«اعتماد» آثار جنگ 8 ساله را بررسي ميكند
جنگكودكانش را رها نميكند
همراه با يادداشتهايي از
محمد دروديان و محمدصادق درويشي
قاسم منصور آل كثير
33 سال از پايان جنگ تحميلي ميگذرد، تلاشهاي مختلفي براي مطالعه تأثيرات آن در خاورميانه ومنطقهخليجفارس و موضوعات گستردهتري از روابط بينالمللي و امنيت صورت گرفته است و تاكيد بر عناصر سياسي و نظامي جنگ به دليل ماهيت و نتايج آن توجيه ميشود. با اين حال، تحليل اجتماعي، حقوقي و سياسي در مورد اينكه چگونه غيرنظاميان، به ويژه زنان و كودكان، تحت تأثير اين جنگ قرار گرفتند، هم در كوتاهمدت و هم در درازمدت، ضروري است.
جنگ تحميلي مانند جنگهاي جهاني و هر جنگ ديگري تاثيرات مخرب و بلندمدتي بر جامعه ايران گذاشت. آسيبهاي جاني تنها بخشي از آسيبها بودند. در اين جنگ زيرساختهاي اقتصادي ايران بهشدت آسيب ديده بود. به علت آسيب ديدگي زيرساختهاي آموزشي و بهداشتي سطح دسترسي به آن براي كودكان ايراني با مشكل جدي مواجه شده بود. با به وجود آمدن مشكلات اقتصادي رفاه مردم ايران به خصوص كودكان دچار مشكلات جدي شد. منتقدان اعتقاد دارند برنامههاي بازسازي جنگ تمركز بيشتري بر بخشهاي اقتصادي داشته و آسيب ديدگان جنگ به ويژه كودكان را به ويژه از نظر روحي و رواني و كيفيت زندگي مورد توجه جدي قرار نداده است.
مينو سليمي، كارشناس پژوهشكده مردمشناسي در زمينه بحران از منظر انسانشناسي مطالب زيادي را منتشر كرده است. يكي از آخرين آثارش كتاب «مطالعه مردمشناختي روايتهاي زنانه از جنگ تحميلي» است. با سليمي درخصوص شرايط كودكان در جنگ و بعد از جنگ گفتوگو كردهايم.
جنگ تحميلي چه پيامدهايي براي كودكان دربر داشت؟
جنگ تحميلي پيامدهاي كوتاهمدت و بلندمدت براي جامعه ايران و فرزندان آن به همراه داشته است. هزاران كودك در جريان جنگ شهيد و زخمي شدند. سلاحهاي شيميايي مورد استفاده عراق نه تنها كودكان را در طول جنگ تحت تأثير قرار داد، بلكه باعث ايجاد مشكلات جسمي و روحي براي نسلهاي بعدي شد و تأثيرات ماندگاري بر جامعه ايران گذاشت. پس از جنگ، ميادين مين يكي ديگر از مهمترين موضوعاتي بود كه بر زندگي كودكان تأثير گذاشت. اين جنگ همچنين مانع از زندگي منظم كودكان در كودكي، برخورداري از حقوق اوليه تحصيلات و دسترسي به بهداشت و غذا شد و سلامت رواني آنها را تحت تأثير قرار داد. بهداشت رواني و اختلالات پس از سانحه در مورد كودكاني كه والدين خود را در طول جنگ از دست دادهاند يا داراي والديني با آسيب يا معلوليت شيميايي هستند، بيشتر ديده ميشود. در طول جنگ، واقعيت قرباني شدن كودكان ايراني منجر به شناسايي، محكوميت و حمايت بينالمللي نشد. با اين حال از زمان پايان جنگ عراق و ايران، حمايت از كودكان در جنگ، در و پس از آن در دستور كار جهاني قرار دارد.
تعداد زيادي از سازمانهاي غيردولتي در جذب و بسيج جهاني كه در موضوع حقوق كودكان مانند ماده 38 كنوانسيون حقوق كودك و پروتكلهاي آن، مصوبات شوراي امنيت در مورد كودكان و درگيريهاي مسلحانه، موارد مربوط به كودكان و جنگ در دادگاه كيفري بينالمللي و برخي موارد ديگر مربوط به جرمي خاص عليه كودكان و همچنين ايجاد دفتر نماينده ويژه دبيركل كودكان و درگيريهاي مسلحانه نيز قابل ذكر هستند كه نشان دادند كودكان ايراني در طول جنگ و حتي پس از آن از حمايتهاي مورد نظر محروم بودند.
آيا همچنان جهان شاهد ظلم عليه كودكان است و اين مساله كمرنگتر نشده است؟
البته بهرغم همه اين تغييرات قانوني و مكانيزمي براي حمايت از كودكان در جنگ، تشديد درگيريهاي مسلحانه، ما همچنان با ظلمهايي عليه كودكان روبرو هستيم.
نگاهي گذرا به گزارشهاي سالانه دبيركل سازمان ملل متحد در مورد كودكان و درگيريهاي مسلحانه، شكاف بين واقعيت و آرمانهاي حفاظت از كودكان در مناطق جنگزده مانند عراق، افغانستان، يمن، سوريه و ساير كشورها اين موضوع را نشان ميدهد.
جامعه جهاني اكنون فقط در حال نشان دادن ابراز نگرانيهاي خود از اقدامات عيني آشكاري است كه هر روزه عليه انسان انجام ميشود، با وجود اينكه اين يك انگيزه اخلاقي، مسووليت قانوني و انجام تعهدات منشور در مورد صلح و امنيت بينالمللي است.
آماري از شهادت كودكان در جنگ با عراق وجود دارد؟
يكي از ويژگيهاي اصلي جنگ ايران و عراق اين بود كه اين جنگ فقط به مناطق مرزي محدود نميشد بلكه در اثر حملات موشكي يا بمباران هوايي اماكن مسكوني، غيرنظامي، تجاري و فرهنگي به شهرها گسترش يافت كه به آن جنگ شهرها ميگفتند. با گسترش ميدان نبرد به مناطق غيرنظامي، غيرنظاميان در معرض مرگ يا جراحت، آسيبپذيرتر ميشوند. فقط در شش ماه اول جنگ، 413 حمله عليه شهرهاي ايران انجام شد و تا سال 1984، 4600 غيرنظامي شهيد و بيش از 2200 نفر زخمي شدند كه بسياري از آنها كودك بودند. در اين حملات بهرغم تجويز صريح قانون بشردوستانه بينالمللي و مفهوم اسلامي قانون بشردوستانه اقدامات حفاظت ويژه براي برخي از گروههاي غيرنظامي مانند كودكان اتفاق نيفتاد.
حمله به اماكن مسكوني كرمانشاه، 17 منطقه غربي ايران، منجر به شهيد شدن 131 نفر شد كه بسياري از آنها كودك بودند. در سال اول جنگ حملات ديگر به دزفول، لرستان، اهواز و ساير استانها منجر به شهيد شدن صدها كودك شد.
يكي از نمونههاي بارز شهيد شدن كودكان حمله به پرواز 655 مسافر ايراناير توسط حمله موشكي نيروي دريايي امريكا بود كه منجر به شهادت همه 290 سرنشين شد كه 66 نفر از آنها زير 12 و 8 نفر از آنها زير 2 سال بودند. اين حمله نمونهاي نادر در تاريخ جنگ، نقض مرزها و قوانين اخلاقي و قانوني جنگ است.
عراق همچنين از سلاحهاي شيميايي عليه شهرهاي ايران استفاده كرد كه منجر به مرگ تعداد زيادي از غيرنظاميان كه بسياري از آنها كودك هستند، شد.
به عنوان مثال در 7 تير سال 1366، شهرستان سردشت در شمال غربي ايران از طريق انتشار گاز خردل مورد حمله شيميايي قرار گرفت. مردم با روشها و اقدامات لازم براي مقابله با اين حملات آشنا نبودند. با وجود اينكه بسياري از مردم از منطقه فرار كردند اما گزارشهايي در مورد ماندن مادران براي محافظت از فرزندانشان وجود دارد. آماري كه بلافاصله پس از حمله منتشر شد، حاكي از آن است كه بيشتر كساني كه جان خود را از دست دادهاند كودكان خردسال با مشكلات تنفسي بودهاند. به دليل شرايط جوي وزش باد قابل توجهي كه باعث گسترش شعاع مواد شيميايي در هوا و انتقال آنها ميشود، بيمارستانها نيز تحت تأثير قرار گرفتند و همين امر درمان سريع را غيرممكن ميساخت. در نتيجه اين حمله صدها نفر شهيد و بيش از 8 هزار نفر مسموم شدند.
نمونه ديگري از حمله شيميايي حمله به روستاي زرده در استان كرمانشاه در غرب ايران در تاريخ 31 تير 1367 است. اين روستا 30 درصد از ساكنان خود را از دست داد. گزارشهاي روز حمله حاكي از آن است كه پنج كودك زير ۱۰ سال بلافاصله جان خود را از دست دادهاند.
كودكاني هم كه زنده مانده بودند شاهد مرگ دوستان و اعضاي خانواده خود بودند و در تمام زندگي به علت تحت تاثير قرارگرفتن از اين بمباران نتوانستند زندگي مطلوبي داشته و رنج زيستن را تحمل كردند.
حملات شيميايي بر جسم و روح كودكان چه تاثيري داشته است؟
حملات شيميايي علاوه بر مرگ و مير و آسيبهاي بلندمدت باعث مرگ و مير مادران باردار و سقط جنين در آنها شده است. اين سقط جنين در ميان زنان امروز اين روستا هم رايج است كه اين نشان از تاثير بلندمدت بمبارانهاي شيميايي دارد. گروهي از بازرسان سازمان ملل مشاهده وضعيت خود در پي حمله شيميايي به شهر پيرانشهر را اينگونه شرح دادند: ما شاهد تأثيرات گاز خردل بر خانوادهاي كه در يك روستا زندگي ميكنند، به ويژه مادر و دختران دو و چهار سالهاش هستيم. ما شاهد مرگ وحشتناك يك كودك چهارساله از دو ساعت قبل از مرگش بوديم.
تعداد زيادي از كودكان و زنان در حمله به سوسنگرد در استان خوزستان به شهادت رسيدند: «مادران و فرزندانشان را در جايي جمع كرده و بعد با تانك به سمت آنان شليك كردند.» بهعلاوه، مواردي وجود دارد كه افسران عراقي كودكان را به مناطق مين راهنمايي كرده و از آنها خواستهاند تا داخل آنها شوند و به اين صورت بود كه عراق حقوق كودكان در جنگ را نقض ميكرد.
حمله به مدارس را ميتوان حمله به كودكان دانست؟
حمله عراق به ايران در 31 شهريور 1359، در آستانه سال تحصيلي جديد آغاز شد. زمانبندي شروع سال تحصيلي را مختل كرده و بار جسمي و رواني را بر دوش كشور، سيستم آموزش و پرورش و دانشجويان آن گذاشت. با اين حال، اين تنها تأثير جنگ بر مدارس و دانشآموزان نبود. به عنوان مثال، بمباران هوايي يك مدرسه در بهبهان، در استان خوزستان، منجر به شهيد شدن 69 دانشآموز و 5 كارمند مدرسه آنها شد. در جريان حمله به خرمشهر، حدود ۱۰۰ مدرسه و چهار بيمارستان مورد حمله قرار گرفت و تخريب شد كه منجر به شهادت تعداد زيادي كودك شد.
در 1 فوريه 1987، نيروهاي عراقي به دو مدرسه در ميانه، در استان آذربايجان شرقي ايران حمله كردند. يكي از مدارس «زينبيه» نام داشت كه در نزديكي بيمارستانها و ساختمانهاي مهم دولتي مانند ساختمان محافظ انقلابي واقع شده بود. زينبيه مدرسه مهم و شناخته شدهاي بود زيرا دانشآموزان آن براي حمايت از سربازان در جبهه اقدامات مختلفي را انجام ميدادند، از جمله؛ بافتن لباس براي سربازان، پختن غذا يا بستهبندي آجيل و ارسال آنها به مناطق مرزي. يكي از دلايل حمله به اين مدرسه اين است كه نيروهاي عراقي برچسبها را ديدند و فكر كردند كه زينبيه يك پايگاه نظامي است و به همين دليل به آن حمله كردند. اما حملات متعدد آنها به مدارس در شهرهاي مختلفي مانند ميانه (در اين حمله 30 دانشآموز شهيد شدند)، بروجرد (60 نفر شهيد شدند)، مدرسه شهيد فياضبخش كه مدرسهاي تخصصي براي ناشنوايان بود، نشان داد عراقيها حقوق بينالملل را رعايت نميكنند. حمله به مدارس تصوير وسيعتري از چگونگي نقض حقوق كودكان (مانند حق تحصيل) در طول جنگ را نشان ميدهند. با پايان جنگ، عراق به 162 مدرسه در سراسر ايران حمله كرده بود و 728 نفر دانشآموزان را كشت و اسارت كودكان در جنگ شرايط را بر كودكان فاجعهبارتر كرد.
با توجه به اسارت كودكان، جنگ براي اين بچهها فاجعهبارتر شد. ميتوانيد به نمونهاي از اسارت كودكان اشاره كنيد؟
يكي ديگر از تأثيرات جنگ ايران و عراق بر كودكان ايراني، اسير شدن آنها به عنوان اسيران جنگي بود. عراق علاوه بر رزمندگان، غيرنظاميان ساكن در مناطق تحت حمله را نيز اسير كرد. به عنوان مثال، كودكان و زناني كه نميتوانستند شهر سومار در كرمانشاه را ترك كنند، در 2 مهر 1359 اسير شدند. به اسارت گرفتن كودكان و انتقال اجباري آنها به مناطق ديگر، برخلاف قوانين و حقوق بينالملل بود كه البته عراق از آن تخطي كرد.
بعد از جنگ، كودكان چگونه آسيب ديدند؟
پس از جنگ، ميادين مين يكي ديگر از مهمترين موضوعاتي بود كه بر زندگي كودكان تأثير گذاشت. تا سال 2006، 16 ميليون مين در سه ميليون جريب زمين در سراسر ايران سالم مانده است. برخي از اين ميادين مين فاقد هشدارهاي كافي بودند كه منجر به شهيد شدن يا زخمي شدن كودكاني شد كه در مزارع يا مناطق ديگر كه قبلا مناطق جنگي بودند بازي ميكردند. به گفته مقامات ايراني، قسمتهاي قابل توجهي از استان خوزستان به مينهايي آلوده شده است كه بهطور مكرر كودكان و جوانان را ميكشد و آنها را معلول ميكند. حوادث زيادي در مناطق اطراف اتفاق افتاده است. خانوادههايي هستند كه فرزندان خود را به دليل وجود مينها از دست دادهاند.
مينو سليمي: كودكاني كه از جنگ زنده ماندند شاهد شهادت دوستان و اعضاي خانواده خود بودند و در تمام زندگي به علت تحت تاثير قرارگرفتن از اين بمباران نتوانستند زندگي مطلوبي داشته و رنج زيستن را تحمل كردند.