• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5024 -
  • ۱۴۰۰ دوشنبه ۲۲ شهريور

وضعيتي كه حتي براي ربات‌ها هم قفل است

دنبال چي هستي آقاي رونالدو؟

علي ولي‌اللهي

 

بسياري از كارشناسان بر اين عقيده هستند كه آنچه باعث بازنشستگي يك فوتباليست مي‌شود نه تحليل قواي جسماني كه فرسودگي روحي و ارضاي حس جاه‌طلبي اوست. با توجه به پيشرفت‌هاي علم پزشكي كمتر كسي اين روزها ترديد دارد كه سن فقط يك عدد است و هر ورزشكاري اگر اراده كند در سنين بالا نظير 34، 35 يا 36 هم مي‌تواند كيفيتي در حد جوان‌هاي 20 ساله ارايه كند. اما آيا انگيزه‌هايش هم شبيه يك جوان 20 ساله است؟ آيا همانند يك جوان جاه‌طلبي دارد؟  يكي از نتايج بالا رفتن سن و سال و اصطلاحا دنيا ديده شدن، بي‌حوصلگي است. بي‌حوصلگي براي ياد گرفتن يك چيز تازه. بي‌حوصلگي براي تغيير. بي‌حوصلگي براي پيشرفت. بي‌حوصلگي براي تجربه‌هاي جديد. بي‌حوصلگي براي ارتباط با آدم‌هاي تازه. هرچه سن بالاتر مي‌رود جمله «از ما ديگه گذشته» بيشتر ورد زبان آدم مي‌شود و محافظه‌كاري در دستور كار قرار مي‌گيرد.  براي فوتباليست‌ها هم همين‌طور است. بازيكني را تصور كنيد كه در سن 18 يا 19 سالگي وارد دنياي پر زرق و برق فوتبال در بالاترين سطح شده. شهرت و محبوبيت، گردش به سراسر دنيا، مدام تيتر اخبار بودن، پول در آوردن، جام بردن، گل زدن و همه اينها به سراغش مي‌آيد. از آن طرف هم البته بايد سختي‌هايي را به جان بخرد. مدام در اردو بودن، تمرينات طاقت‌فرسا، مصدوميت، رژيم‌هاي غذايي سنگين، دوري از خانواده، فشار مسابقات و هواداران و مواردي از اين دست، آن روي سكه فوتباليست حرفه‌اي بودن است. اتفاقي كه بعد از چندين سال براي يك ورزشكار رخ مي‌دهد اين است كه نه ديگر آن زرق و برق دنياي فوتبال چشمش را مي‌گيرد نه حوصله رعايت كردن موازين يك زندگي حرفه‌اي را دارد.  اين ورزشكار ديگر علاقه‌اي به اينكه تعطيلاتش تنها چند روز باشد، ندارد. از اينكه بايد بلافاصله به تمرينات برگردد، از اين شهر راهي آن شهر شود و در مسابقات باشگاهي و ملي حضور پيدا كند خسته مي‌شود. ديگر برد و باخت چندان برايش مفهومي ندارد. آنقدر اين چيزها را ديده كه برايش تكراري است. همين جاست كه انگيزه‌هايش كمرنگ مي‌شود. كمتر تمرين مي‌كند، بيشتر مي‌خورد، كم‌كم زندگي حرفه‌اي را فراموش مي‌كند و يواش‌يواش از سطح اول فوتبال كنار مي‌رود. گذارش مي‌افتد به ليگ‌هاي درجه چند براي جمع كردن پول بيشتر و بعد هم وقت آويزان كردن كفش‌ها مي‌رسد. اين سرنوشت بسياري از فوتباليست‌هاست. خيلي‌ها به جز رونالدو.  خيلي سخت است كه يك ورزشكار بتواند در سن 36 سالگي همانند يك بچه تازه‌وارد به فوتبال شوق و انگيزه داشته باشد. رونالدو اما دقيقا به همين شكل است. چه كسي فكرش را مي‌كرد رونالدو بعد از ديدن آن همه اتفاق، بعد از شكستن آن همه ركورد، بعد از آن همه قهرماني در كشورهاي مختلف، بعد از رسيدن به بلندترين قله‌هاي فوتبال در نخستين بازي براي منچستر يونايتد آن‌طور بدود و تلاش كند و دو تا هم گل بزند؟ رونالدو در بازگشت به اولدترافورد بعد از 13 سال حتي از خود 18 ساله‌اش كه سال 2003 توسط الكس فرگوسن كشف شد و به تئاتر روياها آمد با انگيزه‌تر نشان داد. اينجاست كه بايد از رونالدو پرسيد واقعا دنبال چه چيزي مي‌گردد؟ واقعا او چه چيزي مي‌خواهد كه تا به حال به آن نرسيده؟  رونالدو بعد از 19 سال زندگي حرفه‌اي هنوز خسته نشده و روحش شاداب است. او هنوز مي‌تواند تمام و كمال و حتي سفت و سخت‌تر از بقيه به زندگي حرفه‌اي پايبند باشد. مي‌تواند برود تيم ملي ركورد دايي را بشكند و دو روز بعد برگردد به تمرينات باشگاه و در نخستين بازي دو گل بزند. اين وضعيت حتي براي ربات‌ها هم قفل است چرا كه تمام ماشين‌ها استهلاك دارند و به تدريج كيفيت‌شان پايين مي‌آيد و در نهايت اسقاط مي‌شوند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون