رييس مركز تحقيقات ويروسشناسي مسيح دانشوري از
لزوم واكسيناسيون كودكان ميگويد
كودكان بخشي از ايمني جمعي هستند
گروه اجتماعي| شايد ميان پدر و مادرها اختلافنظر در مورد واكسيناسيون كودكان و نوجوانان بسيار باشد. بخشي از اين اختلافنظر بيشك بازميگردد به نبودن بحثهاي كافي و علمي در مورد ايمني و موقر بودن واكسن در كودكان و اينكه اصولا در نبود واكسنهايي مثل فايزر و مدرنا، آيا والدين به واكسن در دسترس ما يعني سينوفارم اطمينان كافي دارند يا نه. سيدعليرضا ناجي، استاد و دكتراي ويروسشناسي پزشكي و رييس مركز تحقيقات ويروسشناسي و آزمايشگاه ويروسشناسي مسيحدانشوري بخشي از اين اطلاعات و دستاوردهاي علمي را در گفتوگويش با «اعتماد» بيان كرده است. او را ميتوان از موافقان جدي واكسيناسيون كودكان و نوجوانان قلمداد كرد كه ميگويد ديگر بايد آمارهاي مربوط به سويه ووهان را فراموش كنيم و بدانيم كه براي رسيدن به ايمني جمعي و رهايي از كوويد19 ديگر راهي نيست جز اينكه روي واكسيناسيون جمعيت كودك و نوجوان هم حساب كنيم.
از زماني كه بحث واكسيناسيون زير 18 سال مطرح شده، بحثها و گاهي نگرانيهايي در ميان والدين به وجود آمده كه آيا اين واكسنهايي كه در دسترس هستند امنيت كافي براي تزريق به گروه كودكان دارند يا نه. در كشورهاي ديگر هم بحثهاي بسياري در مورد تزريق واكسن به كودكان شده. فكر ميكنيد آنقدر منابع علمي كافي در دسترس والدين قرار دارد و اصلا به اندازه كافي در اين مورد صحبت ميشود كه مادرها و پدرها (يا سرپرستان كودكان) بتوانند تصميم بگيرند كه موافق تزريق واكسن به آنها هستند يا نه؟
نميتوانم بگويم اطلاعاتمان در مورد نوع واكسن خيليخيلي زياد است. اما اينكه واجب است واكسن به كودكان تزريق شود به باور من از نظر علمي متقن است. دلايل متعددي هم دارد. يكي از دلايل اين است كه كودكان يكي از منابع پخش كردن ويروس هستند، ما در مورد ساير كشورها هم ديدهايم كه بازگشايي مدارس و نزدن واكسن يا توجه كمتر به تزريق واكسن به افراد جوانتر ميتواند سبب شيوع بيشتر شود و اينكه كودكان و نوجوانان و محصلان ميتوانند سبب پخش ويروس در خانواده شوند يك حقيقت است. دوم اينكه كودكان نسبت به قبل كه سويههاي ووهان را داشتيم، در حال حاضر بيشتر در معرض خطر ابتلا به كوويد هستند و ممكن است بيماري يا نوع شديد بيماري را بگيرند و حتي متاسفانه باعث مرگ و مير آنها هم ميشود. اين موضوع را ديديم كه به خصوص در مورد سويه دلتا بيشتر است. در پيكهاي جديدي كه داشتيم و در سراسر دنيا كودكان در اين موج دلتا درگيري بيشتري پيدا كردند. يعني اپيدمولوژي كوويد تغيير كرده. از طرف ديگر وقتي داريم در مورد سويههايي صحبت ميكنيم كه ميزان انتشار آنها بيشتر شده و در واقع ميزان سرايت بالاتر رفته ديگر آن عدد 70 درصدي كه در مورد سويه ووهان صحبت ميكرديم كه بايد واكسن بزنيم و بتوانيم ايمني جمعي را در جامعه ايجاد كنيم ديگر عدد دلخواه نيست و بايد اين درصد بالاتر باشد. اين عدد الان بايد به بالاي 80 و 90 درصد برسد تا بتوانيم ايمني را ايجاد كنيم حالا جدا از اينكه چه واكسني را استفاده كنيم، چون اين اعداد در مورد واكسنهايي هستند كه بالاي 90 درصد ايمني ايجاد ميكنند. براي همين مطمئنا جمعيت جوان جامعه بايد در واكسيناسيون دخيل شوند. همه اينها به ما نشان ميدهد كه بايد به واكسيناسيون كودكان و نوجوانان توجه ويژه داشته باشيم.
اينكه بازگشايي مدارس را منوط به واكسيناسيون كودكان و نوجوانان كنيم از نظر شما اصلا نقشه واقعبينانهاي است؟
من هم ميتوانم متقابلا اين سوال را مطرح كنم كه آيا بازگشايي مدارس بدون واكسيناسيون عملي و منطقي است كه با اين بازگشايي بتوانيم جلوي كوويد را بگيريم؟ اين دو سوال دقيقا در كنار هم قرار ميگيرند. به خصوص اگر ما در مورد شرايط ايران صحبت كنيم. ما ميدانيم كه جمعيت و تراكم دانشآموزانمان در مدارس بسيار زياد است، ما فضاي آموزشي مناسب را در بسياري از شهرستانها و حتي تهران نداريم. كلاسها پرجمعيت هستند و نميتوانيم از بچهها انتظار داشته باشيم كه همه آن پروتكلهاي بهداشتي را به درستي رعايت كنند. همه اينها نشاندهنده اين است كه واكسيناسيون بسيار مهم است. پس اينكه ما روند واكسيناسيون را در جمعيت كودكانمان افزايش دهيم و به تدريج فضاي آموزشي را به صورت حضوري عملي كنيم هم در حال حاضر بسيار مهم است. حتي سازمانهاي جهاني مانند سازمان جهاني بهداشت هم تاكيد بسياري روي آموزش حضوري كودكان دارند. يعني ميگويند حتي دانشگاهها را ميتوانيم كمي به تاخير بيندازيم و فقط كلاسهاي عملي را با تراكم كم برگزار كنيم اما آموزش مجازي در دوران تحصيل دبستان و دبيرستان نشان داده كه خيلي موثر نيست و بچهها بايد آموزش حضوري داشته باشند و اصلا بلوغ اجتماعي آنها در برخورد با هم شكل ميگيرد. يكي از راهكارهاي مهم فراهم كردن امكان حضور آنها در مدرسه هم واكسيناسيون است كه ميتواند اطمينان بيشتري به ما بدهد. اين يك بحث علمي است. حالا در اين شرايط آيا ما واكسنهايي را داريم كه بتواند در اين زمينه به ما كمك كند؟ در دنيا بالاخره واكسنهايي مثل فايزر و مدرنا هستند. بررسي بيخطر بودن و موثر بودن واكسن در كودكان در كارآزماييهاي باليني دارد صورت ميگيرد. فايزر و مدرنا در برخي كودكان يك زمان دو ماهه را در نظر گرفتند تا ببينند اگر عوارض خاصي ندارد، بتوانند مجوز اضطراري را در مورد كودكان بدهند. ما كه در ايران فعلا فايزر و مدرنا را نداريم، واكسني كه در دسترس ما هست و اطلاعاتي در موردش وجود دارد واكسن سينوفارم است. اين واكسن هم ميدانيد كه حدود دو هفته پيش اطلاعات مربوط به كارآزمايي باليني فاز يك و دو آنها منتشر شد. حدود دو هزار و خردهاي از كودكان چين مورد بررسي قرار گرفتند و نشان داده شد كه اين واكسن به عنوان يك واكسن غيرفعال كه سابقه استفاده از آن وجود دارد قابل اطمينان است. ما هر سال داريم به كودكان زير پنج سال واكسن آنفلوآنزا ميزنيم؛ كساني كه در معرض خطر بيشتري هستند. حالا ما اطلاعاتي از فاز يك و دو سينوفارم داريم كه نشان ميدهد ضرري ندارد، ايمن است و حداكثر عوارضي كه در موردشان وجود دارد هماني است كه در بزرگسالان هم وجود دارد، مثل درد در محل تزريق، تب و بدن درد كه بسيار معمول است. سينوفارم يك واكسن شناسنامهدار است كه به صورت وسيع در مورد بزرگسالان در كشور استفاده ميشود و مورد تاييد سازمان جهاني بهداشت هم است. بر اساس همان دادههاي كارآزماييهاي يك و دو كشورهايي مثل چين و امارات مجوز مصرف اضطراري آن را براي 3 تا 17 سال دادهاند و مطالعات را هم ادامه ميدهند. در امارات فاز سوم مطالعات سينوفارم در مورد كودكان 3 تا 17 سال با همان دو دوز صورت ميگيرد مانند بزرگسالان با همان فاصله 21 روز. بنابراين چيز عجيبي نيست كه ما با توجه به ضرورتي كه دارد، بتوانيم از اين واكسن در مورد كودكان خودمان استفاده كنيم.
اجازه بدهيد از بعد اخلاق پزشكي هم به مساله نگاه كنيم. به صورت خاص در مورد كودكان چون خودشان به سن قانوني نرسيدهاند معمولا حساسيتهاي بيشتري وجود دارد. خيلي جاها اين تزريق منوط به رضايت پدر و مادر است، برخي جاها مثل انگليس ميگويند اگر كودك زير 18 سال بهرغم ميل پدر و مادرش بخواهد واكسن تزريق كند در صورت صلاحديد پزشك ميتواند واكسن را دريافت كند. از سوي ديگر ميدانيم اين پاندمي هم شرايط ويژهاي است كه ما در اين نسلهاي اخير دستكم تجربهاش را نداشتهايم. در چنين شرايطي آيا به نظرتان ميشود همچنان روي رضايت والدين اصرار داشت يا مثل برخي مشاغل كه واكسن را اجباري ميكنند واكسن دانشآموزي هم ميتواند به نوعي الزامي شود؟
شما يك اشاره خيلي خوبي كرديد به اينكه پاندمي كوويد مثل ساير تجربههاي مدرن پزشكي ما نيست. بله تجربه سال 1918 را داشتيم كه آن موقع اصلا صحبت از واكسن و اينها نبود. الان ما حقايق علمي را مقابل رويمان داريم. ما بايد واكسن بزنيم. بايد جلوي حرفهاي غيرعلمي و بيمورد در ترساندن افراد از واكسن را بگيريم. اگر در مورد دموكراسي و آزادي صحبت ميكنيم بايد در نظر بگيريم كه دموكراسي و آزادي هم در برخي جاها خودش را نقض ميكند: مثالش اينكه در كشورهاي اروپايي و امريكايي با هر پوششي بتوانيد در خيابان راه برويد اما اگر بخواهيد به دادگاه يا يك سازمان رسمي برويد بايد لباس پوشيده داشته باشيد. خب اين يعني قوانيني در اين موارد وجود دارد. اگر بدانيم يك موضوع بهرغم اينكه در موردش آزادي وجود دارد اما ميتواند باعث بر هم زدن سلامت يك جامعه شود بايد چه كار كرد؟ حالا كشورهاي ديگر به چه صورت اين كار را انجام ميدهند؟ يكي اينكه حقايق علمي را به صورت وسيع به مردم ميگويند كه مردم بتوانند تصميم بگيرند. از طرف ديگر اگر اين موضوع كاركردي نداشته باشد، محدوديتهاي اجتماعي به وجود ميآورند. مثلا در يك دانشگاهي خيلي از اساتيد گفتند ما نميخواهيم واكسن بزنيم به آنها گفته شد كه قرارداد شما را تمديد نميكنيم. خب اين يك محدوديت اجتماعي است. قرنطينه هوشمندي كه در كشور ما دارد صحبتش ميشود هم يكي از همين مثالهاست كه به شرطي كه واكسن به صورت كافي و مساوي در بين افراد وجود داشته باشد، اگر من تصميم بگيرم واكسن نزنم خب در مسافرت رفتن و خدمات اجتماعي گرفتن محدوديت پيدا ميكنم كه البته من سازوكارش را نميدانم و بايد ديد چطور قرار است اجرا شود. در هر صورت مهم اين است كه ما بايد به اين بيماري پايان دهيم و يكي از اقسام مهم پايان دادن به آن واكسيناسيون است. واقعيت ديگر اين است كه واكسن امن و موثر است و البته در كنارش بايد اقدامات ديگري هم مثل مداخلات غيردرماني انجام داد كه وظيفه دولت است؛ مانند زياد كردن تست، مردم را تشويق به زدن ماسك و حفظ بهداشت اجتماعي و رعايت فاصله اجتماعي كند و غيره. اما در پيك درماني قسمت عمده به واكسيناسيون برميگردد. تجربه جهاني نشان داده كه واكسن مهم است. ما هنوز هم كه هنوز است در كشورهايي كه درصد بالايي از واكسيناسيون را انجام ميدهند، ميبينيم كه 90 درصد موارد عفوني و مرگ و مير در افرادي است كه واكسن نزدهاند. نميتوانيم تا آخر عمر با كوويد بمانيم و اجازه بدهيم به چرخش خودش ادامه بدهد و حالتي را ايجاد كند كه ديگر اين واكسنهايي هم كه داريم موثر نباشند. آن موقع تقصير كيست؟ تقصير من و شمايي كه نخواستيم واكسن بزنيم.
به صورت ويژه روي كودكان تاكيد دارم، همچنان با همه اين شرايط شما رضايت والدين را شرط واكسيناسيون ميدانيد؟
مطمئنا بايد شرط باشد اما بايد با پدر و مادرها صحبت كرد، بايد توجيه شوند و از واقعيتهاي علمي و ثمراتي كه از واكسيناسيون به وجود ميآيد، مطلع باشند.