بهسازيهاي آموزشي تازه
در چين
محمدرضا نيكنژاد
«چين ميگويد براي «كاهش هزينههاي زندگي» و ترغيب فرزندآوري در اين كشور، آموزش خصوصي «انتفاعي» را در اين كشور ممنوع ميكند... كاهش ميزان تكليف در خانه و نيز تدريس خصوصي براي دانشآموزاني است كه دوره ۹ ساله تحصيل اجباري رايگان را ميگذرانند... شركتهاي تدريس خصوصي، در طول تعطيلات و از ساعت ۹ شب به بعد نميتوانند به ارايه اين خدمات بپردازند. كلاس درس نبايد بيش از ۳۰ دقيقه و زنگ تنفس بين دو كلاس درس نبايد كمتر از ۱۰دقيقه باشد... تبليغ تدريس خصوصي در رسانههاي اصلي و شبكههاي اجتماعي و اماكن عمومي ممنوع است... اين برنامه ابتدا به صورت آزمايشي در شهرهاي پكن، شانگهاي، شنينگ و... به اجرا گذاشته ميشود... هدف اصلي از بين بردن نابرابري از برخورداري از آموزش، كاهش فشار وارد به شاگردان و نيز كم كردن فشار مالي خانوادههاست كه پايين آمدن نرخ مواليد در چين به آن ارتباط داده شده... ۹۲درصد خانوادهها فرزندانشان را در كلاسهاي خصوصي فوق برنامه نامنويسي كردهاند و نيمي از خانوادهها هر سال بيش از ۱۰ هزار يوآن (معادل ۱۵۰۰ دلار) هزينه اينگونه كلاسها را پرداختهاند... سالهاست كه دولت چين خواستار كنترل بخش تدريس خصوصي است اما براي مهار اين فعاليت پررونق، اقدامي صورت نگرفته. ولي شي جينپينگ، رييسجمهور چين در كنفرانسي درباره سلامت كودكان در بخش آموزش و پرورش، صنعت تدريس خصوصي پس از مدرسه را يك «بيماري سرسخت» خواند... پس از آن وزارت آموزش و پرورش چين اعلام كرد كه به مدت ۹ ماه آموزگاراني را كه به تدريس خصوصي خارج از مدرسه اشتغال داشته و از والدين پول نقد يا هديه دريافت ميكنند سرسختانه و بدون اغماض تنبيه ميكند ... خبرگزاري رسمي شينهوا در تفسيري اطمينان داد كه سرمايهگذاري عظيم و فروش و آگهيهاي بيش از حد در بخش آموزشي آنلاين، سبب شده بود كه «جوهر تعليم و تربيت تغيير پيدا كند و رفاه عمومي و محيط آموزشِ عادي آسيب ببيند.»
بند بالا بخشهايي از گزارشي است كه خبرگزاري بيبيسي درباره تلاشهاي تازه چين براي بهسازي آموزشي در آن كشور منتشر كرد. ساختار آموزشي چين به شدت كمينگر، نمره محور و رقابتي است و دانشآموزان از سالهاي نخستينِ آموزش براي آزمون ورودي دانشگاهها (گائوكائو) برنامهريزي ميشوند و از سوي خانوادهها، نهادهاي آموزشي و جامعه زير سختترين فشارها در راستاي كاميابي در آزمونهاي سالانه قرار ميگيرند. گرچه اين فشارها برآمده از فرهنگِ آموزشي چين و ريشههاي هزاران ساله دارد اما گويا نگرانيهايي -كه به چكيدهاي از آن در بالا اشاره شد- سبب گرديده تا دستاندركارانِ سياسي-آموزشي چين در انديشه بهسازي فرآيند آموزش باشند. گرچه شانگهاي در بيش از يك دهه گذشته در آموزههاي جهاني PISA (برنامه ارزيابي جهاني دانشآموزان) كاميابيهايي به دست آورده اما دو نكته را نبايد فراموش كرد: نخست آنكه شانگهاي همه چين نيست و دوم اينكه برخي گزارشهاي جهاني نشان ميدهند كه همين كاميابيها نيز برآمده از فشارهاي گوناگونِ آموزشي بر دانشآموزانِ اين منطقه از چين است.
بهسازيهاي اينچنيني در چين ميتواند برخي دستاندركاران ما كه نگاه به شرق در اولويتشان است را نيز قانع كند كه پا در اين راه گذاشته و فرزندانمان را از اينگونه فشارهاي آموزشي برهانند و بهسازي آموزشي را آغاز كنند. گرچه وزير آموزش و پرورش دولتِ پيشين به توصيه و راهنماييهاي گروهي از كارشناسانِ دلسوز در تيم وزارتخانه، كم و بيش چنين بهسازيهايي را در پيش گرفت و تا اندازهاي پيش برد اما برخي مخالفان به بهانههايي مانند اينكه كاهش مشق شب ميتواند دانشآموزان را به سوي فضاي مجازي ببرد و منحرف سازد! به اين روند آسيب زدند؛ كار به مافياي آموزشي كشيد و چند مرجع تقليد و در آخر هم استعفاي پرابهام وزير و... بگذريم!
اما دهههاست كه چين در گسترههاي آموزشي دست به چنين بهسازيهايي زده و شوربختانه هر بار ناكام بوده است. در كتاب «چه كسي از اژدهاي غول پيكر بد ميترسد؛ چرا آموزش و پرورش چين بدترين (و بهترين) در جهان است» از يانگ ژائو، نويسنده چينيتبارِ امريكايي، آمده است كه چين از دوران مائو چندينبار قصد محدود كردن آزمونهاي استاندارد شده و فشارهاي آموزشي بر نوآموزان را داشته و شوربختانه هر بار شكست خورده است. براي نمونه در بخشي از كتاب ميخوانيم: وزارت آموزشِ چين در سال 1955 خاطرنشان كرد كه: «مساله اصلي [در آموزش چين] فراواني مشق شب و آزمونگيري است، دانشآموزان چنان درگير مشقِ شب و آزمونها هستند كه وادار ميشوند دير بخوابند و زود بيدار شوند. آنها نميتوانند ظهرها چرتي بزنند و بايد روزهاي يكشنبه نيز كار كنند. آنها به طور هميشگي زير استرس و فشار شديد به سر ميبرند.» اما نويسنده بر اين باور است كه چون ريشه آزمونهاي استاندارد شده در فرهنگ چند هزار ساله چين و البته حاكميت اقتدارگراي حاكم بر آن است، كنار گذاشتنشان بسيار دشوار خواهد بود.
با اين همه بايد اميدوار بود كه بهسازيهاي تازه چين در گستره آموزش كه بسيار نزديك به بهسازيهاي اينچنيني در كشورهاي پيشرو در آموزش است به نتيجه برسد؛ چراكه افزون بر تاثير بر خودِ چين ميتواند زمينه بهسازي و بهبود آموزش در كشورهاي ديگر، به ويژه آنهايي كه كعبه آمالشان چين است را نيز فراهم سازد.