۱۳ آبان و عدالت سميناري
علي شكوهي
سالها قبل كه امكان برگزاري نشستهاي دانشجويي براي امثال ما وجود داشت، در يك جمع دانشجويان بسيجي صحبت ميكردم كه بحث كشيد به فرق ميان بسيج دانشجويي و انجمن اسلامي دانشجويان و ديگر تشكلهاي دانشجويي. در آنجا گفتم كه بنده به احترام نام بسيج دعوت بسيج دانشجويي را ميپذيرم اما اين مجموعه را يك تشكل دانشجويي تلقي نميكنم بلكه ادامه يك تشكيلات نظامي در درون دانشگاه ميدانم. طبعا دوستان دانشجوي عضو بسيج دانشجويي، از نظرات بنده راضي نبودند و اعتراض كردند. مجبور شدم بيشتر توضيح بدهم. گفتم كه بسيج يكي از نهادهايي است كه دخالت آنان در امور سياسي از سوي امامخميني نهي شده بود درحاليكه اين نهاد در دانشگاه در حال فعاليت سياسي آشكار است. همچنين تاكيد كردم ساختار دروني بسيج دانشجويي كاملا با ساختار نظامي هماهنگ است و فرمانده دارند و اعضاي رسمي عضو سپاه در مراتب بالاتر در راس اين تشكل قرار دارند. از طرفي علاوه بر بودجهاي كه دانشگاه در اختيار تشكلهاي دانشجويي قرار ميدهد، بخشي از بودجه آنان از امكانات بسيج و سپاه تامين ميشود. در ضمن عضويت در بسيج دانشجويي باعث ايجاد سابقه و سهميه ميشود يعني هم از آن براي كاهش مدت خدمت سربازي ميتوانند استفاده كنند و هم از سهميه قبولي در دانشگاه بهرهمند خواهند شد. در نهايت تاكيد كردم اين وضعيت را مقايسه كنيد با شرايط يك عضو انجمن اسلامي دانشجويان يا ديگر تشكلهاي دانشجويي كه از هيچيك از اين مزايا برخوردار نيستند و تازه به دليل فعاليت در اينگونه تشكلها، چه بسا ستارهدار شوند و پروندهدار. اين نمونه را گفتم تا از يك مورد مشابه سخن بگويم كه در اين روزها با آن مواجه بودم.
به مناسب 13آبان و اشغال لانه جاسوسي، اين روزها سمينارها و نشستهايي در برخي از دانشگاهها برگزار شده است. درباره چرايي توجه مضاعف به موضوع اشغال لانه جاسوسي در چند سال اخير حرفهاي گفتني زيادي وجود دارد كه قصد ورود جدي به آن را ندارم. هر چه بود آن رخداد مهم سياسي موافقاني دارد و مخالفاني و جالب آنكه برخي از مخالفان امروز اشغال سفارت امريكا را كساني تشكيل ميدهند كه ديروز خودشان از ديوار سفارت بالا رفته بودند و روزگاراني به عنوان قهرمانان انقلاب دوم قلمداد ميشدند.
موافقان از اشغال لانه جاسوسي دفاع ميكنند تا مواضع ضدامريكايي امروز خود را توجيه كنند و در مقابل، مخالفان آن اقدام دانشجويان را ريشه همه مشكلاتي قلمداد ميكنند كه ما در كشور و در مناسبات خارجي شاهد آن هستيم. طبعا انتظار ميرود همه جريانهاي سياسي موجود و صاحبنظران با آزادي عمل كامل به طرح نظرات خود در اين زمينه بپردازند و اجازه موافقت يا مخالفت داشته باشند اما متاسفانه امسال شاهد اين «عدالت سميناري» نبودهايم و در عمل اجازه طرح برخي از نظرات مخالف در محيطهاي دانشگاهي به برخي از افراد داده نشد.
جناب مهدي نصيري كه خودش روزگاري از تندروان اصولگرا به حساب ميآمد مدتي است كه مواضع گذشته خودش را نقد ميكند و خواستار اصلاح روشهاي كشورداري كنوني است و از جمله معتقد نيست كه جمهوري اسلامي در سطح جهاني خود را منجي بشريت تصور كند و بار سنگين ايجاد نظام عادلانه در جهان را بر دوش بگيرد درحاليكه نتيجه اين سياستها، عدم توسعه اقتصادي و فقر و بيكاري و صدها بليه اجتماعي ديگر است. او از جمله با سياست حذفي برخي افراد و نيروهاي سياسي و نهادهاي حاكميتي هم مخالفت ميكند و معتقد است اگر قصد مبارزه با امپرياليسم و دشمنان خارجي را داريد در درون كشور، سياست ايجاد وفاق ملي و همبستگي اجتماعي را در پيش بگيريد و الا كارتان ابتر ميماند و نه در بين مردم جايگاهي خواهيد داشت و نه در مبارزه ضدامريكايي توفيقي نصيب شما ميشود. همين نظرات مورد توجه انجمن اسلامي دانشجويان در دانشگاه تبريز قرار گرفت و با دريافت مجوز لازم، جلسهاي را با حضور جناب نصيري طراحي كردند تا در سالگرد اشغال لانه جاسوسي درباره نيازها و پيشنيازهاي اين مبارزه سخن گفته شود. ظاهرا اين نگاه و اين سخنران، باب طبع برخي از نهادهاي امنيتي نبود و به همين دليل مداخله فرادانشگاهي كردند و به يك معنا، دستور لغو اين نشست دانشجويي صادر شد. نكته جالب آنكه نه تنها به مديريت دانشگاه و انجمن اسلامي دانشجويان دستور داده شد كه اين جلسه را برگزار نكنند بلكه به سراغ شركت هواپيمايي هم رفتند و بليت پرواز سخنران را لغو كردند كه كاري بيسابقه بود.
اين را مقايسه كنيد با يك سمينار اينترنتي (وبينار) ديگري كه با موضوع 13آبان در يكي از استانهاي جنوبي كشور برگزار شده است. در دعوتنامه ارسالي اين سمينار تاكيد شده است كه ميزبانان و برگزاركنندگان را نهادهايي مانند بسيج جامعه پزشكي استان، معاونت آموزش و پژوهش دفتر نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاههاي استان، دفتر همانديشي اساتيد دانشگاههاي استان و بسيج اساتيد استان تشكيل ميدهند و بر اين اساس از همه استادان دانشگاهها دعوت شد تا در اين جلسه همانديشي شركت كنند. نكته جالب آنكه براي جذب مشتري و افزايش شركتكنندگان، اين كار سياسي را با استفاده از امكانات عمومي مورد حمايت قرار دادهاند و تاكيد كردهاند «اين رويداد داراي امتياز ارتقاي اساتيد شركتكننده است». اين نكته را هم بايد بگويم كه سخنران اين جلسه هم تنها مبلغ نظرات سياسي خود نيست و بابت حضورش در اينگونه نشستها، حقالزحمه خوبي هم دريافت ميكند چرا كه معتقد است اين نهادها داراي بودجه مخصوص براي اينگونه فعاليت فرهنگي- سياسي هستند و چرا او نگيرد!
قصه همان است كه ابتدا گفتم. برخي از نهادهاي حاكميتي با استفاده از امكاناتي كه در اختيار دارند، به راحتي و بدون هيچ مانعي به طرح نظرات سياسي خود مبادرت ميكنند و منتقدان خود را مينوازند اما اجازه طرح نظرات مخالف را به منتقدان نميدهند. اين رويه خلاف عدالت است ولي واقعيتي است كه جريان دارد. در موضوعات اختلافي حتما بايد اجازه طرح همه نظرات را به صاحبانش داد تا در پرتو برخورد انديشههاي مختلف با يكديگر، شاهد تولد انديشه برتر و صواب باشيم و الا انديشه مظلومتر مورد قبول افكار عمومي قرار خواهد گرفت حتي اگر انديشه درستتر هم نباشد.