يك نسخه براي دو بيمار
ميعاد نيك
وزارت ورزش و جوانان دولت دوازدهم در يكي از معدود تصميمات منطقي و قابل دفاع خود براي سرخابيهاي فوتبال پايتخت، مديري با رگههاي امنيتي را از حراست وزارتخانه به پذيرش كرسي مديرعاملي و نايبرييسي هياتمديره باشگاه پرسپوليس مامور كرد تا جعفر سميعي زفرقندي برخلاف ميل باطني خود و با اصرار شخص مسعود سلطانيفر، راهي محله ميدان پيروزان شود. اين انتصاب در شرايطي رخ داد كه ابراهيم شكوري، سرپرست دبيركلي پيشين فدراسيون فوتبال نيز به عنوان يك عنصر تلطيفكننده فضاي مديريتي باشگاه و رابط بين رختكن تيم فوتبال پرسپوليس و اعضاي هياتمديره، سمت معاونت اجرايي را برعهده گرفت تا خاطرهاي خوش براي هواداران پرسپوليسي از اين زوج مديريتي باقي بماند.
با اينكه شيوه مديريتي زوج سميعي- شكوري خالي از نقد و ايراد نبود و سيكل درآمدزايي باشگاه پرسپوليس برخلاف وعدههاي روزهاي نخست آقاي مديرعامل فقط و فقط بر پايه استقراض و افزايش بدهيهاي انباشته پيش رفت، اما چنين تركيبي به مذاق فوتبال ايران خوشآمد و در كوتاهمدت هم اثرات شاياني از خود برجاي گذاشت. شايد از همين جهت بوده كه سيدحميد سجادي در قامت وزير ورزش و جوانان دولت سيزدهم، تركيب هياتمديره باشگاه استقلال را نيز كنفيكون كرده تا با يك سونامي مهيج، كرسي مديرعاملي و رياست هياتمديره توأمان به سردار مصطفي آجورلو، كانديدايي كه در انتخابات فدراسيون فوتبال راي نياورد، برسد.
بر اساس همان فرمول مديريتي دوره مسعود سلطانيفر پا به محله سعادتآباد گذاشته تا تركيب امنيتي- حراستي دوره پيشين مديريتي باشگاه پرسپوليس با كمي تغيير و تلخيص به شكل امنيتي- نظامي در باشگاه استقلال پياده شود.
شايد در هيچ كجاي جهان ورود افراد نظامي، سياسي، امنيتي و امثالهم به ردههاي بالاي مديريت باشگاههاي ورزشي سنخيت و سابقهاي نداشته باشد اما در فوتبال ايران اين روش غلط، نتيجههاي زيادي داده و به بار نشسته. مديريت باشگاههاي فوتبال ايراني پيشتر از عناصر اقتصادي و فرهنگي، نشان داده كه به مديراني نظامي و امنيتي نيازمند است تا همين هراس و نگراني باعث جلوگيري بروز برخي از مفاسد گردد. باشگاه استقلال هم مانند روزهاي پس از مهدي رسولپناه در باشگاه پرسپوليس، اسير حواشي بيحدوحصري شده كه شايد همين علت، سجادي را بر آن داشت كه از سردار آجورلو براي هدايت اين كشتي شكسته و اين خانه ويرانه استمداد كند؛ استمدادي كه از كوتاهمدت احتمالا نتايج خوبي خواهد داشت اما در بقاي روند مثبت آن، هيچ تضميني نيست.