ادامه از صفحه اول
انرژي، نقطهقوت يا پاشنهآشيل ايران؟
به عبارت ديگر از ابتدا هم بايد پرداختها معادل ارزي بود كه در اين صورت امروز حدود 5/1 ميليون تومان در ماه براي خانوار ۴ نفري بود ولي با بيارزشي اين مبلغ اعتماد مردم نيز از اين سياست بيش از پيش كمتر شده است.
ضمن اينكه شرايط اقتصادي دولت مناسب نيست و احتمال دارد كه اين اقدام با هدف جبران كسري بودجه انجام و فشارش به طبقات ضعيف وارد شود.
در نهايت بايد گفت كه تاخير در اجراي آزادسازي قيمتهاي حاملهاي انرژي با هدف افزايش بهرهوري اقتصادي و كاهش شدت مصرف انرژي و كاهش نابرابري اقتصادي و جلوگيري از كمبود انرژي از اقدامات لازم ضروري و فوري دولت است.
منتقدان نيز بايد به آنان كمك كنند، هر چند آنان در سال ۱۳۸۹ برخلاف اين رفتار كردند. البته آن سياست هم كه منحصر به تغيير قيمتها باشد قابلقبول نيست، بايد هدف آزادسازي انرژي را از كسري بودجه دولت خارج و طرح قيمتگذاري را به كلي حذف كرد. انرژياي كه نقطهقوت ايران بود، اكنون پاشنهآشيل ايران شده است.
آموزش در اسارت رتبهبندي
اجرايي شدن رتبهبندي و مهمتر از آن تلاش براي بالا بردن سطح علمي فرهنگيان بهطور مستمر و در همه سطوح علمي ميتواند به آرامش اين جامعه بزرگ، كمك كند و به نظر ميرسد نياز است اين روزها، مهمترين دغدغه دولتمردان باشد.
البته معرفي وزير براي اين وزارتخانه كليدي نيز از ضروريات است تا بتوان با برنامه دقيق و كاربردي اهداف اين وزارتخانه را مطرح و مطالبه كرد. مغفول نگهداشتن رتبهبندي فرهنگيان نتيجهاي نخواهد داشت به جز اينكه سيستم آموزشي كشور در بلاتكليفي باقي بماند.
احترام و تامين آرامش فرهنگيان مستقيما بر حال و آينده سياسي، اجتماعي و اقتصادي كشور تاثيرگذار است. بايد پذيرفت معلمي كه هر روز اخبار حقوق و رتبهبندي را دنبال ميكند نميتواند با تمركز كامل به تدريس و تحصيل فرزند ما رسيدگي كند و بهتر است هر چه سريعتر به اين موضوع رسيدگي شده و تصميمات عملياتي صحيح اتخاذ شود. آموزش صحيح و نتيجهبخش فقط در آرامش و اميد، ميسر است.
ملت هميشه در انتظار!
ايران حتي در شوراي امنيت سازمان ملل قطعنامههاي خطرسازي دريافت كرد و انواع تحريمها از هر سو متوجه ايران شد و چين و روسيه هم به تماشاگري روي آوردند! از همان زمان تهاجم اقتصادي رفتهرفته به جنگ اقتصادي شبيه شد و برجام هم عقيم ماند و با آمدن ترامپ بيسابقهترين تحريمهاي اقتصادي عليه ايران شكل گرفت و بيشترين خسارات گسترده آن متوجه اقشار ضعيف و متوسط جامعه ما شد. در واقع از روزي كه ايرانستيزان روي پرونده هستهاي ايران متمركز شدند و عظيمترين خسارات را متوجه اقتصاد ايران كردند مردم در انتظاري تلخ قرار گرفتند تا ستم تحريمها كي از شانه ايشان برداشته ميشود؟ ترامپ رفت ولي انتظار رفع تحريم به جايي نرسيد و حالا هم همچنان سايه اين انتظار سخت و طاقتفرسا روح و روان مردم ما را دچار فرسايشي روزافزون ميكند. بازارها، كارخانهها، كارگاهها و انواع بنگاههاي اقتصادي با گوشهاي تيز و چشمان خيره خبرهاي مذاكرات را دنبال ميكنند، تورم افسارگسيخته است و رنجها را گاهي ساعت به ساعت بيشتر ميكند.
من نميدانم درجه شمار خسارتهاي ظالمانهاي كه تحريمها متوجه مردم ايران ميكند دقيقا چه رقمهايي را نشان ميدهد و تغيير اعدادش چه سرعتي گرفتهاند؟ ولي كاملا مشخص است كه امتداد انتظار مردم براي رفع اين ستم بزرگ سخت آزاردهنده و پرآسيب است. اقتصاد كار خود را ميكند، تورم راه بيرحمانه خود را ميرود و از هزاران تبليغ و سخن و تصميم و دستور و روانه كردن انبوه خبرهاي پيشرفت ،كار چنداني برنميآيد. اقتصادي كه اگر رها شود، اگر قواعدش مورد بياعتنايي قرار گيرد وحشي ميشود و ويرانگري پيشه ميكند.
در جنگ فرزندان غيور اين سرزمين بسياري از كمبودها و نقصها و اتحاد دشمنان را با ايثار جان خويش جبران كردند. جنگ اقتصادي قواعد خاص خود را دارد و خصوصا نميتوان انتظار داشت كه محرومان و اقشار متوسط ايثارگرانه سفرههاي خود را كوچكتر كنند در حالي كه سفرههاي الوان اغنيا هر روز بزرگتر ميشود.
با اينكه تحريمهاي امريكا غيرانساني و خروج او از برجام ستمكارانه است ولي اگر انتظار داريم كه روزي 1+5 در برابر ايران زانو بزند و همه شرايط ايران را بپذيرد و بازي برد- برد به بازي برد-باخت به نفع ايران تبديل شود بايد ادله، شواهد و مستندات و منطقش را بيان كنيم تا كارشناسان هم بر آن صحه بگذارند و مردم هم براي رسيدن به اين فتح بزرگ صبر و تحمل پيشه كنند. در محاسبات مسوولان رنج و مشقت ناشي از گرانيها بايد به خط قرمز تبديل شود و اگر راهي بلدند كه بدون رفع تحريمها فشار روزافزون تورم و گراني و بيكاري متوقف ميشود آن را اعمال كرده و خبر خوش توقف تورم را به سمع مردم برسانند. انتظار، انتظار، انتظار براي گشايش در معيشت دردآسا و صبر و صبر و صبر روزبهروز سختتر ميشود.