نگاهي به حماسه بزرگ كشتيگيران در اسلو
ماموريت غيرممكني كه ممكن شد
يونس هميالي
۱- بياختيار در ذهن كوچهپسكوچههاي تاريخ كشتي براي مرور فرازوفرودهاي آن سفري به مسافت چند كيلومتر طي شد. چهل سال پيش شهر اسلو براي نخستينبار ميزبان رقابتهاي جهاني 1981 كشتي فرنگي بود. تيم ايران با تركيب عبدالكريم كاكاحاجي، عسكري محمديان، جمشيد جلالي، كيوان بهروزمنش، محمد بنا، جعفر عليزاده و فريدون بهنامپور با سرمربيگري حشمتالله كهندل در بيستمين دوره آوردگاه جهاني حضور يافت. اما كشتيگيران در انبوهي از لحظههاي هاشورخورده و اندوهگين گرفتار شدند. درختان هيچگاه شكوفه ندادند و شكوفهها هيچوقت ميوه نشدند. آسمان آن شهر هميشه ابري به نظر ميرسيد، اما بدون آنكه براي دلاوران ما بارش باراني در ميان باشد. گويا ابرها ماموريت خود را فراموش كرده بودند.
۲- پرسيدند چه ميگويي و چه سخني بر زبان جاري ميكني و چرا زمين و زمان را بههم گره ميزني. پاسخ را شنيدند. گفته شد: شايد كسي نتواند در اين گيتي معجزهاي خلق كند اما ميتواند خالق شگفتي و اعجاب باشد. اين اعجاب از طلوع خورشيدي كه در خنكاي پاييز، گرمايي نويدبخش و هستيدهنده به جانها ريخت تا شبنم اشكهاي مهتاب در سالن يوردال آمفي به چشم ديده شد. از روياهايي كه سالها بوي انتظار ميداد و در گوشهاي از دلها محبوس بود تا ابتهاج و انبساط خاصي كه در چهرهها موج ميزد. انگار سالها اين شادماني در آرشه آنها پنهان بود. از شيپور بيداري كه در سياهي براي فردايي روشن به صدا درآمد تا دستاورد چهار مدال طلا و دو برنز كه نزد ما ميتواند شيرينتر از طعم گس زندگي باشد. حماسهاي آفريده شد كه نظير آن در نيم قرن اخير ديده نشده بود و شايد تا سالهاي سال چنين حادثهاي را هيچ كشتي دوستي به چشم خود نبيند. چيزي در حد داستانهاي حماسي و افسانهاي كه در كتابها آمده است و نيز فراتر از انجام يك ماموريت غيرممكن.
۳- جدا از وضعيت كميت و كيفيت اين كارزار با توجه به فاصله نزديكي بعد از رقابتهاي المپيك توكيو، هميشه نتايج غيرقابل تصور و غافلگيركننده خوشحالي و شهد دوچنداني به همراه خواهد داشت. اگر هم اين عملكرد منتج به يك رهاورد بسيار بزرگ و قابل ستايش در تاريخ مسابقات جهاني بشود، انسان به التذاذ بيپاياني دست مييابد كه با همه شيرينيهاي ديگر متمايز است. محمدرضا گرايي، هادي ساروي، ميثم دلخاني، علياكبر يوسفي، پژمان پشتام و محمدعلي گرايي نقاشهاي بزرگي در سرزمين وايكينگها بودند كه بر تارك كشتي دنيا تصويري آميزه از زيبايي و هنر جادويي با نقشهاي بيبديل خلق كردند. آنها شايستگي خود را مقابل چهره حريفان به اثبات رساندند و توجه علاقهمندان و دوستداران به اين عرصه را در سراسر جهان به خود معطوف نمودند.
۴- اين دستاورد حيرتانگيز كه حتي در خوشبينانهترين تخيل ما هم نميگنجيد، باعث شد براي چند روزي لذت شادي به شكلي عميق، گسترده و بيواسطه در قاب صورت يك ملت قرار گيرد. همه باهم ذوق كرديم، باهم خنديديم و با هم احساس غرور كرديم. اين هياهو براي لحظاتي كوتاه ذهنها را از انبوه مشكلات و سختيها دور كرد تا نفسها تازه شود. مردم را به كوچه و خيابانها بكشاند، پايكوبيها زمين را بلرزاند و صداي بوق ممتد ماشينها و موسيقي دلنواز، گوشها را به رقص درآورد تا براي چند شب شادترين مردم دنيا باشيم. اي كاش كره خاكي يك لحظه ميايستاد و زمان متوقف ميشد و كمي بيشتر غرق اين دلخوشيها ميشديم.