داراييهاي استراتژيك منطقه شركتهاي بخش انرژي در پرتغال و بنادر يونان را تحت كنترل خود بگيرد، آن وقت قادر خواهد بود در مقابل هرگونه اقدام اتحاديه اروپا در خصوص نقش حقوق بشر در چين بايستد و سياست اقتصادي تهاجمي خود را به اجرا بگذارد. در اين خصوص، چين مورد روسيه را پيش روي خود دارد. اروپا در اقدامات خود عليه روسيه با محدوديتهايي مواجه است، چراكه 41 درصد گاز مورد نياز اروپا توسط روسيه تامين ميشود. چين قصد دارد توازن قوايي با اروپا برقرار و اتحاديه اروپا را از زير پرچم امريكا دور كند. هر چند كه ميداند اين كار بهطور كامل امكانپذير نيست.
آفريقا
آفريقا جايگاه مهمي در سياست خارجي چين دارد، چراكه چين بسياري از مواد معدني و كشاورزي مورد نياز خود را از اين قاره تامين ميكند. چين با استفاده از بيتوجهي اروپا و امريكا به آفريقا و همچنين بدهيهاي سنگين كشورهاي آفريقايي به شركتهاي خارجي، خود را به عنوان يك شريك اقتصادي مهم در اين قاره مطرح كرد. چين با سرمايهگذاري روي زيرساختهاي عمراني در اين قاره و اتصال اين زيرساختها به زيرساختهاي قاره آسيا، قصد دارد يك مسير صادراتي امن و مطمئن ايجاد كند كه از شرق آفريقا تا مركز چين امتداد يافته است. در استراتژي بزرگ چين، رويكرد پكن به امريكاي لاتين حول چند محور خاص ميچرخد و اين محورها هم اقتصادي و تجاري هستند. چين قصد دارد در امريكاي لاتين براي شركتهاي چيني بازار ايجاد كرده و به اين ترتيب بر سياستگذاريهاي كشورهاي منطقه و بروكراسيها تاثير گذاشته و بتواند بر نوع نگاه افكار عمومي مردم منطقه اثر گذاشته و احساس ضدچيني را در اين قاره از ميان ببرد. تلاش چين براي ايجاد وابستگي اقتصادي و تجاري كشورهاي امريكاي لاتين از طريق اعطاي وام با ضمانت كالا، استراتژي كم خطرتري براي اطمينان از دسترسي پايدار به منابع طبيعي فراوان امريكاي لاتين است. اين رويكرد همچنين راه را براي واردات كالاهاي استراتژيك از امريكاي لاتين باز ميكند. دولتهاي امريكاي لاتين درك اندكي از ديناميك سياستگذاري در چين دارند و همين درك اندك به ارزيابيهايشان در محاسبه ريسك معامله با چين آسيب وارد ميكند. در واقع چين به شدت به مواد معدني امريكاي لاتين وابسته است.هدف ديگر چين در امريكاي لاتين اين است كه با تاثيرگذاري روي سياستهاي دولتهاي اين قاره منافعش را در سطح محلي و ملي تضمين كند. براي مثال چين از سال 2003 كه حزب كارگر در برزيل قدرت را در دست گرفت، تلاش ميكند دولت اين كشور را وادار كند كه با برخي اقدامات اداري منافع شركتهاي بزرگ چيني كه در اين كشور فعال هستند را تضمين كند. هر چند چين در برزيل موفقيت چنداني به دست نياورده است اما در ديگر كشورهاي امريكاي لاتين نظير آرژانتين موفق شده موفقيتهاي استراتژيك زيادي حاصل كند. افزايش حضور چينيها در منطقه، به اين كشور اجازه ميدهد دسترسي بيشتري به مقامات محلي، ايالتي و فدرال كشورهاي امريكاي لاتين داشته باشد. اين نوع ارتباطات به چين امكان ميدهد براي مبارزه با روايتهاي ضد چين در امريكاي لاتين و شكل دادن ذهنيت مثبت در قبال چين در افكار رهبران منطقه، راحتتر عمل كند. مقامات چيني بهطور خاص تمايل دارند با روايات ضدچيني در امريكاي لاتين در خصوص موضوعاتي نظير نقض حقوق بشر، فقدان حقوق مالكيت معنوي، سيستم سياسي اقتدارگرا و همچنين نقش چين در گسترش كوويد -19 مقابله كنند. يكي از نقاط قوت بزرگ چين، از منظر امريكاي لاتين، آگنوستيسيسم ايدئولوژيك آن است. مشاركت چين در امريكاي لاتين موجب شده اين كشور دستاوردهاي استراتژيك قابل توجهي را با پرداخت بهايي اندك به دست آورد. چينيها با تجزيه و تحليل مناسب هزينه و فايده در منطقهاي كه حوزه سنتي نفوذ ايالات متحده محسوب ميشود، اين موفقيتها را به دست آوردهاند . تا زماني كه ايالات متحده يك استراتژي جامع براي نيمكرهغربي ايجاد نكند و تصميم نگيرد كه آيا ميخواهد امريكاي لاتين را به عنوان شريك خود انتخاب كند يا خير، منابع موجود اين منطقه در اختيار چين قرار خواهد گرفت. در آينده در صورتي كه منافع استراتژيك امريكا در ميانه تشديد رقابت اقتصادي و ژئوپليتيك امريكا با چين به خطر بيفتد، آن وقت ديگر براي اقدام دير شده است. بنابراين تا زماني كه امريكا سرمايهگذاري بيشتري روي استراتژي خود در قبال امريكاي لاتين صورت ندهد، اهميت اين منطقه براي سياست خارجي چين نيز همچنان درك نخواهد شد، چراكه بدون يك استراتژي مدون و معين، اساسا نيازي به درك اين مسائل احساس نميشود.
ترجمه: آرمين منتظري
منبع: Center for Strategic and International Studies