نكاتي درباره راهاندازي رشته تحصيلي
امر به معروف و نهي از منكر
علي ميرزامحمدي
چندي پيش رييس قرارگاه احياي بينش امر به معروف و نهي از منكر اعلام كرد قرار است رشتهاي در مقاطع ارشد و دكتري به عنوان «رشته امر به معروف و نهي از منكر» راهاندازي و محتواي درسي در اين زمينه توليد شود. درباره اين اقدام ذكر چند نكته را ميتوان ضروري دانست:
1- در اين مورد كه امر به معروف و نهي از منكر، يكي از فروع مهم دين اسلام است ترديدي وجود ندارد. همچنين اشاعه اين فرهنگ به شرط حصول شرايط آن امري لازم است. اما سوال اين است كه چه ارتباطي بين راهاندازي رشته تحصيلي «امر به معروف و نهي از منكر» با اشاعه آن در جامعه وجود دارد؟ آيا مشكل اين فريضه ديني در دانشآفريني است و به فرض با دانشآفريني در اين حوزه، مشكلات و مسائل آن حل خواهد شد؟
2- راهاندازي رشته دانشگاهي مسالهاي پيچيده است و متغيرهاي زيادي در آن موثر هستند و به صرف سفارش، دستور يا تصميم نميتوان رشته دانشگاهي ايجاد كرد و اگر چنين امري محقق بشود در عمل و اجرا با شكست مواجه شده و به اهداف خود نخواهد رسيد. عنصر مهم در تاسيس يك رشته، مساله دانشآفريني است و دانشآفريني فرآيندي مبتني بر نوآوري، خلاقيت، تفسير مجدد دانش قديمي و تركيب مجدد دادهها با در نظر گرفتن عنصر زمان و نيازسنجي است.
3- تاسيس اين رشته در افكار عمومي تداعيگر دشواري و غامض بودن مساله امر به معروف و نهي از منكر است. در معنايي روشن، عامه مردم به مفاهيمي كه در كرسيهاي نظريهپردازي طرح ميشود به ديده مسائل دانشگاهي و بالاتر از سطح سواد خود نگاه ميكنند و تمايل و توجه چنداني به آنها ندارند. به عبارت ديگر آكادميك شدن مبحث امر به معروف و نهي از منكر و تخصصي شدن آن، موجب دوري افكار عمومي از مفاهيم آن خواهد شد. اين كار با انتقال مبحث امر به معروف و نهي از منكر از گفتمان عامه به گفتمان دانشگاهي، ديواري بر نزديكي عامه به مفاهيم آن خواهد بود. بر اين اساس اشاعه امر به معروف و نهي از منكر به جاي آكادميك شدن با سادهسازي مفهومي امكانپذير است و اصولا مفاهيم اين حوزه در احاديث و كتب ديني، براي عامه مردم قابل فهم و درك است.
4- تاسيس اين رشته نوعي موازيسازي علمي است. با توجه به وجود رشته معارف اسلامي با گرايشهاي مختلف، مبحث امر به معروف و نهي از منكر ميتواند در ذيل آنها مورد كنكاش نظري و علمي قرار گيرد و نيازي به رشتهسازي جديد نيست.
5- مشكل ديگر اينگونه رشتهها در حوزه پاياننامه، رساله و مقالات علمي-پژوهشي ظاهر ميشود؛ به اين معنا كه دامنه و محدوده موضوعي در اينگونه رشتهها به حدي تنگ است كه دانشجويان در انتخاب موضوع به مشكل برميخورند. در نتيجه براي آنكه «اصل نامشابه بودن» و عدم تكراري بودن موضوع را رعايت كنند مجبور به بازي با واژگان يا انتخاب موضوعات نامربوط ميشوند كه با نيازهاي واقعي در حوزه نظريه يا كاربرد آنها تطابق ندارد. نتيجه آنكه، در بيشتر موارد رعايت اصل نوآوري در اينگونه پژوهشها صوري است و با تحليل محتوا به راحتي ميتوان اثبات كرد كه بسياري از مطالب اينگونه پژوهشها تكراري است و فقط با ادبياتي متفاوت بيان شدهاند كه نيازي به آن نبوده است.
6- با الهام از انديشمندان ژاپني نوناكا، تاكه ايچي و اوموتو (1995) چهار نوع دانشآفريني قابل تصور است: جامعهپذيري، تركيب، بيرونيسازي، دروني شدن. راهاندازي رشته جديد دانشگاهي در حوزه بيرونيسازي است. بر اساس اين نوع دانش، افراد ميتوانند يافتههاي دانش خود را درباره موضوعات پيكرهبندي كنند و با يك رويكرد نوآورانه بر اساس تجارب كسب شده، توسعه بدهند. اما موضوع امر به معروف و نهي از منكر ريشهاي عميق در فرهنگ ديني ما دارد و اين پيكرهبندي موضوعي پيش از اين توسط بزرگان ديني انجام شده است. آنچه در اين باب ميتواند مدنظر قرار گيرد، درونيسازي و جامعهپذيري است كه بر اساس آن مفاهيم موجود اين مبحث در جامعه پخش شود و افراد آن را دروني كنند و مهارتهاي ضمني را از تقليد، مشاهده و عمل ياد بگيرند. اين مهم از طريق نهادهاي تربيتي و رسانهاي قابل تحقق است نه كرسيهاي نظريهپردازي دانشگاه.
بر اين اساس راهاندازي رشته تحصيلي «امر به معروف و نهي از منكر» نهتنها با هدف اشاعه اين فريضه مطابقت ندارد، بلكه با توجه به مشكلات قابل پيشبيني، دانشگاههاي مربوطه نيز در حوزه اجرايي با مشكلات جدي مواجه خواهند شد.