زيستي به نام ماراتن
سهراب صالحين
يكشنبه چهارم مهرماه مصادف با 26 سپتامبر، ماراتن برلين، يكي از 5 ماراتن بزرگ جهان با حضور بيش از 27 هزار شركت كننده از 117 مليت مختلف برگزار شد. اين رويداد 47 سال است كه هر ساله برگزار ميشود. اما قديمي ترين رويداد ماراتن به 1896و اولين ماراتن مدرن در جهان در آتن برميگردد. يوناني ها به دنبال رويدادي ورزشي مي گشتند تا غرور ملي و اساطيريشان را در اولين المپيك مدرن به رخ كشورهاي ديگر بكشند و در اين بين، ايده ميشل ژول آلفرد برئال فيلسوف فرانسوي مبني بر برگزاري رويداد دوي استقامتي كه يادآور حماسه سرباز آتني باشد، يوناني ها را بسيار به وجد آورد.
اين حماسه كه به جنگ بين پرشيا (ايران كنوني) و يونان برميگردد، سرگذشت سربازي آتني به نام «فيديپيدس» را نقل ميكند كه مسافت دشت ماراتن تا سرزمين آتن را مي دود تا خبر پيروزي آتني ها بر ايرانيان را به حاكم آتن برساند. در حالي كه جنگ به نفع يوناني ها در حال خاتمه بوده، اين سرباز كشتي ايراني را مشاهده ميكند كه راه خود را به سمت آتن كج كرده تا به اشتباه اين سيگنال را به دولت آتن برساند كه يونانيها در جنگ شكست خورده اند. بنابراين فيديپيدس، تمام مسير دشت تا آتن را كه 40 كيلومتر بوده يك نفس و بدون هيچ وسيلهاي ميدود تا خبر پيروزي را زودتر به حكومت برساند. در حماسه گفته ميشود وي بعد از رساندن خبر، بر اثر فشار زيادي كه حين دويدن اين مسير تحمل كرده، جان خود را از دست ميدهد.
از زمان برگزاري نخستين رويداد ماراتن در سال 1896 تاكنون، ماراتن توانسته از يك رشته ورزشي تبديل به رويدادي فرهنگي و ورزشي شود و به اين ترتيب سالانه شاهد برگزاري بيش از 800 ماراتن در شهرهاي مختلف جهان هستيم.
شركت در اين رويدادها جز موارد خاصي چون ماراتن بوستون، براي همگان آزاد است و اگر يك رويداد ماراتن را از نزديك ديده باشيد، متوجه حضور افرادي با سنين مختلف و شرايط جسمي متفاوت ميشويد. رويدادي كه شركتكنندگان آن هدفي مشخص دارند و آن هدف، طي كردن مسافتي است كه سرباز يوناني جان خود را بر سر آن گذاشت. خود من سابقه حضور در ماراتن استانبول را داشتهام كه تنها ماراتني است كه مسير آن دو قاره آسيا و اروپا را در مي نوردد و هر ساله در ماه نوامبر، افراد بسياري را به شهر زيباي استانبول مي كشاند. ماراتن استانبول براي ما ايرانيان، تا زماني كه شاهد برگزاري اين رويداد فرهنگي و ورزشي غني در خيابان هاي شهرهاي زيباي ايران باشيم، به نوعي در دسترسترين ماراتن است تا بتوانيم هم شهرها را نوعي ديگر درك و هم در اين گردهمايي مردم از هر نژاد و طبقه و ظاهر شركت كنيم. ماراتن اما تنها براي شركت كنندگان آن نيست، ديروز يكي از دوستانم كه در برلين ساكن است، بدون آنكه اطلاعي از برگزاري اين ماراتن داشته باشد، وقتي در شهر تردد ميكرده گذرش به خيابانهاي محل برگزاري اين رويداد ميافتد و تماشاي ماراتن برلين چنان به وجدش ميآورد كه همان لحظه اقدام به برقراري تماس تصويري ميكند تا آن لحظات را با ما به اشتراك گذارد. وقتي ماراتني در شهر برگزار ميشود، مردم شهر، خواهناخواه شاهد تلاش خيل عظيم شركتكنندگان آن ميشوند و به نوعي شهر شاهد يك روز همبستگي حماسي بين نهتنها مردم ساكن آن شهر و بلكه انسانها ميشود.