در گزارش تفريغ بودجه مشخص شد
صداوسيما نميخواهد حق ورزش را بدهد
سامان سعادت
حالا ديگر نيازي نيست ما قسم قرآن بخوريم كه صداوسيما حق ورزش را نميدهد. در چند روز گذشته گزارش تفريغ بودجه سال ۹۹ به صراحت نشان داده كه صداوسيما حتي زير بار آن مبلغ حداقلي كه در قانون تصويب شده هم نميرود. در اين گزارش آمده است: «مطابق بند (ك) تبصره (۹)، وزارت ورزش و جوانان و سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران مكلف بودهاند درآمدهاي تبليغاتي ناشي از پخش مسابقات ورزشي را به رديف درآمدي مربوط نزد خزانهداري كل كشور واريز كنند؛ در سال ۱۳۹۹ از اين محل، مبلغي به حساب خزانه واريز نشده است.» كل مبلغي كه براي درآمد از حوزه پخش مسابقات ورزشي در سال ۹۹ برآورد شده بود ۵۰ ميليارد تومان بود كه سهم ورزش ميشود ۱۵ ميليارد تومان. صداوسيما از پرداخت همين مبلغ هم سر باز زده است. اينكه چرا صداوسيما زير بار قانون نميرود و از آن مهمتر اينكه رقم ۵۰ ميليارد از كجا آمده دو سوال مهمي است كه بايد به آن پاسخ داده شود. روزنامه فرهيختگان در گزارشي كه روز ۲ شهريور ۱۴۰۰ منتشر كرد نشان داد مجموع درآمدهاي صداوسيما از كنار پخش فقط بازيهاي استقلال و پرسپوليس حداقل ۴ هزار ميليارد و حداكثر ۲۰ هزار ميليارد تومان درآمد دارد. اين گزارش با تكذيب مقامات صداوسيما همراه نشد به اين معنا كه احتمالا به درستي محاسبه شده است. با ذكر اينكه اگر فقط همين رقم حداقلي آن هم براي دو تيم را در نظر بگيريم، بايد گفت مقايسه رقم ۵۰ ميليارد با ۴۰۰۰ هزار ميليارد بيشتر به شوخي شباهت دارد تا يك عمل رياضي. همينطور مقايسه ۱۵ ميليارد با ۱۳۰۰ ميليارد (سهم دريافتي ورزش از ۴۰۰۰ ميليارد تومان). سال گذشته مسعود سلطانيفر وزير وقت ورزش و جوانان اعلام كرد كل گردش مالي ليگ برتر ۱۰۰۰ ميليارد تومان است. حال تصور كنيد ورزش و به خصوص فوتبال هر ساله ميتوانست رقمي در حدود هزار ميليارد تومان از حق پخش درآمد داشته باشد. آن وقت آيا نياز بود كه تيمي بعد از ورود به ليگ برتر تازه دنبال اسپانسر بگردد كه بتواند در رقابتها شركت كند؟ آيا باشگاه نساجي براي درست كردن زمين چمن مصنوعياش دست به دامان وزارت ورزش و استانداري و سازمان برنامه و بودجه ميشد؟ آيا تيمهاي نفتي لنگ در هوا ميماندند؟ آيا استقلال و پرسپوليس به اين روز ميافتادند؟جداي از اين واقعا چرا صداوسيما مبلغي كه برايش در حد پول خرد هم نيست پرداخت نميكند؟ واقعا ۱۵ ميليارد تومان براي اين سازمان عريض و طويل با بودجه چند هزار ميليارد توماني و درآمدي در همين حد چه كار دارد؟ به نظر پرداخت نكردن اين رقم بيشتر از اينكه نشاندهنده وجود مشكلات مالي يا حتي بيخيالي سازمان باشد نشاندهنده اين است كه صداوسيما ميخواهد بگويد «ميتوانم و پول ورزش را نميدهم» .اين يك جور اعمال قدرت است از سوي سازماني كه اين روزها همه ميدانند به هيچ نهادي پاسخگو نيست؛ نه رسانهها و نه مراجع ذيصلاح. تنها اميدي كه براي اهالي ورزش باقي مانده اين است كه با تغيير و تحول در سازمان و رفتن عليعسگري كه در تمام مدت رياستش بر صداوسيما در برابر دادن حق ورزش مقاومت كرد و آمدن پيمان جبلي اوضاع عوض شود. اهالي ورزش منتظرند اين تقابل عجيب بين رسانه ملي و نهاد ورزش مملكت از بين رود تا شايد روزهاي بهتري در انتظار ورزش اين مملكت و مخصوصا فوتبال باشد و همچنين از حجم بياعتمادي مردم نسبت به صداوسيما هم كم شود.