• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5059 -
  • ۱۴۰۰ شنبه ۸ آبان

«اعتماد» به‌مناسبت دومین سالگرد درگذشت اعظم طالقانی از تاثیر او بر آینده سیاست و جامعه ایرانی گزارش می‌دهد

زنی سیاستمدار، کنشگری مذهبی

همراه با گفت‌گو با احمد زيد آبادي و يادداشت‌هايي از محمدتقي فاضل ميبدي و اصلان شاملو

نيره خادمي

آن روزهاي دهه 60 وقتي احمد زيدآبادي، براي تحصيل از كرمان به تهران آمد، نشرياتي را براي كار و نوشتن نشان كرده بود. «پيام هاجر» يكي از همين نشريات بود كه پس از انقلاب زير نظر اعظم طالقاني منتشر مي‌شد و زيدآبادي كه آن زمان دانشجوي علوم سياسي بود و پس از جست‌وجو، سرانجام رشته ارتباط را پيدا كرده بود، با اعظم طالقاني آشنا شد و گاهي هم مطالب طنزي به اسم «مهراوه» و «ترشاله» براي نشريه‌اش مي‌نوشت. «اعظم‌خانم» دختر بزرگ آيت‌الله طالقاني است كه سابقه مبارزاتي و فعاليتش در حوزه سياسي، زنان و تاسيس مدرسه به پيش از انقلاب برمي‌گردد. بعدها موسسه خيريه داير و تشكل‌هايي را ايجاد كرد؛ بارها تا ساختمان وزارت كشور رفت و در انتخابات نام‌نويسي كرد تا تابوها را بشكند و تكليف عنوان «رجل سياسي» در قانون مشخص شود ولي هر بار صلاحيتش رد شد! احمد زيدآبادي حالا 2 سال پس از درگذشت اعظم طالقاني درباره‌اش مي‌گويد: «با خاستگاهي مذهبي، ممتازترين زني است كه دهه اول انقلاب در جامعه اجتماعي- سياسي ظهور كرد.» اين روزنامه‌نگار برجسته معتقد است كه اگر برخي مشكلات نبود، مي‌توانست به عنوان چهره‌اي بين‌المللي در جهان اسلام تاثير زيادي داشته باشد؛ «خواهان برابري حقوق زن و مرد بود كه حرف بزرگي در بين معتقدان به باورهاي سنتي اسلامي بود و حتي گاهي نزديك به ارتداد تلقي مي‌شد.»


 

تلقي شما به عنوان روزنامه‌نگار و تحليلگر سياسي از جايگاه اعظم طالقاني در تاريخ معاصر ايران چيست؟

پس از انقلاب برخلاف دوران شاه كه زنان مذهبي از فعاليت اجتماعي دور بودند يا دوري مي‌گزيدند، فعاليت براي آنان مساعد شد و زنان مدرن‌تر سازگار با مظاهر تمدن، محدوديت‌هايي پيدا كردند ولي او با خاستگاهي مذهبي، ممتازترين زني است كه دهه اول انقلاب در جامعه اجتماعي- سياسي ظهور كرد. رويكرد او برخلاف زنان همكار در مجلس كه گرايش مذهبي متعصب داشتند، فعاليت و تشويق همه زنان به فعاليت اجتماعي بود و از محدوديت عليه ساير گرايش‌هاي فكري و سليقه‌اي بين زنان دلخور بود. خلاف زناني بود كه معمولا خواهان محدوديت زنان بودند. او نام خود را به عنوان زني با اعتقادات راسخ ديني كه با انحصارطلبي برخي زنان متعصب همراه نشد و سعي كرد مجموعه زنان جامعه را نمايندگي كند و به صحنه بياورد، ثبت كرد.

هميشه از تاثير آيت‌الله طالقاني بر اعظم طالقاني گفته مي‌شود؛ ولي فارغ از زيست و حضور كنار شخصيتي چون آيت‌الله طالقاني، اعظم طالقاني اين جايگاه خود را مديون چيست؟

بسياري از علما دختر داشتند ولي اسم يا فعاليتي از آنها ديده نمي‌شود. منتسب كردن تمام فعاليت‌هاي فرزند به پدر درست نيست. اگر آن فرد استعداد و پشتكار لازم را نداشته باشد، به صرف مشهور يا موثر بودن پدر، نمي‌تواند موقعيت اجتماعي و فكري لازم را كسب كند. اعظم خانم دنبال تحقيق، مطالعه و در تمام زمينه‌ها فعال و خستگي‌ناپذير بود. از نظر جسمي محدوديت‌هايي داشت ولي ميزان فعاليتش به قدري بود كه ما جوان‌ها هم نمي‌توانستيم هم پاي او حركت كنيم.

مي‌توانيم او را ليدر جريان خاصي بدانيم؟

ليدر يك جريان خاص اجتماعي يا سياسي، خير ولي بدون‌ شك در شمار يكي از ليدرهاي جريان ملي-مذهبي هست. او تنها زني بود كه در مجلس اول هم پاي چهره‌هاي ملي-مذهبي، روشنگري و سخنراني كرد. مجله داشت و به‌ دنبال ايجاد نهادي مدني بود. فعاليتي چندجانبه را براي خود تعريف كرده و به‌طور نسبي موفق بود. از اين جهت به عنوان يكي از چهره‌هاي شاخص اين جريان مطرح شد و بسياري زنان اصلاح‌طلب متاثر از او بودند و كساني كه بعدها به عنوان اصلاح‌طلب مطرح شدند، با او ارتباط خوبي برقرار كردند.

فعاليت مطبوعاتي اعظم طالقاني چه تاثيري بر جريان رسانه‌اي كشور داشت؟

«پيام هاجر» در فضاي بسيار محدود مطبوعاتي كه بيشتر مطبوعات دولتي فعال بودند، منتشر مي‌شد و سخنگوي كساني بود كه متفاوت از جريان حاكم صحبت مي‌كردند. كساني مثل دكتر جعفري، اشكوري و مهندس سحابي در آن مطلب مي‌نوشتند و از انديشه‌هاي شريعتي، طالقاني، مصدق يا بازرگان دفاع مي‌كردند. نشريه در آن دوره منحصربه‌فرد بود ولي به دليل محدوديت شرايط امكان توزيع گسترده نداشت ولي كساني كه خواهان خواندن مطالبي خارج از چارچوب رسمي بودند، اين نشريه را كه تنها نشريه موثر در خارج از فضاي حكومتي بود، پيدا مي‌كردند. «پيام هاجر» در حوزه نقد نقطه قوت بيشتري نسبت به بحث‌هاي افشاگري داشت.

خاطره‌اي هم از آن زمان يادتان است؟

گاهي براي اين نشريه مطلب طنز مي‌نوشتم. آن زمان برخوردهاي بسيار بدي درباره حجاب زنان صورت مي‌گرفت؛ بنابراين مطلب تندي با امضاي «ترشاله» در اين باره نوشتم. گويا نيروي انتظامي به ‌دنبال نويسنده مطلب بود و خانم طالقاني را براي معرفي «ترشاله» تحت ‌فشار گذاشته بودند. سوار ماشين او كه مي‌شدم؛ پشت پيكانش -به واسطه امور خيري كه انجام مي‌داد- هميشه پر از مانتو يا دبه‌هاي ترشي بود، من هم او را به شوخي اذيت مي‌كردم. در پاسخ شوخي مي‌گفت: «بذار به نيروي انتظامي بگم كه «ترشاله» كيه؟! بيان تو رو بگيرن از دستت راحت بشيم!» آن زمان دركي از اينكه اگر من را معرفي كند، چه مي‌شود، نداشتم. بعدها كه زندان رفتم، فهميدم اگر دهه 60 به زندان مي‌افتادم، چقدر مي‌توانست رنج‌آور باشد.

خانم طالقاني با گفتار و رفتار خود چهره‌‌اي خاص از زن ايراني و معتقد را ترسيم كرد؛ اين تعريف تا چه ميزان مطابق با نيازهاي امروز ايران است؟

او از خاستگاه مذهبي با نگاهي روشنگرانه به متون ديني رجوع مي‌كرد. خواهان برابري حقوق زن و مرد بود كه حرف بزرگي در بين معتقدان به باورهاي سنتي اسلامي بود و حتي گاهي نزديك به ارتداد تلقي مي‌شد. او در شكستن اين نوع موانع براي ظهور و بروز زن مسلمان در جامعه ايراني نقش پيشتازي داشت؛ چون به‌ دليل آقازدگي حاشيه كوچك امنيتي را هم درباره‌اش رعايت مي‌شد. صراحت نقد برخي برداشت‌ها از آيات قرآن درباره حقوق زن و مرد را داشت و پروايي هم نداشت ولي الان فضاي ايران نامتوازن شده و جامعه به‌دليل سوءاستفاده قدرت سياسي از ميراث تاريخي، هويت ايراني، متون مذهبي و قرائت‌هاي ديني نسبت به هر چيزي كه بويي از چنين تفكراتي بدهد، واكنش پيدا كرده است اما معتقدم بعد از سلسه تحولات سياسي و با گذشت زمان اوضاع به سمت طبيعي‌تر پيش مي‌رود و زناني چون او ظهور دوباره‌اي پيدا خواهند كرد.

اعظم طالقاني همتراز كدام يك از زنان مطرح جهان است؟

كساني مانند بوتو، گاندي يا سوچي در جهان شهرت بين‌المللي پيدا كرده‌اند ولي شهرت خانم طالقاني از مرزها بيرون نرفت و نمي‌توان آنها را مقايسه كرد.

اين زنان موثر در جامعه خود، بعد از مدتي در جهان شناخته شدند ولي چرا زني جسور كه به قول شما بحث‌هايي را طرح كرده كه از نظر برخي حكم ارتداد داشته، نمي‌تواند آنقدري كه بايد، از مرزها عبور كند و جهاني شود؟

او البته با مراكز بين‌المللي ارتباط و همكاري داشت ولي برخي محدوديت‌ها مانع قرار گرفتنش در آن سطح شد. زنان ديگر معمولا در كشور خود مقام رسمي بودند يا به عنوان حزب آزاد با حاكميت خود درگير بودند، زندان رفته و شهرت جهاني يافته بودند ولي تعامل طالقاني با حكومت، نه در حدي بود كه بخشي از آن باشد و نه در حدي از خصومت پيش مي‌رفت كه به زندان منجر شود. قبل از انقلاب هم به زندان رفت؛ زماني كه بسياري از زنان گروه‌هاي مختلف به زندان مي‌رفتند و انگيزه‌ها هم مخالفت با رژيم شاه بود ولي زندان رفتن بعد از انقلاب به ‌دليل اعتقادات برابري‌خواهانه حقوق زن و مرد مي‌توانست باعث شهرت جهاني شود. نوع پوشش انتخابي هم براي ناديده گرفتن شدن بي‌اثر نبود؛ بسياري حجاب را تحميلي مي‌دانستند ولي خانم طالقاني آن را اختياري مي‌دانست، خود آن را انتخاب كرده بود. اگرچه علاقه‌مند به تحميل به كسي نبود ولي ديگران صرف اينكه حجاب داشت آن را سمبل يك نوع تحميل مي‌دانستند. اواخر هم كه فضا براي فعاليت او بازتر شده بود، ويلچرنشيني امكان تحرك را كم مي‌كرد. اگر اين مشكلات نبود، به عنوان چهره‌اي بين‌المللي در جهان اسلام تاثير زيادي داشت. زنان سكولاري كه از حق تساوي زن و مرد دفاع مي‌كنند، بسيارند؛ به همين دليل از طرف نيروهاي بسته مذهبي جدي گرفته نمي‌شوند، حتي شايد حرف‌هاي‌شان تكراري باشد ولي يك فرد برآمده از متن سنت كه مخاطبش، زنان مسلماني هستند كه بسياري از آنها به محدوديت‌ فهم‌هاي سنتي تن داده‌اند و حتي برخي حقوق خود را به اختيار خود واگذار كردند، مي‌توانست طنين بسياري ايجاد كند و جرياني از ميانه‌روي فكر ديني را در گستره‌اي از جهان اسلام بارور كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون