جايزه نوبل اقتصاد به اقتصاددانان تجربي رسيد
آزمایش های طبیعی، برنده نوبل اقتصاد
روز گذشته آكادمي نوبل، سه اقتصاددان و استاد دانشگاههاي بركلي، استنفورد و MIT را به عنوان برندگان سال 2021 اين جايزه معرفي كرد؛ ديويد كارد، جاشوا انگريست و گيدو ايمبنس به دليل تحقيقاتشان در زمينه اقتصاد كار و همچنين به كار بردن «آزمايشهاي طبيعي» در تحقيقاتشان درباره ارتباط ميان سياستهاي اقتصادي و رويدادهاي ديگر. در علوم تجربي، آزمايشهاي طبيعي موقعيتهاي زندگي واقعي را براي ارزيابي تاثير تصميمها و سياستهاي دولتي بررسي ميكنند. ديويد كارد كانادايي در تحقيقات خود به تاثير افزايش حداقل حقوق و دستمزد بر ميزان اشتغال پرداخته و براي تكميل اين تحقيقات به ايالت نيوجرسي امريكا رفته است. تصور غالب اين است كه افزايش دستمزدها موجب كاهش اشتغال ميشود. اما تحقيقات آقاي «كارد» كه بر پايه آزمايشات طبيعي انجام شده و رويكردي تجربي دارد، نشان ميدهد كه چنين نيست. بنابراين او بهطور مستقل جايزه نوبل را به دليل تحقيق در حوزه بازار اشتغال و اقتصاد دريافت كرده است. جاشوا انگريست از دانشگاه امآيتي و گيدو ايمبنس، استاد هلندي دانشگاه استنفورد هم به صورت مشترك براي يافتههايشان درباره «روابط علت و معلولي» در اقتصاد جايزه نوبل گرفتند. پس از چند سالي كه نوبل اقتصاد به اقتصاددانان رفتاري داده ميشد كه عمده حوزه كاري آنها نيز بررسي روابط ميان شرايط اقتصادي و انتخاب افراد بود، برندگان نوبل كساني هستند كه حوزه كاريشان، اقتصاد خرد و روابط علت و معلولي ميان پديدههاي اقتصادي است. به نظر ميرسد علم اقتصاد در يكي، دو دهه اخير بيش از هر زمان ديگري تحت تاثير اقتصاددانان «تجربهگرا» قرار گرفته و در آيندهاي نه چندان دور ممكن است ديگر از «فروض» در اين علم خبري نباشد.
بسياري از سوالات، علت و معلولند
روز دوشنبه آكادمي نوبل جايزه را به صورت مشترك به سه نفر اعطا كرد. البته كه اين جايزه در حقيقت به دو تحقيق و متدولوژي جدا رسيد؛ ديويد كارد، استاد دانشگاه بركلي به دليل مطالعاتش بر بازار كار و اثراتي كه كف دستمزد، دانش و مهاجرت بر آن ميگذارد نصف اين جايزه را به خود اختصاص داد. نصف ديگر را نيز اين آكادمي به صورت مشترك به انگريست و ايمبنس براي ايجاد يك چارچوب علمي جهت به نتيجه رساندن مطالعات در خصوص روابط علت و معلولي ميان پديدهها كه از راه و روشهاي سنتي نميتوانست به نتيجهاي برسد، اعطا كرد. آكادمي نوبل در بخشي از بيانيه خود اعلام كرد كه «اين سه نفر كار تجربي كاملا متفاوتي در علم اقتصاد داشتند به همين دليل شايستگي دريافت اين جايزه شدند.» كار علمي آنها نوعي پيشراني در حوزه اقتصاد محسوب ميشود. آكادمي نوبل در بخش ديگري از بيانيه به طرح پرسش در علوم اجتماعي نيز اشاره كرد و نوشت: «بسياري از سوالات مطرح شده در اين حوزه علت و معلولند. به عنوان مثال مهاجرت چگونه سطح اشتغال و حقوق را تحت تاثير قرار ميدهد؟ تحصيلات طولاني تا چه ميزان بر درآمد آينده فرد تاثير ميگذارد؟ پاسخ به اين سوالات مشكل است از اين جهت كه بايد به صورت مقايسهاي به آنها پاسخ داد و ما نيز چيزي براي مقايسه نداريم. نميدانيم اگر مهاجرت كمتري وجود داشته باشد يا اينكه فردي به تحصيل ادامه ندهد، متغيرها چه رفتاري خواهند داشت. اما برندگان نشان دادند كه پاسخ به اين سوالات و سوالات مشابه با استفاده از علوم طبيعي امكانپذير است. در واقع كليد اين تحقيقات، استفاده از شرايطي است كه در آن هر گونه اتفاق يا تغيير در سياستها منجر به تغيير رفتاري ميشوند. همان چيزي كه در آزمايشهاي باليني پزشكي رخ ميدهد.»
افزايش حقوق تاثيري در استخدام دارد؟
بازار كار همواره يكي از پرچالشترين بازارهاي اقتصاد است؛ چراكه افزايش دستمزد همزمان هم ميتواند باعث افزايش استخدام شود و هم خير. اين نكته را حتي ميتوان بر اقتصاد ايران نيز مشاهده كرد. با وجود اينكه حداقل حقوق توسط وزارت كار در ابتداي سال جاري افزايش يافت اما دادههاي بازار كار نشان ميدهد كه از جمعيت فعال اقتصادي (جوياي كار و شاغل) كاسته شده و افراد ديگر به دنبال كار نيستند. آكادمي نوبل در بخشي از بيانيه خود در خصوص اقدامات «كارد» كه منجر به دريافت جايزه شد، نوشت: «او با استفاده از مطالعه تجربي توانست اثراتي كه حداقل دستمزدها، مهاجرت و آموزش بر بازار كار ميگذارد، تحليل كند. مطالعات او كه از اوايل دهه 1990 شروع شده، آنچه به عنوان دانش اصلي در بازار كار بوده، به چالش كشيده و منجر به شكلگيري تحليلهايي جديد و بينشي نو در خصوص بازار كار شده است؛ بدين معنا كه افزايش دستمزد الزاما منجر به كاهش شغل در بازار نميشود. اكنون ميدانيم كه درآمد افرادي كه در يك كشور به دنيا آمدهاند از سوي مهاجران نيز ممكن است تقويت شود. در صورتي كه مهاجران در سن پايين مهاجرت كرده باشند، ريسكهاي منفي را نيز متحمل ميشوند. اين تحقيق نشان داد كه مدرسه براي موفقيت آتي دانشآموزان در بازار كار نيز موثر است.»
اگرچه كه حدود سي سال از شروع تحقيقات «كارد» و همكارش ميگذشت اما آنها براي بررسي بازار كار سراغ رستورانهاي نيوجرسي و شرق پنسيلوانيا رفته و اثر افزايش حداقل حقوق بر ميزان استخدام را بررسي كردند. كارد و همكارش كروگر به اين نتيجه رسيدند كه افزايش حداقل دستمزد ساعتي در واقع تاثيري بر استخدام نيروي كار ندارد و لزوما آن را كاهش نميدهد كه همين امر ميتواند فرضيههاي سنتي بازار كار را به چالش بكشد؛ در فرضيه سنتي با افزايش حقوق ميزان عرضه كار توسط متقاضيان نيز بالا ميرفت. اگرچه كه «كارد» پارامترهاي ديگري مانند تحصيلات و مهاجرت را نيز در تحقيقاتش دخيل داده بود.
اقتصاد همان زندگي است
مشخص كردن روابط علت و معلولي ميان پديدهها با استفاده از علوم تجربي يا موقعيتهايي كه از زندگي واقعي ناشي ميشوند، مهمترين بخش از تحقيقات چند سال اخير اقتصاددانان است. در واقع اقتصاددانان بر اين باورند كه نميتوان زندگي واقعي و آنچه مردم با آن سروكار دارند با «فرض ثبات ساير شرايط» بررسي كرد و براي پي بردن به رابطه علت و معلولي ميان پديدههاي اقتصادي بايد از راه تجربه وارد عمل شد. آكادمي نوبل در بخشي از آنچه در وبسايت رسمي خود در خصوص برندگان نوبل منتشر كرده، نوشت كه « (تا پيش از تحقيقات انگريست و ايمبنس) نميتوانستيم به صورت دقيق نتيجه حاصل از يك آزمايش طبيعي را تحليل كنيم. به عنوان مثال افزايش تحصيلات اجباري در يك سال براي يك گروه خاص از دانشجويان و نه همه چگونه بر برخي اعضاي اين گروه تاثير دارد. اما آنچه اين دو اقتصاددان از دهه 1990 شروع كردند، توانست اين مشكل روششناختي را حل كند و نشان دهد كه چگونه ميتوان از علوم تجربي به نتيجهگيريهاي دقيق در مورد علت و معلولها رسيد.» در واقع اين دو نشان دادند در شرايطي كه نميتوان به هر دليلي به رابطه منطقي از پديدهها بر اساس روشهاي دقيق علمي دست يافت، روشهاي طبيعي يا استفاده از مطالعات تجربي ميتواند ديد بهتري از رابطه علي ميان پديدهها دهد.