• ۱۴۰۳ شنبه ۸ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5059 -
  • ۱۴۰۰ شنبه ۸ آبان

گفت‌وگو با بازيگران جوان سريال «خسوف» كه اين روزها از پلتفرم نماوا پخش مي‌شود

نو ظهور‌هاي جذابِ بااستعداد

تينا جلالي

به باور بسياري از كارشناسان و صاحب‌نظران يكي از نيازهاي اصلي و اساسي امروز سينماي ايران پوست‌اندازي در نسل بازيگران است. يعني معرفي و جذب نيروهاي جوان تازه‌نفسي كه هم باانگيزه هستند و هم توانايي و قدرت بدني بالايي در خلق لحظه‌هاي ناب دارند. استعدادهايي كه بايد به آنها فرصت ظهور داد تا بتوانند استطاعت و قواي خودشان را محك بزنند و با انديشه و تفكرات متفاوت، رنگ‌آميزي جديدي براي ويترين سينماي ايران باشند.

با درنظر گرفتن اين مهم كه ورود نيروهاي جديد به عرصه هنر با موج تازه‌اي از كيفيت همراه خواهد بود و نسل جوان حرف‌هاي تازه‌اي براي گفتن دارند مازيار ميري (كارگردان) و همايون اسعديان (تهيه‌كننده) در جديدترين ساخته‌شان با يك جسارت و ريسك بالا اساس و بنياد سريال خسوف را بر استفاده از بازيگران خوش‌آتيه بنا نهاده‌اند. آنها با شناسايي گروهي از بازيگران با استعداد شناخته‌نشده يا كمتر شناخته‌شده و همچنين با انتخاب قصه‌اي به‌روز و اجتماعي و عاشقانه، تماشاگران جواني كه اتفاقا قشر زيادي از جامعه امروز را تشكيل مي‌دهند هدف قرار دادند. در چند هفته اخير كه از پخش اين سريال مي‌گذرد بكر بودن و تازگي چهره بازيگران اين مجموعه يكي از مهم‌ترين عوامل كنجكاوي‌برانگيز اين سريال شده است. بي‌شك قضاوت درباره كيفيت سريالي كه فقط سه قسمت آن پخش شده زود است ولي آنچه مسلم است اينكه بازيگران جوان نوظهور اين مجموعه به خوبي توانستند از پس مسووليت سنگيني كه برعهده‌شان است به خوبي بربيايند.


 

پريا مجللي بازيگر نقش سميرا فارغ‌التحصيل رشته معماري است و بعد از پايان تحصيل و از سال 94 تا 96 هنرجوي كلاس‌هاي بازيگري بوده، او پيش‌تر تجربه بازي در فيلم كوتاه و تئاتر داشت ولي در پروژه‌اي با ابعاد گسترده در فيلم و سريال بازي نكرده بود.

مينو شريفي بازيگر نقش آتيه دو سال پيش در فيلم «درخت گردو» بازي كرده بود كه از نظرش تجربه بي‌نظيري است و اين حضور براي او كانديداتوري دريافت سيمرغ را به همراه داشت. البته پيش‌تر هم با چند فيلم كوتاه و بلند همكاري كرده بود اما درخت گردو اولين تجربه حرفه‌اي او در سينماي بدنه به شمار مي‌رود.

سجاد بابايي ليسانس كارگرداني دارد و كارش را با تئاتر شروع كرده و اين اواخر هم در يك سريال تلويزيوني بازي داشت. همچنين بابايي علاقه‌مند به مديوم فيلم كوتاه هم هست و تجربياتي هم در فيلم كوتاه دارد. فيلم‌هاي تومان، سوزن آب، زهره، سه فيلم سينمايي هستند كه در آنها حضور داشته.

گفت‌وگوي ما با اين بازيگران جوان پيش روي شماست.

 

به عنوان اولين سوال بفرماييد متولد چه سالي هستيد؟

پريا مجللي: 70

مينو شريفي: 66

سجاد بابايي: 72

و اينكه چطور شد براي بازي در سريال خسوف انتخاب شديد؟

بابايي: از طريق يكي از دوستانم متوجه شدم كه سريال خسوف در پيش‌توليد است. تماس گرفتم و به دفتر رفتم. آشنايي و گفت‌وگو‌هاي خوبي در چند جلسه شكل گرفت كه منجر به اعتماد من و انتخابم شد.

مجللي: من رفتم دفتر آقاي ميري براي تست بازيگري و فكر مي‌كردم شايد بتوانم نقشي كوتاه در سريال جديد ايشان داشته باشم ولي خب شانس فوق‌العاده‌اي آوردم و آقاي ميري و آقاي اسعديان مرا براي نقش سميرا انتخاب كردند. از روزي كه اولين تست را در دفتر آقاي ميري دادم تا وقتي كه براي بازي در اين سريال انتخاب شدم نزديك به دو ماه زمان برد و من براي اين نقش چهار بار تست دادم.

خانم شريفي شما پيش‌تر در فيلم درخت گردو بازي داشتيد و كانديداي سيمرغ بهترين بازيگر نقش مكمل زن هم شده بوديد.

شريفي: بله. دو سال پيش در فيلم «درخت گردو» بازي داشتم كه تجربه بي‌نظيري بود و كانديداتوري دريافت سيمرغ را براي من به همراه داشت. در سي‌و‌هشتمين جشنواره فيلم فجر كه درخت گردو در آن اكران شده بود آقاي ميري جزو هيات داوران و آقاي اسعديان از هيات انتخاب بودند و از اين رو بازي من را ديده بودند و وقتي پيش‌توليد سريال خسوف آغاز شد لطف كردند و با من تماس گرفتند. باهم صحبت كرديم و خيلي زود به نتيجه رسيديم.

خانم مجللي با توجه به اينكه پيش‌تر بازي حرفه‌اي نداشتيد وقتي قرار شد در سريالي با عوامل سرشناس حضور داشته باشيد دچار استرس چگونگي ايفاي نقش نشديد؟

مجللي: نگران بودم ولي هربار كه سر صحنه حاضر مي‌شدم آرام آرام استرسم كم مي‌شد. نگراني من از اين بود كه قرار است در مجموعه‌اي كه توسط اكثر مردم ديده مي‌شود بازي كنم و مورد قضاوت قرار بگيرم. اما از آنجايي كه نگراني و دلشوره بخشي از كار بازيگر است به مرور بر آن غلبه كردم.

اساس و بنياد سريال خسوف بر استفاده از بازيگران جديد اما با استعداد شكل گرفته است. نظرتان درباره انتخاب بازيگران جديد و بااستعداد در سينما و تلويزيون چيست؟ به هر حال كاري كه مازيار ميري و همايون اسعديان انجام دادند ريسك و جسارت بزرگي بود.

مجللي: از همان روز اول مي‌دانستيم كه انتخاب ما براي نقش‌هاي اصلي كار پرريسكي است اما به نظرم وقتش رسيده كه نسل جابه‌جا شود و اجازه دهيم جوان‌هايي كه دوست دارند وارد كار شوند و لايق جايگاه‌هاي درستي هستند به ميدان بيايند. هميشه با اين پرسش مواجه بودم كه چرا ما انتخاب نمي‌شويم و تا كي قرار است در اين صف طولاني و بلند منتظر باشيم؟ حالا خيلي خوشحالم كه گروه سريال خسوف به من اعتماد كردند و اميدوارم جوان‌هاي با استعداد ديگر به ميدان بيايند.

شريفي: در دوره‌اي كه استفاده از بازيگر‌هاي شناخته‌شده براي تضمين موفقيت تجاري فيلم مزيت حساب مي‌شود و قدرت ريسك‌پذيري فيلمسازان در انتخاب بازيگران به‌شدت پايين آمده است، اعتماد آقاي ميري و اسعديان براي انتخاب بازيگران جوان و كمتر شناخته‌شده بسيار باارزش و قابل احترام است. من معتقدم ورود نيروي جديد به عرصه هنر با موج تازه‌اي از كيفيت همراه خواهد شد و نسل جوان حرف‌هاي تازه‌اي براي گفتن دارند.

بابايي: قطعا اين كار ريسك بزرگي است. به هر حال سينما يك صنعت است و انجام چنين ريسكي نيازمند جسارت و تجربه است، اميد دارم بيش از پيش شاهد اين اتفاق باشيم و توجه بيشتري در اين زمينه به بازيگران صحنه تئاتر شود. ورود چهره‌هاي نو به سينما اگر داراي پتانسيل و عملكرد خوبي باشند فكر مي‌كنم از سوي مردم با استقبال روبه‌رو خواهد شد. خود من به شخصه سعي كردم تلاشم را براي درست ظاهر شدن به‌ كار گيرم. اميدوارم توانسته باشم بازي قابل قبولي به مردم ارايه دهم.

داستان سريال خسوف موضوع اجتماعي دارد و اتفاقاتي كه در اين مجموعه براي شخصيت‌ها روي مي‌دهد مختص جوان‌هايي است كه بخشي از اين اجتماع را تشكيل مي‌دهد. خوشبختانه فضايي كه در اين داستان با آن روبه‌رو هستيم باورپذير خلق شده. باتوجه به اينكه پيش‌تر از اين حضور حرفه‌اي جدي به عنوان نقش اصلي نداشتيد وقتي داستان را خوانديد چقدر با كاراكترهاي‌تان احساس نزديكي كرديد و اساسا حس همذات‌پنداري با اتفاقات قصه داشتيد؟

بابايي: به نظرم هر فرآيند هنري (سينما، تئاتر، موسيقي، تجسمي و...) يكي از الزاماتش اين است كه از جامعه تغذيه كند البته نه بازتاب جامعه شكل روزمره بلكه الهاماتي از آن بگيرد و براساس آن جهان خود را بسازد و بخش مهمي از جامعه هم جوان‌ها هستند كه كاراكتر من هم در فيلم نماينده اين بخش جامعه است. كسي كه در شروع زندگي آرامي دارد اما آشنايي‌اش با دختري باعث مي‌شود تازه از درون دچار تلاطم شود چون برخي چيزها در زندگي‌اش اگر اكنون مي‌خواست در موردش تصميم بگيرد انتخاب الانش نبوده، كسي كه تمايل دارد زندگي و روياهايش را نه آن سر دنيا بلكه در همين جغرافيا بسازد. جواني با خصوصياتي مشخص با خاستگاهي به ظاهر مشخص البته با بخش‌هايي متناقض چيزي كه در خيلي از ما گاهي وجود دارد، تناقض! فكر مي‌كنم گذشته يا آينده هر كاراكتري به بخشي از زندگي ما نزديك باشد، به شرط آنكه خوب جست‌وجو كنيم و صادق باشيم.

شريفي: به نظرم يكي از دلايل باورپذير بودن داستان اين است كه تمامي كاراكتر‌ها در جامعه مابه‌ازاي واقعي دارند و قصه بدون پيچيدگي‌هاي غيرضروري روايت مي‌شود و به مخاطب فرصت همراه شدن مي‌دهد. بعيد مي‌دانم كسي كه دوره‌اي را در دانشگاه‌هاي ايران تحصيل كرده باشد، دانشجوهايي مانند آتيه را نديده باشند و تحسين‌شان نكرده باشند. به تصوير كشيدن كاراكتر آتيه براي من چالش هيجان‌انگيزي بود.

مجللي: شخصيت من با سميرا نزديك نيست ولي به نظرم سريال خسوف به موضوعاتي اشاره مي‌كند كه براي من هم كاملا قابل لمس بود مثل مشكلات جوانان در جامعه و فكر مي‌كنم اكثر دانشجوها با اين دست اتفاق‌ها و چالش‌ها مواجه شده باشند. با اين حال، چالش اساسي كه با نقش سميرا داشتم اين بود كه تلاش كردم به اين شخصيت نزديك شوم و اميدوارم توانسته باشم اين كاراكتر را به خوبي بازي كنم.

جناب بابايي شخصيت امير يكي از كاراكترهايي است كه بسيار ملموس از كار درآمده. براي ارتباط با امير از چه روشي استفاده كرديد؟

بابايي: در درجه اول مهم‌ترين نكته شناخت خصوصيات درست نقش امير بود و در مرحله بعد تداوم بعضي از آن خصوصيات و تغيير برخي ديگر در گذر زمان بود چون به هر حال با يك سريال سر كار داشتم و گذر زمان مهم بود و سپس باورپذيري اين خصوصيات كه قطعا بدون تمرين ميسر نمي‌شد. از كار و گفت‌وگو روي فيلمنامه شروع كرديم و بعد به سراغ شناخت خصوصيات شغلي امير رفتم كه مي‌توانست روي حال و هوا و رفتار تاثيرگذار باشد. با هدايت آقاي ميري و راهنمايي‌هاي آقاي اسعديان در اين زمينه تلاشم را انجام دادم، اميدوارم كه درست عمل كرده باشم.

اتفاقا مي‌خواستم به اين نكته اشاره كنم كه بازي‌هاي يكدست و روان يكي از نكات برجسته سريال خسوف است. چطور در اولين كار به اين هماهنگي و انسجام رسيديد؟ كار كردن كنار بازيگران بزرگ و شناخته‌شده چطور بود؟

بابايي: واقعا ممنونم از اين تعريف ولي جدا از هر چيزي دو عامل به نظرم قبل از هرچيز خيلي مهم است در رسيدن به يكدستي؛ اول شناخت چه بازيگر از بازيگر و چه كارگردان از بازيگر و برعكس و دوم: احساس راحتي در يك كار بعد از آن است كه بقيه موارد شكل مي‌گيرد كه خوشبختانه وجود داشت ضمن اينكه آقاي ميري مي‌دانستند كه چه چيزي از ما در سكانس مي‌خواهند و بر اين اساس راهنمايي‌هاي خوبي هم انجام مي‌دادند. بعد از مدتي اين راهنمايي‌ها براساس شناختي كه از هم پيدا كرديم حتي تبديل شد به يك اشاره كوچك و رسيدن به برخي جزييات و يكدستي.

مجللي: از همان اول بين ما ارتباط خوبي شكل گرفت و هر جا توانستيم به هم كمك كرديم تا بهترين بازي‌ها را داشته باشيم. پوريا هر جا كه مي‌توانست منو راهنمايي مي‌كرد و از آنجايي كه پارتنر من بود خيلي با من همراه بود. همكاري با آقاي علي عمراني يكي از بهترين تجربه‌هاي من در اين كار بود و بسيار از ايشان آموختم و همين‌طور آقاي تارخ كه از اساتيد هستند.

شريفي: خوشبختانه در اين پروژه همه بازيگرها پرانگيزه و هدفمند بودند و تلاش بر اين بود كه با كمك همدلانه به يكديگر كيفيت روابط در سريال به شكلي باورپذير به تصوير كشيده شود. در كنار بازيگران جوان و مستعد سريال، من افتخار اين را داشتم كه از تجارب و راهنمايي‌هاي بزرگاني همچون امين تارخ، مسعود كرامتي، علي عمراني و ستاره اسكندري بهره‌مند شوم. به نظر من تجميع بازيگران دو نسل متفاوت از جذابيت‌هاي سريال خسوف است.

نقش آتيه با شما قرابتي داشت؟

شريفي: مينو و آتيه را اگر بخواهم در كنار هم قرار بدهم مي‌توانم بگويم دغدغه‌هاي اجتماعي مشابهي دارند اما در عمل آتيه خيلي راديكال‌تر است. آتيه دختري عملگراست كه نسبت به موضوعات جامعه در لحظه واكنش نشان مي‌دهد و رفتارش كاملا غريزي است حتي در ابراز عشق.

آتيه از جنس دخترهايي است كه وقتي براي ساده‌ترين موضوع غذاي دانشگاه اعتراض مي‌كند پس نگراني‌هاي زيادي دارد.

شريفي: دقيقا همان بخشي كه به دلايل مختلف زياد نمي‌توانستيم به آن بپردازيم و اين نوع برخورد با موضوع نشان مي‌دهد كه با دانشجوهايي سطحي مواجه نيستيم كه تنها دغدغه آنها غذا باشد.

خانم مجللي آخرين سوال را از شما مي‌پرسم؛ همكاري با مازيار ميري و همايون اسعديان براي اولين تجربه كاري حرفه‌اي چطور بود؟

مجللي: هم آقاي اسعديان و هم آقاي ميري در طول كار به همه ما آرامش و اطمينان مي‌دادند و همين باعث مي‌شد براي ايفاي نقش استرس نداشته باشم. با گروه بسيار فوق‌العاده‌اي همكاري داشتيم كه هر لحظه با ما كه بازيگران جديدي بوديم همراه بودند.


    مجللي: از همان روز اول مي‌دانستيم كه انتخاب ما براي نقش‌هاي اصلي كار پرريسكي است اما به نظرم وقتش رسيده كه نسل جابه‌جا شود و اجازه دهيم جوان‌هايي كه دوست دارند وارد كار شوند و لايق جايگاه‌هاي درستي هستند به ميدان بيايند. 
    شريفي: در دوره‌اي كه استفاده از بازيگر‌هاي شناخته‌شده براي تضمين موفقيت تجاري فيلم مزيت حساب مي‌شود و قدرت ريسك‌پذيري فيلمسازان در انتخاب بازيگران به‌شدت پايين آمده است، اعتماد آقاي ميري و اسعديان براي انتخاب بازيگران جوان و كمتر شناخته‌شده بسيار باارزش و قابل احترام است. 
   بابايي: به هر حال سينما يك صنعت است و انجام چنين ريسكي نيازمند جسارت و تجربه است، اميد دارم بيش از پيش شاهد اين اتفاق باشيم و توجه بيشتري در اين زمينه به بازيگران صحنه تئاتر شود. ورود چهره‌هاي نو به سينما اگر داراي پتانسيل و عملكرد خوبي باشند فكر مي‌كنم از سوي مردم با استقبال روبه‌رو خواهد شد. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون