خطاب به شما كه جلوي ورود تماشاچيان به استاديومها را گرفتهايد
پاسخگوي مرگ نوجوان هوادار سپاهان باشيد
علي ولياللهي
خبر فوقالعاده دردناك و تكاندهنده بود. هوادار نوجوان تيم سپاهان در حالي كه با موتور اتوبوس باشگاه را تا رسيدن به استاديوم همراهي ميكرد بر اثر تصادف درگذشت. اين نوجوان به همراه دوستش روي موتور در حال اسكورت كاروان سپاهان بود و در راه از خودش و اتوبوس باشگاه سلفي ميگرفت اما به دليل لغزنده بودن زمين دچار سانحه شد. آخرين تصاويري كه از اين نوجوان عاشق فوتبال به ثبت رسيده خندههاي بلند او روي ترك موتور دوستش است. خندههايي زندگيبخش كه كسي تصور نميكند چند لحظه بعد به نابودي ميرسند.
اين بدون شك يك اتفاق است كه بخشي از آن نيز به خود آن نوجوان مرحوم برميگردد. عدم رعايت مسائل ايمني، استفاده نكردن از كلاه، گوش ندادن به توصيه سرمربي تيم كه خواسته بود كسي اتوبوس تيم را همراهي نكند و چند مورد ديگر را ميتوان برشمرد. اما چه كسي است كه نداند درگذشت هوادار نوجوان سپاهاني وجوه ديگري هم دارد كه نميتوان و نبايد به راحتي از كنار آن گذشت.
سنت همراهي اتوبوس باشگاه به اين شكل اگزجره دقيقا از زماني آغاز شد كه هواداران احساس كردند فعلا خبري از استاديوم و تماشاي تيم محبوبشان از نزديك نيست. آن موقع بود كه رفتند مقابل هتل، تيم را اسكورت كردند، بيرون ورزشگاه ايستادند تا مربيان و بازيگنان بيايند بيرون. مدتهاست رسانهها، مربيان فوتبال، بازيكنان، مديران باشگاه تكرار ميكنند اجازه ورود به ورزشگاهها به تماشاچيان داده شود. چند روز پيش مدير تيم نساجي روي آنتن زنده تلويزيون گفت به خاطر مشكل ورود زنان به ورزشگاه اين اجازه صادر نميشود. اين روزها سينما، تئاتر، نماز جمعه، مدارس، تجمعها و خلاصه همهچيز مجاز است و فقط و فقط ورود تماشاچيان به استاديوم رو باز آن هم در شرايطي كه ميتوان فاصله چندين متري بين هر تماشاچي در نظر گرفت تعطيل است. آيا آنهايي كه مصرانه از ورود تماشاچيان به استاديوم ممانعت ميكنند و اين مساله روتين را تبديل به يك مشكل امنيتي كردهاند حالا پاسخگوي درگذشت اين نوجوان اصفهاني هستند؟
وجه ديگر درگذشت هوادار نوجوان سپاهاني به اصفهان برميگردد. اين چندمين مورد غيرقابل پيشبيني در حركت اتوبوس يك تيم در اصفهان است. آخرين آن حمله با نارنجك به اتوبوس پرسپوليس در اين شهر بود كه بابتش دو نوجوان ديگر بازداشت شدند. سال گذشته هم چند بار اتفاقات بزرگ رخ داد. گير كردن اتوبوس در مسير و دير رسيدن و اتفاقاتي كه بازخوانياش حوصله سر بر است. در تمام اين مدت مقامات شهر اصفهان، پليس راهنمايي رانندگي، نيروي انتظامي چه كاري براي حل كردن اين مشكل انجام دادند؟ به نظر ميرسد اين نهادها با جمله «كاريش نميشه كرد» با قضيه كنار آمدند و صرفا سعي كردند از لحاظ فرهنگي و با موعظههاي پدرانه هواداران را بيخيال كنند و اقدامي عملي در اين زمينه انجام ندادند. بنابراين هر بار كه تيم سپاهان در اصفهان بازي دارد ممكن است يك اتفاق ناگوار رخ بدهد. گاهي مثل حمله به اتوبوس پرسپوليس خدا بخير ميگذراند و گاهي مثل اتفاقي كه براي هوادار تيم سپاهان رخ داد يك جان باارزش از دست ميرود. همه اينها در شرايطي است كه مردم ميدانند نيرويهاي نظامي و انتظامي اگر اراده كنند به قول معروف ميتوانند «سهسوته» مشكل تجمع هواداران در اطراف هتل و اتوبوس تيم را برطرف كنند.
روز جمعه فوتبال با از دست دادن يك هوادار نوجوان دوباره عزادار شد و معلوم نيست دفعه بعد چه اتفاق وحشتناكتر ديگري ممكن است رخ بدهد. شايد لازم باشد يكبار براي هميشه برنامهاي مشخص براي جلوگيري از اتفاقات اينچنيني انديشيده شود. فوتبال ايران در چند سال گذشته به دلايل مختلف و عموما به خاطر بيتدبيري مسوولان به اين مصيبتها دچار شده است. از درگذشت عماد ۶ ساله با برقگرفتگي در ورزشگاه آزادي و خودسوزي دختر آبي تا ماجرايي كه براي هوادار سپاهان رخ داده است. شايد در نگاه اول اين اتفاقات چندان به هم مرتبط نباشند اما همگي درنهايت به چيزي به اسم فوتبال گره ميخورند و اين دردناكترين قسمت ماجراست.