كاخ زمستاني و انقلاب دوم
مرتضي ميرحسيني
حكومت تزاري كه در روسيه سقوط كرد، اين كشور به گفته لنين «آزادترين كشور جهان شد» چون دولت موقتي كه به رياست الكساندر كرنسكي بعد از آن روي كار آمد، تسلط چنداني بر امور نداشت. بلشويكها، يعني لنين و هوادارانش- كه هم سازماندهي بهتري داشتند و هم خودشان را از همه انقلابيتر ميديدند - به دستورات دولت موقت هيچ توجهي نميكردند و سرگرم اجراي نقشههاي خودشان بودند. گويا منتظر فرصتي بودند تا با قواي دولتي درگير شوند و قدرت را به دست بگيرند. كرنسكي ميخواست سركوب يا حداقل مطيعشان كند، اما زورش به آنها نميرسيد. اعضاي دولت او هم يكدست نبودند و تازه برخي از آنان فهم درستي هم از آنچه در كشور ميگذشت، نداشتند. خلاصه بينظمي و بيثباتي مدتي ادامه پيدا كرد، تضاد و دشمني دولت موقت و بلشويكها شدت گرفت و عملا در شروع ماه نوامبر 1917 به بحراني سياسي در روسيه منجر شد. كرنسكي به اميد پايان دادن به اين زورآزمايي، روز ششم نوامبر لنين را مجرم خواند و حكم توقيف روزنامههاي بلشويكها را امضا كرد و به ارتش دستور داد تا جلوي همه فعاليتهاي آنان را بگيرد. تصميم دولت، فرصت يا بهانهاي را كه بلشويكها منتظرش بودند به آنان داد. لنين براي يارانش پيام فرستاد كه «ميخواهم با تمام قدرتم به رفقا تفهيم كنم كه حال همهچيز به تار مويي بسته است. ما بايد به هر قيمتي كه شده، امروز عصر، همين امشب وزرا را دستگير كنيم... نبايد درنگ كنيم! ممكن است همهچيز را از دست بدهيم.» همان شب ششم نوامبر، بلشويكها به فرماندهي لئون تروتسكي در خيابانهاي پتروگراد (سنپترزبورگ) - كه قلب تپنده روسيه در آن روزها بود - پخش شدند و ادارات اصلي شهر را يكي بعد از ديگري اشغال كردند. شب به پايان نرسيده، شهر را گرفتند و صبح هفتم نوامبر در بيانيهاي، سرنگوني دولت موقت را اعلام كردند. البته دولت موقت در مقر اصلياش، يعني كاخ زمستاني - كه زماني به تزارها تعلق داشت - هنوز سرپا بود. پس بلشويكها براي ختم ماجرا، همان روز، حوالي غروب به كاخ زمستاني هم يورش بردند و بعد از چند ساعت زدوخورد و تيراندازي، آنجا را نيز گرفتند. كرنسكي چند ساعت قبل از شروع درگيريها گريخته و ميدان را به لنين واگذار كرده بود. اعضاي كابينهاش هم بعد از مقاومتي بيفايده دستگير شدند. نوشتهاند زماني كه مهاجمان به سركردگي آنتونوف، نگهبانان را تسليم كردند و وارد كاخ شدند سيزده وزير كابينه، به حالتي رسمي دور ميز جلسه نشسته بودند. يكي از آنان به فرمانده بلشويكها گفت «اين دولت موقت است، خواست شما چيست؟» و فرمانده پوزخندي زد و پاسخ داد «همه شما توقيف هستيد... درود بر پرولتاريا و شوراهاي انقلابي!» همان زمان گروههاي ديگر انقلابي كه مخالف روشهاي بلشويكها و برخي از آنان معتقد به «افسانه ليبرالي انقلاب بدون خشونت» بودند بحث مصالحه ميان همه طرفها را پيش كشيدند. تروتسكي نپذيرفت و گفت «ديگر هيچ مصالحهاي در كار نيست. ما به كساني كه چنين پيشنهادي به ما ميدهند، خواهيم گفت: شما ورشكستههاي سياسي مفلوكي هستيد و نقش شما در عرصه سياست به پايان رسيده است. برويد به آنجا كه بدان تعلق داريد: به زبالهدان تاريخ.» لنين هم روز بعد در جمع هواداراني كه برايش هلهله ميكردند گفت «حال بايد هرچه سريعتر نظام سوسياليستي را برقرار كنيم!»