• ۱۴۰۳ شنبه ۲۶ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5052 -
  • ۱۴۰۰ چهارشنبه ۲۸ مهر

نگاهي به كتاب جهاني‌شدن

مساله، شيوه وابستگي كشورهاست

كبوتر ارشدي

به تازگي كتاب جهاني‌شدن، نوشته ناصر منصوري‌گيلاني دكتراي اقتصاد و مقيم فرانسه با ترجمه مجتبا ميثمي توسط نشر اشاره منتشر شده است. كتاب يادشده، مي‌كوشد با فاصله‌گرفتن از تحليل‌هاي مجرد نظري، با استناد به شواهد و اسناد متقنِ سياسي و اقتصادي، به‌ويژه بر بستر حوادث سال‌هاي آخر دهه 80 تا 2004 ميلادي بن‌مايه‌ها، مولفه‌ها و ويژگي‌هاي جهاني‌سازي كنوني را كه به‌درستي «جهاني‌سازي نوليبرالي» نام گرفته است، با رويكردي آموزشي برملا سازد و نشان دهد كه ميان جهاني‌شدن و جهاني‌سازي نوليبرالي، تفاوت، بنيادي است و جهاني ديگر: جهان مبتني بر بسط و‌ توسعه دموكراسي، احترام به حقوق بنيادين كارگران و زحمت‌كشان در مقياس كشورها و به‌ رسميت‌شناختن حق ملت‌ها در تعيين‌ سرنوشت خود، ممكن است.  در اين كتاب از جمله مي‌خوانيم: «جهاني‌شدن با افزايش وابستگي، يا پيوند فزاينده جوامع بشري، به‌ويژه پيوند اقتصادهاي ملي تبيين مي‌شود. اما در چارچوب نظام سرمايه‌داري اين وابستگي متقابل، رقابت بين نظام‌هاي توليدي-اجتماعي، تسلط آشكار دارد. جهاني‌شدن، فرآيندي تاريخي و برآمده از توسعه سرمايه‌داري است. از ديد نيروهاي اجتماعي حاكم بر اين نظام، روند جهاني‌شدن پاسخي است به بحران سودآوري؛ يعني كشف راه‌هاي تازه‌اي است براي افزايش ميزان سود در رابطه با سرمايه‌هاي پيش‌ريخته. درنتيجه، اين فرآيند به عنوان جنگ اقتصادي تمام‌عيار معرفي مي‌شود. امروزه ‌چنين‌ديدي از‌ جهاني‌شدن حاكم بر مباحث‌ عمومي‌ است. به عبارت دقيق‌تر، جهاني‌شدن با پديده كسب سود و سودآوري مالي مترادف شده است. به ‌همين ‌دليل، براي روشن‌شدن مسائل بايد توجه داشت كه اين جهاني‌شدن، به‌واقع جهاني‌سازي سرمايه‌داري يا جهاني‌سازي ليبرالي است... شركت‌ها در معرضِ خطر ورشكستگي و ناپديدشدن، بايد رقابتي باشند و رقابتي باقي بمانند. همين استدلال درباره دولت-ملت‌ها نيز به‌كار برده مي‌شود كه اگر رقابتي نباشند، به حاشيه رانده خواهند شد... وابستگي متقابل اقتصادهاي ملي، كه در جهاني‌سازي ليبرالي نمودار مي‌شود، به‌شدت نابرابر است و به روابط مبتني ‌بر سلطه مي‌انجامد. وجود نابرابري‌ها و روابط مبتني ‌بر سلطه، به تقويت مقاومتي مشروع منجر مي‌شود. اما جهاني‌سازي ليبرالي، اغلب از انتقال اين نيروي مقاومت به نيروي جايگزين سازنده ممانعت مي‌كند.»  نويسنده همچنين، يادآور مي‌شود كه: «جهاني‌شدن به عنوان يك فرآيند تاريخي، محصول عمل انساني است؛ از اين‌رو، محتواي آن تغييرپذير است. براي بررسي موضوع جهاني‌شدن، بايد عاملان و حاملان، پويايي و تضادهاي آن را شناخت. منظور اين است كه جايگزيني، نه براي جهاني‌شدن، بل براي جهاني‌سازي سرمايه‌داري يا جهاني‌سازي ليبرالي وجود دارد. به عبارت ديگر، اين واقعيت كه جوامع انساني بيشتر و بيشتر به يكديگر وابسته مي‌شوند، به ‌خودي‌خود مشكلي ايجاد نمي‌كند. مشكل از شيوه اين وابستگي متقابل است كه ايجاد و بازتوليد مي‌شود. ايجاد جايگزين براي جهاني‌سازي ليبرالي نيازمند عمل‌جمعي در سطح‌هاي مختلف محلي و ملي است. اين كار مستلزم وضع مقررات جديد در روابط بين‌المللي بر پايه يك هدفِ محوري، يعني پاسخ به نيازهاي آني و آتي مردم است.» كتاب در 5 بخش و هر بخش، شامل دو فصل تدوين شده است: بخش نخست، به مفاهيم، ويژگي‌ها و فرآيندهاي پرتضاد جهاني‌سازي ليبرالي و برآمدن آن از بستر مناسبات اقتصادي جهان در نيمه دوم سال‌هاي 1980 مي‌پردازد. بخش دوم، حاملان و بازيگران جهاني‌سازي نوليبرالي- اعم از شركت‌هاي چندمليتي، نهادهاي بين‌المللي كارگزار آنها، از نوع صندوق ‌بين‌المللي ‌پول، بانك جهاني، سازمان ‌تجارت ‌جهاني، سازمان همكاري و توسعه‌ ‌اقتصادي، گردهمايي‌هاي داووس و البته دولت‌هاي امپرياليستي- را معرفي مي‌كند و به بررسي عملكرد هريك از آنها در اين عرصه و در پهنه جهان مي‌پردازد. بخش سوم، به چگونگي پيشراني نوليبراليسم در قاره‌ ‌اروپا و به‌طور مشخص در كشور فرانسه و در اين‌ كشور به رويارويي حاكميت نوليبرال با كارگران و زحمتكشان با هدف بازپس‌گيري دستاوردهاي اقتصادي- اجتماعي اين كشور اختصاص دارد كه بازخواني آن، از برخي جنبه‌ها، بس آموزنده است. بخش چهارم، به مخاطراتي كه بحران‌هاي جهاني‌سازي نوليبرالي بر بستر بحران‌هاي مالي، تغييرات جمعيتي و موج‌هاي مهاجرتي، كليت سياره‌‌ زمين را تهديد مي‌كند، اشاره دارد و پيامدهاي ويرانگر آن‌ مخاطرات را بر محيط‌زيست و نيز بر نابرابري‌هاي روزافزون در مقياس‌ جهاني و در محدوده كشورها بر‌مي‌شمارد. بخش پاياني كتاب، به تبيين ضرورت دگرگون‌سازي مقررات ناظر بر مناسبات اقتصادي و اجتماعي‌ جهان و تغيير بنيادين در ساختار و عملكرد نهادهاي بين‌المللي و نيز به ضرورت ايجاد جبهه وسيعي از نيروها‌ي مترقي و مردمي، به مثابه جايگزيني در برابر نوليبراليسم اختصاص دارد. توضيح آنكه اگرچه داده‌ها و اطلاعات كتاب در سال 2004 (سال انتشار كتاب) متوقف مي‌شود، اما مترجم كوشيده است از طريق يادداشت‌هاي توضيحي (پانوشت‌ها) اين داده‌ها را به‌روزساني كند. بي‌ترديد، مطالعه اين كتاب براي تمام فعالان، دانشجويان و دانش‌پژوهان اجتماعي؛ اعم از هواداران حقوق بنيادين كار، فعالان تامين امنيت غذايي، طرفداران حفظ محيط‌زيست، عدالت‌خواهان و مدافعان برابري انسان‌ها بس سودمند است. مطالعه اين كتاب حتي مي‌تواند براي مديران، صاحبان سرمايه‌هاي مولد و كوچك، برنامه‌ريزان و تصميم‌گيرندگان اجتماعي و اداري مفيد باشد؛ به‌ويژه از آن‌رو كه تمام بلندگوهاي تبليغاتي اعم از رسانه‌ها، جزوه‌هاي آموزشي و درسي به تبعيت از مناديان مراكز جهاني‌سازي نوليبرالي به مثابه كارگزاران كلان ‌سرمايه‌داران جهاني، جهاني‌سازي نوليبرالي را يگانه ‌راه محتوم در مسير رشد و توسعه اقتصادي و اجتماعي معرفي مي‌كنند .

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون