گزارش هفتهنامه آبزرور از وضعيت زنان در افغانستان تحت سلطه طالبان
احساس ميكنيم همه چيز برايمان تمام شده است
ترجمه: شهاب شهسواري
هفتهنامه آبزرور روزنامه گاردين در گزارشي دورنماي وضعيت زنان در افغانستان را در پي سلطه گروه شبهنظامي طالبان بر اين كشور بررسي كرده است. اِما گراهام هريسون، خبرنگار اين روزنامه بريتانيايي كه در قندهار حضور دارد با تعدادي از زنان افغان در خصوص وضعيت كنوني و اميدشان به آينده گفتوگو كرده است. اين روزنامه به نقل از پروانه، يك زن شهروند قندهار مينويسد كه در دو ماه گذشته فقط چهار بار از خانه خارج شده است، در حالي كه تا پيش از سلطه طالبان بر ولايتش هر روز از ابتداي صبح براي تامين معاش خانواده سر كار ميرفت و عصرها هم براي گرفتن يك مدرك تحصيلي سر كلاسهاي درس حاضر ميشد. اما از زماني كه طالبان قدرت را در قندهار در اختيار گرفته است، مدير محلي كه پروانه در آنجا كار ميكرد به او گفته است كه ديگر در محل كار حاضر نشود و دانشگاهي كه براي تحصيل به آن ميرفت نيز هنوز نتوانسته است شرايط طالبان براي تفكيك جنسي دانشجويان را احراز كند.
خبرنگار آبزرور مينويسد كه خيلي از مردم هستند كه از آرامش و ثباتي كه ناشي از پايان ناگهاني جنگ بود رضايت دارند، اما براي پروانه كه يك زن مجرد است، خيابانهاي شهر كه گشتهاي طالبان در آن رفت و آمد ميكنند، رعبآور است. او ميگويد: «اين روزها ميترسم از خانه خارج شوم، اما پيش از اين، اينگونه نبود. فكر ميكردم كسي هستم، فكر ميكردم ميتوانم براي كمك به خانوادهام و ديگران كاري كنم، اما حالا حتي از پس حمايت از خودم هم بر نميآيم. زنان اينجا فكر ميكنند كه ديگر همه چيز براي آنها تمام شده است.»
آبزرور مينويسد: رهبران طالبان كه مشتاقانه خواستار مشروعيت بينالمللي و منابع مالي هستند، براي سالهاي دراز در گفتوگو با مقامهاي دولتهاي ديگر اصرار داشتند كه ثابت كنند موضعشان در مورد حقوق زنان به شكل بنياديني تغيير كرده است. وقتي كه جنگجويان اين گروه شبهنظامي كابل را تصرف كردند، ذبيحالله مجاهد وعده داد كه در عرض چند روز بر اساس چارچوب اسلامي مدنظر اين گروه كه هنوز مشخص نشده است، زنان مجددا سر كار و تحصيل برگردند. هفتهها گذشته است و هنوز اطلاعات بيشتري در مورد اين چارچوب منتشر نشده و شواهدي كه از نزديك در شهرهاي افغانستان قابل مشاهده است، نشان ميدهد كه آنها در حال برنامهريزي براي يك آپارتايد جنسيتي در كشور هستند. به نظر ميرسد قرار است برخي از حقوق زنان به آنها باز داده شود، اما انتظار ميرود كه تحصيل و كار آنها در محيط كاملا مجزا از مرداني باشد كه كشور را اداره ميكنند و اقتصاد و حوزههايي كه براي آنها در نظر گرفته شده است بسيار محدود خواهد بود.
نعمتالله حسن - شهرداري كه از سوي طالبان براي قندهار تعيين شده است - ميگويد كه از مجموع ۱۲۰۰ نيرويي كه در شهرداري كار ميكنند، دو زن را به كار بازگردانده است. او ميگويد زماني كه حكومت مركزي اين گروه شبهنظامي اجازه بدهد و بتواند فضايي كاملا مجزا براي كار زنان ايجاد كند، تعداد بيشتري از زنان را به شهرداري ميآورد. او ميگويد: «اراده ما اين است كه كاركنان زن بيشتري داشته باشيم، در حال آمادهسازي يك محيط كار مجزا براي آنها هستيم؛ يك محيط امن.»
در حالي كه ادارات مربوط به بهداشت و درمان و آموزش همچنان در حال فعاليت هستند، برخي از زناني كه در اين ادارات كار ميكنند، دستور گرفتهاند كه از پوشش برقع استفاده كنند و بسياري ديگر هم به دلايل امنيتي تا زمان نامعلومي خانهنشين شدهاند. آبزرور تلاش كرد تا از مقامهاي ارشد گروه در سراسر كشور سوال كند كه دقيقا چه تاريخي را براي بازگشت زنان به سر كارهايشان در نظر گرفتهاند، بسياري از مقامها از پاسخگويي سر باز زدند يا به صورت مبهم پاسخ دادند كه «به زودي». اما زنان افغانستان كاملا بدبين هستند. در دهه ۱۹۹۰ گروه شبهنظامي طالبان با همين بهانهها در طول ۵ سالي كه قدرت را در اختيار داشت، زنان را از كار كردن بازداشته بود.
رهبران طالبان در مورد آموزش و تحصيل زنان هم وعدههاي زيادي دادهاند، اما آنچه زنان واقعا احساس ميكنند، محدوديت است. هر چند برخي دانشگاههاي خصوص بازگشايي شدهاند، اما تفكيك جنسيتي در آنها به شكل كامل رعايت ميشود و به دليل فقدان يا كمبود مدرسان زن و كمبود دانشجويان زن، برخي كلاسها و موضوعات درسي براي زنان كاملا بسته مانده است.
در قندهار، زينب يكي از دو دانشجوي علوم در دانشگاهش است و دانشگاه گفته است كه به دليل تعداد كم آنها، به هيچ وجه براي دانشگاه به صرفه نيست كه براي آنها كلاس مجزا از مردان تشكيل دهد. او فقط يك ترم تا پايان تحصيل و دريافت مدرك فاصله دارد، اما با وضعيت جديد نگران است كه هرگز نتواند مدركش را دريافت كند. ميگويد: «احساس ناراحتي ميكنم، بسيار نااميد شدهام.» گلالي كه در حال تحصيل در رشته پزشكي است، نسبتا راضيتر است، چرا كه طالبان به پزشكان زن اجازه كار ميدهند، اما نگراني اصلي او كيفيت تحصيل و مدركي است كه دريافت ميكند. ميگويد: «تعداد دختران دانشجو كم است؛ در نتيجه براي ما اساتيد كاركشته نميگذارند و استادهاي جوان و بيتجربه به ما درس خواهند داد.» برخي دانشگاههاي دولتي صريحا اعلام كردهاند كه با شرايط جديد امكان كار ندارند. يك استاد دانشگاه هرات كه تعداد زيادي دانشجوي دختر داشت كه حالا بسياري از آنها به دانشگاه نميآيند، گفت: «طالبان از تفكيك جنسيتي سخن ميگويد، اما ما در دانشگاه هرات كه يكي از بزرگترين و مجهزترين دانشگاههاي كل افغانستان است، امكان اجراي اين شيوه آموزش را نداريم.» او ادامه ميدهد: «برخي از گروههاي آموزشي دانشگاه ما اصلا استاد زن ندارند يا اگر هم داشته باشند تعدادشان بسيار كم است، در برابر تعداد زيادي از دانشجويان دختر وجود دارند. چطور ميشود در چنين وضعيتي با اجبار استاد مرد براي دانشجوي مرد و استاد زن براي دانشجوي زن كار كرد؟»
نگرانيها و مشكلات فقط مختص شهرها نيست. در يكي از حومههاي قندهار كه زنان با همراهي پروانه براي آموزش زنان فعاليت ميكردند، با نااميديهاي او همراهند. وعده رهبران طالبان براي استمرار آموزش دبستاني براي دختران، براي شبهنظاميان تندرويي كه در اين منطقه هستند هيچ معنايي ندارد. پروانه ميگويد: «خيلي از زنان منطقه ميگويند كه براي يك سال و نيم اين رويا را داشتيم كه دخترانمان ميتوانند درس بخوانند، اما حالا دختران بايد به خانه برگردند و از مردهاي خانه دستور بگيرند و كار خانه بكنند.»
ترديدي نيست كه طالبان نسبت به ۲۵ سال پيش در مورد حقوق زنان تغييراتي داشته است، در دوران گذشته طالبان همه زنان را از هر شكل تحصيل و كار باز ميداشتند. اما حكومت قبلي آنها به حدي ضدزن بود كه حتي با تحولات اخير هم اگر اين حكومت جديد ادامه پيدا كند، افغانستان همچنان به بدترين كشور جهان از لحاظ سركوب نظاممند زنان بدل خواهد شد. هيچ جاي ديگري در دنيا نيست كه تقريبا به صورت سراسري همه زنان از كار كردن منع شده باشند و تمام حكومت يكسره در اختيار مردان باشد و سرنوشت تحصيلات متوسطه براي زنان هنوز نامعلوم باشد.
هتر بار، معاون اداره حقوق زنان در ديدبان حقوق بشر ميگويد: «خيلي مهم است كه جامعه جهاني خيلي سريع در برابر برخي از انعطافهاي كوچك طالبان مثل اجازه تحصيلات ابتدايي براي زنان، برخورد مشفقانه نداشته باشد. بايد به دقت شرايط افغانستان را دنبال كنيم، آنچه امروز آنجا رخ ميدهد يك عقبگرد شديد در حقوق زنان نسبت به شرايطي است كه زنان و دختران تا همين يك ماه پيش داشتند. رويدادي غيرقابل تحمل و غير قابل قبول كه نميتوان آن را در سال ۲۰۲۱ منفعلانه تماشا كرد.»
رويكرد طالبان در وعدههايشان در خصوص حقوق زنان، ناشي از تجربه ريشسفيدان و عملگرايان در رهبري اين گروه شبهنظامي است كه در دهه ۱۹۹۰ مشاهده كردند چگونه باعث شد تا به لحاظ بينالمللي منزوي شوند و از كمكهاي خارجي و منابعي كه بخش عمده هزينههاي سلامت، آموزش و خدمات اساسي ديگر را تامين ميكرد، محروم شوند. پيام رهبران طالبان در تمام لايههاي حكومت كاملا صريح و واضح است. نعمتالله حسن، شهردار قندهار ميگويد: «ما ميخواهيم كه جامعه جهاني در سرمايهگذاري براي پروژههاي در شهرها به ما كمك كند و تامين مالي كند؛ ما واقعا به كمك آنها نيازمنديم.» اين رويكرد در ميان همه مديران طالبان وجود دارد و تا منطقه روستانشين پنجوايي بيرون شهر قندهار كه به مزارع تنباكو و درختان انارش مشهور هست و يكي از نخستين مراكز زير سلطه طالبان بود، رسيده است. فيزاني مولوي سحاب، فرمانده محلي پنجوايي كه نزديك به ۲۰ سال در اين منطقه جنگيده است و صدها همقطارش را در جنگ براي حاكم كردن روايت خاص گروهش از اسلام از دست داده است، ميگويد: «امارت اسلامي افغانستان آمادگي دارد تا با جامعه جهاني براي ساختن يك دولت همهشمول همكاري كند. ما از تحصيل زنان حمايت ميكنيم و از كار كردن زنان هم حمايت خواهيم كرد. ما همه گوش به فرمان رهبريمان هستيم و از تصميمهاي و دستوراتش پيروي ميكنيم. ما حقوق همه انسانها در كشور را رعايت ميكنيم، مرد و زن و كودك.»
دبورا ليونز، رييس نمايندگي سازمان ملل متحد در افغانستان، در گزارش اخيرش به شوراي امنيت سازمان ملل متحد تاكيد كرد كه فاصله ميان اين وعدهها و واقعيت ميداني سخت براي زنان روز به روز بيشتر ميشود. او به شوراي امنيت گفت: «ما گزارشهاي بيشتر و بيشتري دريافت ميكنيم كه طالبان به زنان اجازه نميدهد كه بدون يك مرد محرم در محلهاي عمومي حاضر شوند و گزارشهاي زيادي از منع كار كردن براي زنان دريافت كردهايم. در برخي مناطق گزارشها حاكي از محدود شدن آموزش زنان است و ادارات امور زنان در سراسر كشور تعطيل شدهاند به اضافه اينكه مردمنهادهاي حامي زنان هم هدف فشار قرار گرفتهاند.»
زنان افغان ميگويند كه حاضر هستند در بسياري از موارد مصالحه كنند و انعطاف نشان بدهند، اما نه در مورد آموزش و تحصيلشان و امرار معاش.
پروانه ميگويد: «خيلي از زنان هستند كه مردان خانواده را در جنگ از دست دادهاند و تنها گزينهشان كار كردن است. مشكلي ندارد اگر اجازه ندهند به بازار برويم يا از تفرجگاهها و تفريح لذت ببريم، اما بايد اجازه دهند كار كنيم كه اگر كار نكنيم چگونه غذاي بچههايمان را تامين كنيم؟»
اما نبايد فراموش كرد كه فشار جامعه بينالملل هنوز توان اين را دارد كه طالبان را وادار به برخي عقبنشينيها كند. به تازگي طالبان اعلام كرده بود كه اجازه نخواهد داد زنان ورزش كنند و بازي كريكت را براي زنان غيرضروري توصيف كرده بود. بلافاصله زماني كه استراليا اعلام كرد كه در واكنش به اين اقدام بازي دوستانه با تيم مردان كريكت افغانستان را لغو ميكند، رييس فدراسيون كريكت اعلام كرد كه هنوز تصميم قطعي در مورد ورزش زنان اتخاذ نشده است.
در قندهار براي زنان، چنين فشارهايي تنها اميد براي تغيير است. گلالي ميگويد: «به جهانيان بگوييد به طالبان فشار بياورند تا اين مقررات را لغو كنند و رفتارشان را عوض كنند. اگر من شغلي نداشته باشم و اجازه تحصيل نداشته باشم، امنيت هم برايم مهم نيست. چنين امنيتي فقط براي طالبان است، نه من.»