كاپيتان در خط پايان
ميعاد نيك
تقابل تيمهاي فوتبال پرسپوليس و نساجي در دومين هفته از ليگ برتر بيستويكم سواي كيفيت شايسته فني ميهمان قائمشهري و پيروزي دلچسب سرخپوشان در خانه براي دستيابي به امتياز ششم، از يك نكته بارز ديگر هم برخوردار بود كه شايد نبايد هنوز رخ ميداد. مسعود شجاعي كه عنوان سنگين كاپيتاني تيم ملي فوتبال ايران را براي چند سال متوالي يدك كشيده و سابقه درخشش در حداقل يك ليگ ممتاز اروپايي را دارد، اين روزها در فوتبال ايران نمايشي از خود نشان ميدهد كه هرگز از او به ياد نداشتهايم. عملكرد سينوسي كاپيتان مسعود در سالهاي آخر حضور كارلوس كيروش بر نيمكت يوزهاي سپيدپوش هر چند هرازگاهي صداي منتقدين را در ميآورد، اما نقش كاريزماتيك او در اداره رختكن تيم ملي و انتقال فرامين مستر سيكيو به داخل زمين، كمي آتش انتقادات را فرو مينشاند. مسعود شجاعي در فصل جديد ليگ برتر حالا به تيمي پيوسته كه هيچ قرابت معنايي با او و فوتبالش ندارد. او كه بازي با پيراهن سرخ تراكتور را براي چند فصل تجربه كرده و بنا به اختلافاتي از تداوم همكاري با پرشورهاي تبريزي سر باز زد، جديدترين ماجراجويي خود را در شهري دنبال ميكند كه شايد براي نام و عنوان بزرگ او كمي كوچك باشد. شجاعي در سيوهفتمين سال زندگياش و در حالي كه چند بازيكن همنسل او در حال گذراندن كلاسهاي درجه بالاي سرمربيگري هستند، هنوز هم اهتمام ويژهاي به تداوم دوران بازيگرياش دارد و اين در حالي است كه شماره 7 خوشنام پيشين تيم ملي، هرگز از كيفيت قابل قبولي برخوردار نيست و شايد خودش هم دلش براي روزهاي اوجش تنگ شده؛ روزهايي كه با افزايش سن و سال هرگز باز نخواهند گشت. زينالدين زيدان به عنوان يكي از 10 اسطوره برتر تاريخ فوتبال جهان در سال 2006 و درحاليكه به گواه كارشناسان خبره حداقل 3 يا 4 سال ديگر ميتوانست در مستطيل سبز بدرخشد، خداحافظي در اوج محبوبيت را انتخاب كرد تا هرگز با ريسك افزايش خطر مصدوميت، افت كيفيت و خروج اجباري از دنياي فوتبال مواجه نشود. گاهي اوقات يك رفتن تلخ و البته زودهنگامتر از حد ممكن شايد چند صباحي ناراحتكننده باشد، اما مزايايش به معايب احتمالي آتي خواهد چربيد. همه از مسعود شجاعي يك هافبك طراح بينقش در خاطر داريم و حيف است كه اين تصوير جذاب در اين سالهاي آخر تخريب شود؛ شايد حيات دوباره مسعود در لباس سرمربيگري باشد و نه در دنياي سبزرنگ.