ادامه از صفحه اول
پشت پرده اتفاقات عراق
مساله سياست خارجي است. عراق طي دوره الكاظمي توانست جايگاه خود را در عرصه بينالمللي ارتقا دهد و نقش موثرتري در منطقه ايفا كند. انتخابات اكتبر نيز مزيد بر علت شد تا گمانهزنيها درخصوص ناكارآمدي دولت فعلي عراق بيشتر شود. فارغ از اينكه آيا در انتخابات ماه گذشته عراق تقلبي صورت گرفته يا اين انتخابات در صحت و سلامت كامل برگزار شده، عملكرد دولت عراق در روند شمارش آرا بسيار بد بود و اين مديريت بد در كنار يك كمكاري محسوس باعث شد بياعتماديها درخصوص آنچه اتفاق افتاده تا حد زيادي گسترش پيدا كند. از سوي ديگر، نخستوزير عراق جايگاه فرماندهي كل قوا در اين كشور را برعهده دارد و عملكرد نيروهاي نظامي و امنيتي كشور به پاي او نوشته ميشود. زماني كه در مواجهه با اعتراضات، اتفاقاتي نظير آنچه اين روزها در عراق شاهدش هستيم رخ ميدهد - از جمله اينكه تعداد زيادي از معترضان مجروح و تعدادي از آنها نيز كشته شدند يا رفتار نظاميان در به آتش كشيدن خيمه معترضان- طبيعي است كه جامعه نخستوزير را مسوول بداند و او را به دليل ضعف در مديريت اوضاع ملامت كند. نگاهي به نحوه پوشش رسانهاي تلاش نافرجام براي ترور مصطفي الكاظمي و تاكيد جدي روي مساله استفاده از پهپاد نشان ميدهد، فارغ از صحت روايتي كه دولت عراق مطرح ميكند، گروهي تصميم دارند اين مساله را به ايران و نيروهاي نزديك به جمهوري اسلامي مرتبط كنند. آنها ميخواهند با ارتباط دادن موضوع پهپاد به ايران از آب گلآلود ماهي بگيرند و گروههايي نظير حشدالشعبي را تحت فشار قرار دهند. در حالي كه مواضع افراد تاثيرگذار در گروههايي نظير عصائب اهل حق، كتائب حزبالله و ائتلاف الفتح و محكوم كردن حمله به نخستوزير از سوي آنها بيانگر اشتباه بودن اين اتهامزني است و نشان ميدهد گروهي با اهداف سياسي چنين اتهامي را مطرح ميكنند. واقعيت اين است كه عوامل حمله اخير و هر گروهي كه پشت پرده حمله به اقامتگاه نخستوزير قرار داشت، هوشمندانه عمل نكردند و احتمالا نتوانند به اهداف سياسي خود دست پيدا كنند. از يكسو از نظر سياسي، زمان درستي براي حمله انتخاب نشده بود چراكه اگر گروهي واقعا مخالف كاظمي باشد، اينچنين به احياي چهره او در عراق كمك نميكند و از سوي ديگر در وضعيتي كه گروههاي مقاومت نداي مظلومانه سر دادهاند و در حال اعتراض هستند، اتهامزني به آنها بعيد به نظر ميرسد كه راه به جايي ببرد.
واكنش به اظهارات جورج قرداحي
درنهايت واكنش نامتناسب عربستان به اظهارنظري عادي از سوي يك چهره محبوب عربي باعث نشد تا دولت لبنان تن به عذرخواهي دهد يا قرداحي استعفا كند. حزبالله لبنان از او حمايت كرد و عبدالعزيز صالح بن حبتور، نخستوزير يمن جورج قرداحي را «انساني آزاده» خواند و گفت ايشان حرف حق را زدند، جنگ با يمن بيهوده است و اين گفته از سوي يمنيها و آزادگان عرب و جهان مورد قبول و تقدير و احترام است. در صنعا تصاوير قرداحي برافراشته شد و بر آنها نوشته شده بود: جنگ با يمن بيهوده است! خشم گسترده اعضاي شوراي همكاري خليجفارس و جنجال رسانهاي همراه با قطع روابط ديپلماتيك افكار عمومي جهان عرب را متوجه تناقضات سياست خارجي عربستان سعودي كرد و انتقادات بسياري در رسانهها برانگيخت. كشوري كه در سخنراني موهن ترامپ «گاوي شيرده» خوانده شد و با قبول تحقير و ذلت در مقابل امريكا سكوت كرد و هيچ واكنشي در برابر آن از خود نشان نداد چگونه است كه امروز با علم كردن موضوعي قابل اغماض، اقتصاد بحرانزده لبنان را دچار فشار مضاعف ميكند؟ حجم خسارت مالي لبنان از قطع ارتباط با عربستان حدود شش ميليارد دلار برآورد ميشود كه با توجه به شرايط فعلي اين كشور رقمي قابل توجه است. تلاش ديپلماتيك عبدالله بوحبيب وزير خارجه لبنان تاكنون بيثمر بوده، وي در پاسخ به سوالي درباره روند گفتوگوها با عربستان بيان كرد در حل بحران فعلي با عربستان موفق نبوديم زيرا عربستان رويكرد قساوتآميزي پيشه كرده كه براي طرف لبناني قابل درك نيست؛ از سويي ديگر وزير خارجه عربستان فيصل بن فرحان اظهار داشت دليل قطع رابطه ما با لبنان، استمرار سلطه حزبالله لبنان در عرصه سياسي است و به اين نتيجه رسيديم كه ارتباط با لبنان و دولت فعلي آن نه مفيد و نه كمككننده است. با اين همه دولت لبنان از هيچ كوششي جهت گفتوگو كوتاهي نكرده و همچنان در تلاش براي استفاده از ميانجيگري كشورهاي موثري چون قطر در حل بحران است. بحراني كه ريشه در رقابت عربستان با كشورهاي متحد جمهوري اسلامي ايران دارد. شايد بتوان بروز اين تنش همزمان با سلسله نشستهاي نمايندگان ايران و عربستان در بغداد در راستاي ازسرگيري روابط دو كشور را قدرتنمايي نه چندان شرافتمندانه عربستان سعودي در منطقه قلمداد كرد.