گفت صعب باشد
فاطمه باباخاني
اتفاق غريبي است مرگ، به ويژه اگر مرگ جواني باشد. ميشود براي هر مشكلي اميد به آينده داشت اما آن زمان كه مرگ فرا ميرسد گويي آنهمه اميد و آرزو چونان آبي كه در مشت جمع كرده باشي سر ميخورد و فرو ميريزد، آنچه ميماند خارخاري است در گلو؛ گلويي كه آنچه از آن برميآيد آهي است به نشانه دريغي و دردي و حسرتي! با اينهمه روزها كه ميگذرد، زندگي باز روي خود را نشان ميدهد، مرگ را عقب ميزند، هر چند خاطرهها در ذهن ميماند، رنگ مويي، تركيب چهرهاي، صداي خندهاي، پيامي كه از عزيزي به يادگار مانده و آنهمه يادگارهاي ريز و درشت تا با ديدن هر كدام باز به روزي درگذشته بازگرديم. مرگ جوان دشوار است، به ويژه براي مادران، به ويژه براي پدران و خواهران و برادران. صبر آرزويي است كه همه براي بازماندگان آرزو ميكنند. صبري كه قرار است روز به روز آجري بر آجر ديگر بگذارد و ديوار و سدي شود در برابر اندوه تا بازماندگان بتوانند به زندگي بازگردند، به آنچه ديگر مردمان مشغول آنند و باز مرگ پس برود، پشت اين سد و ديوار باقي بماند تا روزي ديگر باز دو سر رسد و دستچين كند! مرگ و اندوه نشاتگرفته از آن، اين روزها پشت بسياري از خانوادهها در ايران را دو تا كرده است. معمولا افراد براي جدا شدن از اين اندوه لحظهاي سر در تلفن همراه خود ميكنند مگر با ديدن تصويري يا پيامي از اين فضاي غمناك خارج شوند. آنچه اين روزها خود شاهد آن بودهام به اين شرح است: زن جواني كه توسط ماموران زن و مرد به زور به درون وني هل داده ميشود. سر زن در حالي كه به زشتترين شيوه در حال هل داده شدن است صدمه ميبيند و مرد انگار كه كار را تمام كرده باشد با افتخار تمام از زاويه دوربين خارج ميشود. در ادامه خبر از افزايش قيمتهاي دوباره است، مسوولان از طرح صيانت از فضاي مجازي ميگويند در حالي كه بسياري از كسبوكارهاي خرد حياتشان به همين شبكههاي اجتماعي وابسته است و با استفاده از اين فضاي رايگان توانستهاند مشترياني براي محصولات و صنايعدستي خود در غياب حمايتهاي دولتي پيدا كنند، در كنار آن خبري از مذاكرات به گوش نميرسد و گروهي بر اين مساله پافشاري ميكنند كه توانستهاند غرب را در تنگنا بيندازند در حالي كه خواننده اين سطور زندگياش به تمام معنا در تنگناست، در كنار اينها مسوول ديگري از اين ميگويد كه موتورسواري زنان مجوز ندارد و از آنجا كه آنها نميتوانند گواهينامه موتورسواري بگيرند به محض رويت در خيابان بازداشت خواهند شد. به همه اينها اضافه ميشود بيباراني، هواي بد، خشك شدن تالابها، اينكه بايد واكسنزننده و كسي كه دريافتكننده آن است همجنس باشند و اگر نباشند بهتر است فيلمي از آنها منتشر نشود، باز به اينها اضافه ميشود تصاوير رييسجمهور پيشين در نمايشگاهي در كشور همسايه كه شاد و خندان است و البته اينكه مسوولان گفتهاند قرار نيست ليستي از اموال مسوولان منتشر شود و اين موضوع محرمانه است. در كنار آن وكيلي درباره شرايط همكاري صحبت ميكند كه در بيمارستاني بستري شده و بخشي از زبانش را از دست داده است و علاوه بر اينها گران شدن كالاهاي خانگي داخلي، اينكه برخي دختران جوان براي قبول در آزمون پزشكي چه راهكارهايي را در پيش گرفتهاند و .... تنها خبري كه سويه منفي در آن نيست اعلام نتايج كنكور كارشناسي ارشد است. در اين شرايط گوشي موبايل را كنار ميگذارم، به تذكرهالاوليا مراجعه ميكنم، ذكري است از حسن بصري رحمةالله عليه: نقل است كه يكي از او پرسيد: كه چگونه اي؟ گفت: چگونه بود حال قومي كه در دريا باشند و كشتي بشكند و هركسي به تختهاي بمانند.گفت: صعب باشد. گفت: حال من همچنان باشد.