سايت العرب، نزديك به عربستان سعودي
تهديد اسراييل براي حمله به ايران در حد حرف است
همزمان با افزايش تهديدات نظامي رژيم اسراييل در مورد حمله به ايران، كارشناسان در مورد قدرت تل‌آويو براي انجام اين حمله ترديد دارند، چراكه معتقدند برتري نظامي به تنهايي نمي‌تواند منجر به تحقق اين مهم شود. در گزارشي كه العرب، نزديك به عربستان سعودي منتشر و سرويس بين‌الملل سايت انتخاب ترجمه كرده در اين باره آمده است:
از مدتي پيش اسراييل سعي مي‌كند از امكان حمله به ايران بگويد، امري كه به عقيده تحليلگران تنها در حد حرف بوده و مسوولان اسراييلي مي‌دانند تحقق آن دشوار است. علاوه بر اين ايالات متحده با چنين حمله‌اي مخالف است و به هيچ عنوان در اين باره از اسراييل حمايت نمي‌كند. پيش از اين، وزير دفاع اسراييل، بني گانتس
دو بار در مورد آمادگي اسراييل براي حمله نظامي به ايران به دليل پيشروي برنامه‌هاي هسته‌اي اين كشور هشدار داده بود، همان‌طور كه آويو كوخاوي، رييس ستاد مشترك ارتش اسراييل پيشرفت ايران در برنامه‌هاي هسته‌اي‌اش را عاملي مي‌داند كه موجب تسريع ارتش اسراييل در اقدامات عملياتي‌اش عليه ايران شده است. اما اسراييل به سادگي نمي‌تواند بي‌ميلي بزرگ‌ترين حامي خود، ايالات متحده براي اين حمله را ناديده بگيرد. در همين رابطه، سجاد صفايي، پژوهشگر انديشكده ماكس بلانك آلمان در مقاله‌اي براي فارين پاليسي نوشت: در صورتي كه جنگ فراگيري درگيرد، تمام برتري مذكور اسراييل اهميت خود را از دست مي‌دهد، اما چرا؟ به اين دليل كه از زمان شكست ارتش اسراييل در جنگ سال ۲۰۰۶ با حزب‌الله، فرماندهان نظامي در اسراييل به خوبي مي‌دانند كه نيرو‌هاي زميني‌شان آماده ورود به جنگ فراگير نيستند. همچنان‌كه در جريان جنگ ۳۳ روزه اسراييل با حزب‌الله در سال ۲۰۰۶ مشخص شد نيرو‌هاي زميني اسراييل آمادگي ورود به نبردي واقعي با حريف را نداشتند. از همان زمان، ارتش اسراييل به فكر اقداماتي براي جبران نواقص خود در اين زمينه افتاد. با اين حال، هنوز دليل قاطعي وجود ندارد كه حاكي از توان كافي نيرو‌هاي زميني ارتش اسراييل باشد. هنگامي كه گادي ايزنكوت، رياست خود در ستاد مشترك ارتش اسراييل را آغاز كرد، چند ماه پس از جنگ غزه در سال ۲۰۱۴، اعلام كرد كه نيرو‌هاي زميني در شرايط بدي قرار دارند. گذشته از اين، در اواخر سال ۲۰۱۸ يكي ديگر از مقامات نظامي اسراييل در مورد آماده نبودن نيرو‌هاي زميني ارتش هشدار داد. با توجه به شكاف موجود در بدنه ارتش اسراييل، احتمال آن نمي‌رود كه عالي‌ترين سطوح نظامي و سياسي در تل‌آويو دستور حمله نظامي علني به داخل ايران را بدهد، با علم به اينكه مي‌داند چنين حمله‌اي مي‌تواند اسراييل و ايران را در گردابي بي‌بازگشت قرار دهد. به عقيده صفايي، صحبت در مورد ضربه نزديك و علني ارتش اسراييل به عمق خاك ايران، به معناي چشم‌پوشي اسراييل از اصل مهمي است كه از چند دهه قبل بر روابطش با ايالات متحده حاكم است، در واقع اسراييل نمي‌تواند تمايلات و نگراني‌هاي امريكا در سياست خارجي‌اش را ناديده بگيرد. اين در حالي است كه ايهود باراك، نخست‌وزير سابق اسراييل نيز چنين نظري دارد و معتقد است امريكا همواره در مسير مقابله اسراييل با ايران مانع‌تراشي كرده و احتمالا در آينده هم اين‌گونه رفتار مي‌كند. به‌طور كلي به نظر مي‌رسد تهديدات اسراييل در مورد ضربه نظامي به ايران، تنها براي كابرد داخلي طراحي شده است و مقامات اسراييلي به اين شكل قصد دارند با تهديد ايران، در برابر دشمنان سياسي خود در داخل، ضعيف به نظر نيايند. علاوه بر اين، مي‌توان گفت دولت اسراييل سعي دارد به اين شكل موضع خود در مقابله با دولت بايدن درخصوص برنامه‌هاي هسته‌اي ايران را تقويت كند، چراكه با ادامه صحبت از شبح حمله به ايران كه منبعي براي نگراني غرب است، سران اسراييلي مي‌توانند از دولت‌هاي غربي باجگيري كنند. دستاورد‌هايي كه اسراييل با طرح مساله حمله به ايران مي‌تواند داشته باشد، چشم‌پوشي بايدن از مخالفت با توسعه شهرك‌سازي غيرقانوني در اراضي اشغالي و همچنين دستيابي به كمك‌هاي مالي و نظامي بيشتر از سوي ايالات متحده است.