گفتوگوي «اعتماد» با عبدالصمد خرمشاهي، يكي از وكلاي آرمان عبدالعالي
آرمان زنده ميماند؟
اجراي حكم قصاص آرمان عبدالعالي وقتي براي بار چهارم نيز به تعويق افتاد، هم آرمان و هم خانواده شكور هر دو در برزخ به سر ميبردند. وضعيت جسمي و روحي آرمان به گفته خانوادهاش به هم ريخته و حكم جسدي متحرك را دارد. از طرفي پدر و مادر غزاله شكور براي اجراي حكمي كه حق قانوني آنهاست، لحظهشماري ميكنند. به جرات ميتوان گفت كه در سيستم قضايي كشور نظير پرونده آرمان عبدالعالي ديده نشده است. جسدي كه هرگز پيدا نشد و اجراي حكم قصاصي كه به گفته خود آرمان، پنج بار به تعويق افتاد. در خصوص اين پرونده پر از ابهام، عبدالصمد خرمشاهي يكي از وكلاي آرمان عبدالعالي، در گفتوگو با «اعتماد» جزييات اين پرونده و تعويق چندباره اجراي حكم را تشريح ميكند.
آيا به لحاظ قانوني امكان دارد حكم آرمان عبدالعالي توسط قوه قضايي شكسته شده باشد؟
خير. حكم در حد نهايي پرونده، اعاده دادرسي شده است و فكر نميكنم از منظر قانوني اين حكم به تعويق افتاده باشد. شايد به لحاظ ديگري اجراي حكم به تعويق افتاده باشد كه ارتباطي به نقض دادنامه يا رسيدگي مجدد پرونده نداشته باشد.
آيا مشابه اين پرونده را در كشورمان داشتهايم كه بدين صورت اجراي حكم چهار بار تعويق داشته باشد؟
در ايران مشابه اين پرونده را تا به حال نداشتيم، اما مواردي بوده است مانند پرونده «كبري رحمانپور» كه حتي در صحنه اجراي حكم قصاص ما حضور پيدا كرديم ولي به دلايلي اجراي حكم متوقف شد و نهايتا به دلايلي از زندان آزاد شد. مورد ديگري هم كه ميتوان اشاره كرد «افسانه نوروزي» است كه دو بار اجراي حكم قصاص را در پروندهاش دارد. بار اول كه اولياي دم در صحنه اجراي حكم قصاص حضور نداشتند و بار دوم نيز اعاده دادرسي داديم و در نهايت ايشان از مرگ نجات پيدا كردند، ولي اينكه يك پروندهاي بدين صورت چهار بار به تعويق افتاده باشد سابقه نداشته است.
اين تعويقها و آماده شدن براي مرگ در سوييت انفرادي، چقدر ميتواند در روحيه آرمان تاثيرگذار باشد؟
قطعا تاثير مخربي بر روحيه او دارد. هر بار كه اين اتفاق رخ ميدهد، به روحيه او شوك بزرگي وارد ميكند و تاثيرات منفي در روحيه آرمان ميگذارد كه براي هميشه با او خواهد ماند.
با توجه به ابهام پرونده و تعويقهايي كه در اجراي حكم قصاص آرمان اتفاق ميافتد، امكان آزادي او به لحاظ قانوني وجود دارد؟
اين موضوع قابل پيشبيني نيست؛ كما اينكه مادر غزاله ديروز (11 آبانماه) عنوان كرد؛ هر چه اجراي حكم قصاص آرمان با تعويق مواجه شود، ما در اجراي حكم قصاص مصممتر خواهيم شد. به هر حال اين موضوع قابل پيشبيني نيست.
آيا پيدا نشدن جسد «غزاله شكور» در اين پرونده، ميتواند دليلي بر تعويق در اجراي حكم قصاص باشد؟
نامشخص بودن وضعيت حيات و ممات غزاله در اين تعويقها بيتاثير نبوده است. شايد اگر جسد غزاله پيدا ميشد يا حتي مشخص ميشد زنده است يا نه، اجراي حكم قصاص با ترديد مواجه نميشد. اين موضوع خودش در روند اين پرونده بيتاثير نبوده است.
آيا امكان دارد دستور در بررسي مجدد پرونده صادر شده باشد و اگر اين امكان وجود دارد چه شخصي به لحاظ قانوني ميتواند اين دستور را بدهد؟
هنوز مشخص نيست، اما چيزي كه مشخص است دستور توقف يا هر چيز ديگري تنها از جانب رياست قوه قضاييه امكانپذير است. هيچ شخص ديگري غير از رياست قوه قضاييه نميتواند دستوري در پرونده صادر كند.
اين تعويقها ميتواند روند پرونده را تغيير دهد؟
اين تعويق هم در روحيه خانواده شكور، هم در روحيه اولياي آرمان و هم خود آرمان قطعا تاثير منفي خواهد گذاشت، اما امكان دارد اتفاق جديد رخ دهد.
آيا نظير اين پرونده به لحاظ پيدا نشدن جسد در ايران داشتهايم؟
بله. چندين سال پيش يكي از قضاتي كه رييس دادگاه يك كيفري استان بود، برايم نقل ميكرد؛ حكم قصاص قاتلي را داده بود كه جنازه مقتول پيدا نشده بود. بالاخره بعد از چند سال كه قاتل در زندان متحمل حبس شده بود توانست رضايت خانواده مقتول را بگيرد و از زندان آزاد شود. پس از يكي، دو هفته يك روز در خيابان بهطور اتفاقي مقتول را كه ادعا ميكردند او كشته است، ميبيند. از شدت عصبانيت به او حمله ميكند و او را ميكشد. اين قاضي ميگفت؛ من يك بار او را به قصاص محكوم كرده بودم، دوبار كه نميتوانستم او را به حكم قصاص محكوم كنم و از طرفي هم اين آقا مرتكب قتل شده بود. با اين حال در قانون چنين موضوعي وجود دارد؛ مادامي كه حيات و ممات مقتول مشخص نشده است پرونده به جريان نخواهد افتاد.
آرمان در مصاحبهاي كه با همشهري داشته؛ اعلام كرده اگر آزاد شدم كليهام را اهدا ميكنم. آيا ميتواند تاثيري در آزادياش داشته باشد؟
اين تصميم بستگي به خانواده شكور دارد. اين حق براي اولياي دم در قانون مجازات اسلامي آمده است كه تصميم به اجراي حكم قصاص داشته باشند و به سيستم قضايي مربوط نميشود. بخشش يا صرفنظر از بخشش به خانواده شكور بستگي دارد.
با چهار بار به تعويق افتادن اجراي حكم قصاص، آيا امكان دارد آرمان مجدد به سوييت انفرادي برگردانده شود تا حكم قصاص اجرا شود؟
هيچچيز قابل پيشبيني نيست. اين براي اولينبار است كه با چنين پروندهاي برخورد داريم. بنابراين هيچچيز به صورت قاطعانه وجود ندارد. بايد ديد چه پيش خواهد آمد.
حدود يك ماه پيش عدهاي اظهار كردند در سيستانوبلوچستان در قسمت مرزي اين استان، غزاله را ديدند كه داشته وارد خاك پاكستان ميشده است؛ اين ادعا چقدر ميتواند صحت داشته باشد؟
فقط در حد يك شايعه بوده است. منتها امر محالي هم نيست و نميتوان گفت؛ قطعا محال است و قطعا صحت دارد؛ به هر حال موضوعي بوده كه اعلام شده است.
درباره پرونده افسانه نوروزي گفتيد، او چگونه از چوبه دار نجات پيدا كرد؟
در اولين تعويق اجراي حكم قصاص ايشان، اولياي دم در صحنه قصاص حضور نداشتند. در دومين بار هم اعاده بررسي را مطرح كرديم و در نتيجه ايشان از مرگ نجات پيدا كردند. اميدوارم در پرونده آرمان نيز اتفاقات خوبي رخ دهد.
پنجمين جدال مرگ و زندگي
با اين حال آرمان در آخرين لحظات بين مرگ و زندگي گفته است؛ «اگر بخشيده شوم كليهام را اهدا ميكنم.» اين جملات دقيقا در شبي كه آرمان عبدالعالي براي اجراي حكم قصاص آماده ميشده عنوان شده است كه در نتيجه با واكنشهاي مختلفي از سوي مردم روبرو شد.
آرمان عبدالعالي شب منتهي به زمان اعلامشده براي اجراي حكم در مصاحبهاي از لحظات سخت قرنطينه قبل از اجراي حكم قصاص گفته است. او اشاره كرده 5 بار تا به حال پاي چوبه دار رفته است. او گفته است در قرنطينه تمام لحظات عمرم جلو چشمانم بود. آرمان اشاره كرده است يك بار وصيتنامه نوشته و از خدا طلب بخشش كرده است. او گفته است وقتي به بند برگردانده ميشوم، همه صلوات ميفرستند و دعا ميكنند خانواده غزاله مرا ببخشند. آرمان در خصوص اينكه اگر خانواده غزاله او را ببخشند گفته؛ اگر به من اجازه حيات دوباره بدهند نذر كردم يك كليهام را اهدا كنم. آخرين سوال همشهري و جواب آرمان اين بوده است كه همانطوركه خودت گفتي ممكن است اين آخرين حرفهايت با يك نفر در بيرون از زندان باشد. آخرين حرفت چيست؟ همه حرفم با خانواده غزاله است. ميدانم كه آنها در اين مدت سختي زيادي كشيدهاند. بايد جاي آنها بود تا فهميد كه آنها در اين چند سال چه كشيدهاند. حق با آنها است. من حرفي براي دفاع كردن ندارم. هر تصميمي كه بگيرند حق دارند اما از آنها ميخواهم از حقشان بگذرند. عمر دوبارهاي به من بدهند. ميدانم با اتفاقاتي كه اخيرا در شبكههاي اجتماعي افتاد، رنجيدهاند. اما بايد بدانند كه اين كارها ربطي به من نداشته و من از هيچكدام از اين حرفها و نامهها اطلاعي نداشتم. اين اتفاقات ناخواسته باعث رنجش پدر و مادر غزاله شدند.
كامنتهاي مردمي در واكنش به صحبتهاي آرمان:
يكي از كاربران در فضاي مجازي در صفحه حادثه 24 گفته: تو آخرش با پولي كه خرج كردي نترس، آزادي. يكي ديگر از كاربران گفته: بابات به كجا وصله؟
و كاربر ديگري در واكنش به پيدا نشدن جسد غزاله گفته: دختره رو چي كار كرده كه قبر هم نداره؟ «اميدوارم اين جوان گناهكار رو خانواده محترم غزاله ببخشن.» «الان چي شد قصاص شد يا بخشيده شد؟»
«معلوم نيست سر دختر مردم چه بلايي آورده؟»، «جنازه كجاست؟ اين حرفها رو ول كن. كليه ميدم. فيلم كردين همه رو.» و «اميدوارم اين پسر خطاكار رو خانواده محترم شكور ببخشن» بخش ديگري از واكنشهاي كاربران به سخنان آرمان عبدالعالي بوده است و با انتشار اين گفتوگو بر خلاف روزهاي گذشته كه جريان درخواست بخشش آرمان در رسانهها و شبكههاي اجتماعي غالب بود؛ جريان ديگري نيز با مطالبه روشن شدن ابهامات پرونده و دفاع از خواستههاي خانواده غزاله شكل گرفته است.