مورد عجيب كمالوند
ميتوان از استعفاهاي شما برق توليد كرد!
سامان سعادت
كافي است توي گوگل سرچ كنيم استعفاي فراز كمالوند از... ساجسشن گوگل انبوهي از ادامهها را رديف ميكند. در حالي كه چهار مورد آن در حد فاصل ششماه گذشته انجام شده است. اسفند ۹۹ فراز كمالوند تيم دسته يكي شاهين شهرداري بوشهر را در ميانه راه ول كرد و به كادرفني استقلال پيوست. كمالوند بعد از دور گروهي ليگ قهرمانان آسيا همين كار را با استقلال كرد و به پيشنهاد سرمربيگري سايپا جواب مثبت داد. كمالوند بعد از فرستادن سايپا به دسته يك از ادامه كار كنار كشيد و شد سرمربي تراكتور! روز پنجشنبه فراز كمالوند از سرمربيگري تراكتور استعفا داد و اين تيم را در آستانه بازي با النصر و در حالي كه با مشكلات عديدهاي مواجه بود به امان خدا رها كرد.
چهار استعفا در شش ماه! چهار بار گذاشتن دست تيمها در پوست گردو! چهار بار عهدشكني و رفيق نيمه راه شدن! همه اينها فقط در عرض ۶ ماه! بدون شك اگر فراز كمالوند در ژاپن بود از استعفاها و بيتفاوتياش نسبت به قراردادهايي كه ميبندد برق توليد ميكردند! اما شگفت آنكه اين مربي و مربياني نظير او با وجود چنين كارنامهاي هميشه در تيمهاي باشگاهي ايران خواهان دارند و بدون تيم نميمانند. اينجا نهتنها گلايهاي از اين افراد نميشود كه روي دست حلواحلوا هم ميشوند. بدون هيچ موفقيت و دستاوردي و بدون هيچ پيشرفتي كار ميكنند و هيچگونه نگراني بابت ادامه فعاليتشان ندارند.
اينكه يك مربي تصميم بگيرد كجا به كارش ادامه دهد تصميمي شخصي است و اينكه باشگاهها تصميم بگيرند با چنين مربياني كار كنند به خودشان برميگردد. با اين حال چنين شرايطي در هر نقطه از كره زمين كه با فوتبال آشنايي دارند سوال برانگيز و عجيب است. در هر جايي از دنيا كه مديران بويي از عقلانيت در اداره باشگاه برده باشند باشگاهها هنگام عقد قرارداد با چنين مربياني يا دست نگه ميدارند يا مطمئن ميشوند كه تمام تضمينهاي لازم را گرفتهاند. اينجا اما از اين خبرها نيست. مديراني كه نميدانند خودشان فردا هستند يا نيستند تيمها را ميسپارند دست كساني كه حتي نميتوانند سه ماه به قراردادشان پايبند باشند.
آنچه در اين ميان به جا ميماند از دست رفتن آرزوهاي تيمي است كه خودش را براي صعود به ليگ برتر آماده كرده بود، سقوط تيمي است كه سابقه قهرماني در ليگ برتر را دارد و تنها ماندن تيمي است كه قرار است چند روز ديگر با النصر عربستان ديدار كند. البته شايد در اين ميان وضعيت تراكتور بيشتر از بقيه تراژيك باشد. اين تيم فعلا شده محله بروبياي آدمهاي مختلف. از مالك و مديرعامل گرفته تا سرمربي و بازيكن. يك روز زنوزي با چند صد ميليارد بدهي آنها را ول ميكند و يك روز هم نوبت به فراز كمالوند ميرسد.