«اعتماد» از افزايش گمانه زنيها درباره رياست پيمان جبلي بر صداوسيما گزارش ميدهد
كمپين طيف خاص براي جبلي
دو نماينده عضو كميسيون فرهنگي نسبت به انتصاب پيمان جبلي به رياست صداوسيما اظهار بياطلاعي كردند
عليرضا كيانپور| هفتهها و بلكه ماههاست كه بحث تغيير و تحول مديريتي در سطوح كلان مملكتي از مهمترين سوژههاي مطبوعات كاغذي و برخط است. عجيب هم نيست كه رسانهها اينچنين تقريبا تمامي روزهاي اين چندماهه نيمه نخست 1400، دستكم يكي از تيترهاي اصليشان را به صحبت از اين مباحث اختصاص دادند، چرا كه فارغ از جذابيت هميشگي صحبت از جابهجايي و آمد و شد صاحبان كرسيهاي مديريتي براي مطبوعات و اهالي رسانه، بهار 1400 فصل انتخابات بود و تابستانش هم فصل انتقال قدرت پساانتخاباتي. اما اين طور كه پيداست اين سوژه همچنان براي رسانهها جذاب است و حالا در شرايطي كه جز كرسي وزارت آموزش و پرورش، عملا اغلب كرسيهاي مهم و كليدي دولت دست به دست شدهاند و از ديگر سو با انتخاب و انتصاب شهردار جديد پايتخت و اغلب كلانشهرها كه در پي جابهجايي اعضاي شوراهاي اسلامي شهر و روستا، پس از برگزاري انتخابات دوره ششم اين شوراها همزمان با انتخابات رياستجمهوري سيزدهم رقم خورد، انتظار ميرفت رسانهها بالاخره پس از چندماه كار پرفشار در اين حوزه، آرام آرام به سمت موضوعات ديگر بروند. ظاهرا اين انتظار بجا و معقول نيست؛ چنانكه طي هفتهاي كه گذشت، بار ديگر شاهد اين دست گمانهزنيها بوديم كه البته اين بار نه ناظر بر جابهجايي مديران انتخابي بود و نه حتي به آن طيف از جابهجايي مديران و مديريتهاي انتصابي ارتباط داشت كه خود متاثر از تحولات انتخاباتي بودند. آن كرسي كليدي كه طي چندماه گذشته هر از گاه و طي چند روز گذشته تقريبا هر روز، يك يا چند رسانه كاغذي يا برخط، به نحوي از پايان كار رييس كنونياش صحبت كرده و به گمانهزني درخصوص رييس آيندهاش پرداختهاند اما متفاوت از اين دو گروه تحولاتي كه از آن گفتيم، كرسي رياست سازمان صداوسيماي جمهوري اسلامي بود و آنچه رسانهها را بر آن داشت كه در مدت اخير اينچنين بر آن تمركز كنند، نه برگزاري دو، سه انتخابات سرنوشتساز 28 خردادماه 1400 و تحولات ناشي از آن، بلكه فرا رسيدن ششمين سالگرد انتصاب رييس كنوني از جانب رهبري. انتخاب و انتصاب رييس سازمان صداوسيما البته از آنجا كه با تصميم و حكم رهبري نظام انجام ميگيرد، شبيه به ديگر تغيير و تحولاتي كه اين ماههاي اخير شاهدشان بوديم، قابليت گمانهزني رسانهاي ندارد و ازقضا آنچه حالا اين گمانهزنيها را به موضوعي مهم تبديل كرده، بخشي از همين ويژگي سمت رياست سازمان صداوسيماست. گمانهزنيهايي كه اگر همچون اين مورد اخير برخلاف رسم مالوف انجام شوند، دستكم به بازه زماني مشخصي محدود نخواهد بود و صرفا از آنجا كه 22 ارديبهشتماه 95، تاريخي است كه پاي حكم رييس كنوني اين سازمان درج شده، رسانهها نيز از همان ميانه ارديبهشتماه امسال يعني پايان دوره 5 ساله رياست سازمان صداوسيما، وارد گود شده و گمانههايي را - بهخصوص طي هفتهاي كه پشت سر گذاشتيم - مطرح كردند.
دست بالاي دستراستيها
در اين ميان اما نكته مهم ديگر نقش رسانههاي منتسب به جناح راست در اين گمانهزنيها بود. چنانكه نگاهي به اخبار منتشر شده در اين رابطه، بهروشني نشان از آن دارد كه عمده اين گزارشها و اخبار مبتني بر گمانهزني در مطبوعات و خبرگزاريهاي اصولگرا منتشر شده و رسانههاي اصلاحطلب و ميانهرو اگر هم احيانا ورودي در اين حوزه داشتهاند، بيشتر در مقام واكنش به اخبار و گزارشهاي رسانههاي جريان رقيب بوده است.فارغ از تمام اين حواشي اما قاعدتا مهمترين مساله در تحليل اين گمانهزنيهاي مطبوعاتي را بايد در محتواي آن يا به بيان دقيقتر اسامي و افرادي جستوجو كرد كه از آنان به عنوان گزينههاي جديتر جايگزيني عبدالعلي عليعسكري، رييس كنوني سازمان صداوسيما ياد شده است. اسامي و نامهايي كه اگر چه حتي تا همين چند هفته پيش فهرستي بلندبالا را تشكيل داده و حتي برخي منابع خبري و رسانهها تا يك دوجين نام را به اين عنوان مطرح كردند اما اين چند روز اخير برخي از همين رسانههاي عمدتا اصولگرا از يك گزينه مشخص به عنوان كسي نام بردند كه از بيشترين شانس براي رياست بر سازمان صداوسيما برخوردار است. آن هم در حالي كه دستكم يكي از اين مطبوعات روز گذشته از اين نيز فراتر رفت و در تيتري كه با فونت درشت در نيمصفحه نخست شماره جديد خود منتشر كرد، از «قطعي شدن» رياست اين گزينه احتمالي خبر داد.
همه مردان رياست بر جام جم
بر اين اساس در حالي كه چهرههايي چون مهرداد بذرپاش، غلامعلي حدادعادل، پيمان جبلي، علي فروغي، مرتضي ميرباقري، علي دارابي، علياصغر پورمحمدي، رضا پورحسين، سيدمحمد حسيني و البته عبدالرضا رحمانيفضلي و محمدحسين صفارهرندي تا همين اواخر به عنوان گزينههايي كه احتمالا به زودي به جاي عليعسكري سكان هدايت جامجم را به دست ميگيرند، مطرح شده و هر رسانه احتمالا بنابر دسترسيها و منابعي كه از آنها كسب خبر ميكرد، بر دو يا چند نفر از اين جمع 11 نفره به عنوان افراد داراي شانس بالاتر انگشت ميگذاشت، از حدود يك هفته تا 10 روز پيش به اين سو شاهد آن بوديم كه لنز دوربين اغلب اين رسانهها روي پيمان جبلي زوم شده است. مديري كه اگر چه بهواسطه سابقه مديريت ارشد در سازمان صداوسيما، از شانس به نسبت خوبي در اين گمانهزنيهاي رسانهاي برخوردار بود اما آنچه بهواقع او را بالاتر از ديگر گزينهها مطرح كرده و ميكند، گذشته و پيشينه سياسي و خط و ربط جناحياش است كه بهروشني به طيفي خاص از اصولگرايان نزديك است.
پيشينه مرد اول گمانهزني ها
پيمان جبلي ازجمله آن گروه به نسبت بزرگ از مديراني ارشد در نظام جمهوري اسلامي است كه از دانشگاه امام صادق فارغالتحصيل شدهاند؛ گروهي كه شايد مهمترين و شاخصترينشان سعيد جليلي باشد و جالب آنكه پيمان جبلي علاوه بر آنكه از اين نظر به سعيد جليلي نزديك است و همچون او از دانشگاه امام صادق ميآيد، از آنجا كه در زمان دبيري جليلي در شوراي عالي امنيت ملي، معاونت رسانهاي آن دبيرخانه را برعهده داشت، همواره به عنوان كسي مطرح بوده كه در رده چهرههاي نزديك به سعيد جليلي شناخته ميشوند. پيمان جبلي كه اواخر دولت اصلاحات موفق به دريافت مدرك دكتراي فرهنگ و ارتباطات از دانشگاه امام صادق شد و اكنون عضو هيات علمي دانشگاه صداوسيماست، در اين سالها مسووليتهاي مختلفي را در بخشهاي خبري و بهخصوص معاونت سياسي صداوسيما برعهده داشته است. اما شايد اوج پيشرفت او در ساختار اداري صداوسيما زماني رقم خورد كه محمد سرافراز، رييس ساختمان شيشهاي بود؛ يعني همان مقطع زماني 2 ساله رياست سرافراز كه جليلي به عنوان معاونت خبر اين سازمان منصوب شد. همان معاونتي كه امروز به عنوان معاونت سياسي شناخته ميشود و قطعا ازجمله مهمترين معاونتهاي اين سازمان است. پيشرفت جبلي اما در دوره رياست عليعسكري نيز متوقف نشد و ادامه يافت. بهخصوص وقتي بهواسطه آنكه سالهاي پاياني دولت احمدينژاد را به عنوان سفير جمهوري اسلامي در تونس تجربياتي ديپلماتيك اندوخته بود، با حكم عليعسكري به عنوان معاون برون مرزي صداوسيما منصوب شد و حالا پس از 5 سال در حالي همچنان اين مسووليت را برعهده دارد كه اين طور كه رسانههاي دستراستي مدعي شدهاند، به زودي به مهمترين و بالاترين مقام در ساختمان شيشهاي مهاجرت خواهد كرد.
خط و ربط حاميان رسانهاي جبلي
گفتيم و تكرار كرديم كه از حدود يكي، دو هفته پيش رسانههاي اصولگرا هر روز با تاكيد بيشتر از احتمال رياست پيمان جبلي بر سازمان صداوسيما گزارش دادهاند. امانكتهاي كه در اين راستا حايز اهميت است اولا خط و ربط اين طيف از رسانههايي است كه بيشتر از ديگر رسانههاي اصولگرا به اين موضوع پرداخته و به آن پر و بال دادهاند و ثانيا چگونگي ورود هركدام از اين رسانهها به موضوع است. بر اين اساس در حالي كه از چند روز پيش خبرگزاريهايي همچون مهر وابسته به سازمان تبليغات اسلامي از شانس بالاي جبلي براي تصاحب كرسي رياست صداوسيما گزارش داده و با مرور مواضع سياسي و غيرسياسي جبلي، او را «جديترين گزينه رياست صداوسيما» معرفي كردهاند، بايد بگوييم كه هفتهنامه 9 دي به مديريت حميد رسايي پيشگام طرح نام جبلي به عنوان گزينه اصلي رياست صداوسيما بوده است. اين نشريه هفتگي كه در شماره هفته پيش خود، در يادداشتي با تيتر «رييس جديد صدا و سيما كيست؟» تاكيد كرد كه «پس از مدتها نارضايتي مردم و فعالان انقلابي از مديريت عليعسكري در صداوسيما زمزمه جابهجايي او جدي شده است» و در پايان نام پيمان جبلي را به عنوان گزينه احتمالي جايگزيني عليعسكري مطرح و تلويحا از اين جابهجايي استقبال كرد، در شماره اخير خود كه همين ديروز منتشر شد، از اين فراتر رفت و نوشت: «انتصاب جبلي قطعي شد»؛ تيتري كه البته فراتر از آنكه در جايگاه عنوان اصلي يكي از مطالب اين نشريه در نيمصفحه نخست مورد استفاده قرار گيرد، به عنوان تيتر اصلي پرونده 9 دي در اين رابطه انتخاب شده است. پروندهاي كه علاوه بر اعلام اين خبر و تاكيد بر تاييد خبر هفته گذشته 9 دي، در چند مطلب به ابعاد ديگر اين ماجرا اشاره دارد و جالب آنكه در حالي نشست انتهاي هفته گذشته پيمان جبلي با فعالان جبهه فرهنگي انقلاب را نيز به عنوان يكي از مطالب اين پرونده پوشش خبري داده كه در تيتر اين مطلب علنا از تعبير «رييس جديد سازمان صداوسيما» براي جبلي استفاده كرده است؛ آن هم در حالي كه حتي اكنون يعني 24 ساعت پس از انتشار اين هفتهنامه، حكمي در اين رابطه منتشر نشده است. اين هفتهنامه همچنين در مطلبي ديگر با تيتر «چرا بزككنندگان برجام از جبلي ميترسند»، نهتنها طبق معمول رسانههاي اصلاحطلب را همرديف شبكههاي ماهوارهاي خارج از كشور و به عنوان «جريانات سياسي غربزده» هدف حملات خود قرار داده، بلكه حتي برخي مديران و كاركنان صداوسيما را نيز مورد انتقاد قرار داده و نوشته است: «يك رسانه وابسته به افراد درون تلويزيون اخيرا در مطلبي با عنوان «جبلي چرا تلاش ميكند مطرح شود؟» او را متهم به تلاش براي كسب مسووليت دولتي كرد و زمزمههاي انتخاب او توسط رهبري براي رياست رسانه ملي را يك طراحي رسانهاي در راستاي كسب پست دولتي معرفي كرد!» اين نشريه نزديك به طيفي خاص از جناح راست همچنين در حالي كه تاكيد كرده «البته اين گونه تهمتها و خبرسازيها، بهواسطه تناقض آشكار با شناخت عمومي از پيمان جبلي نگرفتهاند و چندان بازنشر نشدهاند»كه در پايان آورده است: «خوشبختانه طبق آنچه به گوش ميرسد رياست استاد ارتباطات بر رسانه ملي قطعي شده و صداوسيما در حال برداشتن يك گام مهم به سوي آينده انقلابي خود است.»
بياطلاعي مجلس اصولگرا از مطلوب طيف خاص
اما در حالي كه هنوز روشن نيست منظور اين نشريه اصولگرا از تلاش رسانههاي اصلاحطلب و فراتر از آن، ترس اين رسانهها از رياست جبلي بر سازمان صداوسيما كدام تلاش است و اساسا چرا بايد از چنين تغيير و تحولي راس سازمان صداوسيما دچار ترس و هراس شد، چند نماينده عضو كميسيون فرهنگي مجلس در واكنش به پيگيريهاي «اعتماد» درخصوص صحت و سقم خبر انتصاب قطعي جبلي اظهار بياطلاعي كردهاند. در اين ميان جواد نيكبين، نماينده اصولگراي كاشمر كه ازجمله چهرههاي نزديك به پايداري به حساب ميآيد، ضمن استقبال از تغيير عليعسكري و انتقاد از عملكرد او، گفته گزينههايي مطرح شدهاند اما خبر قطعي در مورد هيچ كدام مطرح نيست. حال آنكه اميرحسين بانكيپورفرد، ديگر عضو كميسيون فرهنگي مجلس نيز در واكنش به پرسش «اعتماد» درخصوص اين انتصاب، تاكيد كرده كه چنين خبري را دستكم به عنوان خبر قطعي نشنيده است. اين نماينده اصولگراي مجلس همچنين گفته است: در كميسيون فرهنگي هيچ صحبتي در رابطه با انتصاب رييس جديد سازمان صداوسيما و انتخاب پيمان جبلي به اين منظور مطرح نشده است. فاطمه ذوالقدر، نماينده اصلاحطلب پيشين مجلس كه مقطعي سخنگوي كميسيون فرهنگي مجلس دهم بود نيز اگر چه از اصل خبر اظهار بياطلاعي كرده اما به «اعتماد» گفته كه انتصاب جبلي را به عنوان رييس صداوسيما بعيد نميداند. اين چهره سياسي با بيان اينكه معمولا در بحث انتصاب رياست صداوسيما از آنجا كه اين سازمان زيرمجموعه رهبري است، كمتر شاهد گمانهزني رسانهاي بودهايم، به «اعتماد» گفته است: «معمولا پيش از هر انتصاب مديريتي، گمانهزنيها و صحبتهايي مطرح ميشود و درنهايت هم يك نفر انتخاب و معرفي ميشود كه امري طبيعي است و اشكالي هم به آن وارد نيست.» هر چند اين نماينده پيشين مجلس نيز همچون دو نماينده فعلي كه با «اعتماد» در اين رابطه صحبت كردند، احتمال قطعيت چنين خبري را اندك ميداند. حال اگر چه هنوز نميتوان با قطعيت درباره سرنوشتي كه در انتظار مهمترين كرسي ساختمان شيشهاي و مديريت آينده جامجم است، اظهارنظر كرد اما اين گزاره نيز انكارناپذير است كه پيمان جبلي از شانسي بيش از ديگر گزينهها برخوردار است و مهمتر از آن، اينكه با توجه به ساختار سياسي حاكم بر اين رسانه و آنچه از گذشته در ارتباط با نگاه حاكم بر اين سازمان در خاطر داريم و البته باتوجه به خط مشي ناظر بر تغيير و تحولات سياسي و مديريتي كه اين چند ماه اخير رقم خورد، احتمالا اگر هم جبلي به رياست سازمان صداوسيما نرسد، مديري به اين مقام خواهد رسيد كه از جهاتي بسيار به او و همفكرانش نزديك خواهد بود.
صداوسيما، رسانهاي نيازمند تحول
جواد نيكبين
در روزگاري كه نقش رسانهها در شوون و امور مختلف سياسي، اجتماعي و فرهنگي، نقشي بيبديل و انكارناپذير است، به نظر ميرسد هرگونه تغيير و تحول اساسي در سازمان صداوسيما به پيشرفت و بهبود اوضاع مديريتي اين رسانه ياري برساند و به همين دليل شخصا معتقدم كه نفس تغيير در صداوسيما كه امري جدي است، منجر به بهبود اوضاع نسبت به شرايط كنوني خواهد بود. تغيير و تحولاتي كه طبيعتا در هر ساختار و مديريتي ميتواند راهگشا باشد. در اين ميان البته استفاده از تجربيات مديران پيشين و افرادي كه در گذشته در اين حوزه خدمت كردهاند، حايز اهميت بوده و ميتواند در بهبود اوضاع آينده اثر مثبت بگذارد؛ حال آنكه روي كار آمدن مديريت جديد و تزريق روحي تازه در كالبد مديريت اين سازمان زمينهساز رشد و اعتلاي كيفي اين سازمان خواهد بود. همزمان البته ذكر اين نكته نيز ضروري است كه درحالي شاهد گمانهزني درباره رييس آينده صداوسيما به عنوان يكي از نهادهاي زيرنظر رهبري هستيم كه به نظر ميرسد اين دست گمانهزنيها قابل اعتماد نباشد. با اين همه اين نكته نيز مسلم به نظر ميرسد كه صداوسيما نيازمند تغيير و تحول در عرصه مديريتي است.
عضو كميسيون فرهنگي مجلس