درباره خبر پناهندگي ورزشكار رشته بوكس
لزوم روبهرو شدن با واقعيت
علي ولياللهي
روز چهارشنبه خبر پناهندگي امير احمديصفا مليپوش بوكس و كيكبوكسينگ ايران به كشور آلمان رسانهاي شد. احمديصفا دارنده چندين مدال جهاني و آسيايي كه براي حضور در مسابقات جهاني ايتاليا راهي اين كشور شده بود بعد از شكست دادن تمامي رقبا و رسيدن به فينال، از اردوي تيم ملي جدا و راهي كشور آلمان شد. او در اين كشور درخواست پناهندگي داده و در گفتوگو با رسانههاي مختلف انگيزهاش از انجام اين كار را شرح داده است.
با پناهندگي ورزشكار بوكس ايران تعداد ورزشكاران كشورمان كه از ايران مهاجرت كردهاند به عدد ۶۰ رسيد. البته عدد دقيقي از اين تعداد در دست نيست. جالب اينكه بيشتر اين ورزشكاران در رشتههاي رزمي از قبيل تكواندو، جودو، بوكس و... هستند.
در سالهاي گذشته بحث مهاجرت و پناهندگي ورزشكاران يكي از چالشهاي اساسي پيش روي ورزش ايران بوده اما هيچگاه به صورت جدي به اين مساله پرداخته نشده است. بيشتر مديران ورزش ايران تلاش ميكنند اين مساله را مسكوت نگه دارند و جوري رفتار كنند كه انگار اتفاقي رخ نداده است. اگر هم پناهندگي يك ورزشكار مثل سعيد ملايي يا كيميا عليزاده خيلي سر و صدا كند، آنها با شخصي كردن مساله، انداختن همه تقصيرات به گردن ورزشكار و ورود به بحثهايي مثل توطئه دشمنان از كنار ماجرا عبور ميكنند. در اين ميان صداوسيما هم با تخريب چهره آن ورزشكار چنين القا ميكند كه او يك وطنفروش يا خائن است. آنچه در اين ميان تغييري نميكند اصل ماجراست.
مساله رويارويي با ورزشكاران اسراييل، عدم تامين مالي و رفتارهاي مديران و مسوولان در صدر دلايل پناهندگي ورزشكاران قرار دارند. در اين ميان گرچه شايد در حال حاضر بحث مسابقه دادن ورزشكاران ايراني و اسراييلي غيرقابل حل باشد اما دو مورد ديگر مسائلي هستند كه بايد به سرعت برطرف شوند، ضمن اينكه در همان مورد مسابقه دادن با ورزشكاران اسراييلي نيز بايد دستورالعمل مشخص درنظر گرفته شود.
احمديصفا در مصاحبههاي بعد از پناهندگياش به چند نكته اشاره كرده كه قابل توجه است؛ اول اينكه ادعا ميكند صرفا به خاطر يك عكس يادگاري كه در آن ورزشكاري از اسراييل هم حضور داشته تحت فشار قرار گرفته است. اين همان چيزي است كه بايد در دستورالعملها مورد بررسي قرار بگيرد. در واقع هيچ عقل سليمي نميپذيرد مسابقه دادن با يك ورزشكار اسراييلي همتراز با قرار گرفتن در يك عكس يادگاري كه از قضا در آن ورزشكاري اسراييلي حضور دارد قلمداد شود. مخصوصا اينكه بدون اطلاع ورزشكار بوده باشد.
احمديصفا در مصاحبههايش همچنين به فشارهاي مالي، ديده نشدن و رفتار نامناسب مسوولان اشاره كرده است. اين بوكسور ايراني مدعي شده نصيري مسوول كيكبوكسينگ و مدير تيم ملي پاداشهايي كه او بابت قهرماني دريافت ميكرده را از او ميگرفته و همچنين اجازه نميداده كسي براي پيج شخصياش در اينستاگرام اسپانسر بگيرد تا حداقل بخشي از هزينههاي زندگياش تامين شود. احمديصفا ميگويد وويسي از مدير تيم ملي در اختيار دارد كه به او گفته: «سه ميليون دلار خرج ميكنم تا هر طور شده به ايران برت گردانم.»
اينكه آيا واقعا مدير تيم ملي ميتواند سه ميليون دلار خرج بازگرداندن ورزشكار كند؟ اينكه او پاداشهاي مليپوشان را ميگرفته؟ اينكه در نحوه مديريت پيج شخصي ورزشكار دخالت ميكرده؟ و مسائلي از اين دست چيزهايي است كه بايد هر چه سريعتر توسط مقامات ذيربط از جمله وزارت ورزش بررسي شود و در صورت صحت با افراد متخلف برخورد شود. مشكلات مالي ورزشكاران هم چيزي نيست كه صرفا مربوط به حوزه ورزش باشد و مشكلي در سطح كشور به حساب ميآيد. همين روز پنجشنبه بود كه خبر دستفروشي سجاد پيرآيقرچمن دارنده ۷ نشان جهان و آسيا در دووميداني ناشنوايان رسانهاي شد. بعد از رسانهاي شدن خبر پناهندگي احمديصفا حسين ثوري رييس فدراسيون بوكس به بهانه كرونا پاسخگوي رسانهها نشد و حميدرضا قباييزاده دبير فدراسيون هم از اين اتفاق اظهار بياطلاعي كرد. نكته عجيب اينكه احمديصفا مدعي است سه ماه قبل با هماهنگي فدراسيون اردوي تيم ملي بوكس را ترك كرده و راهي تيم كيك بوكس شده تا در مسابقات ايتاليا شركت كند اما قباييزاده ميگويد: «متاسفانه چند ماهي است كه او در اردوهاي تيم ملي بوكس حضور ندارد و به تيم ملي كيك بوكسينگ واكو رفته بود. او سه ماه است كه هيچ ارتباطي با فدراسيون بوكس ندارد و ما كاملا از او بيخبر بودهايم.» اينكه فدراسيون سه ماه از عضو تيم ملي بيخبر بوده و پيگير هم نشده تا ببيند شرايط به چه صورت است از عجايب روزگار به حساب ميآيد.