• ۱۴۰۳ جمعه ۶ مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5070 -
  • ۱۴۰۰ پنج شنبه ۲۰ آبان

جان‌فانته بخوانيم

اسدالله امرايي

«دن‌فانته» در مقدمه‌ اين كتاب درباره پدرش نوشته است: «سال‌ها پيش يكي از دوستان قديمي پدرم داستان زير را برايم تعريف كرد... يك روز عصر، جان فانته با عزمي راسخ و يك بسته سيگار لاكي استرايك در جيب پيرهنش، درحالي‌كه لبخند هميشگي‌اش را به لب داشت، از پله‌هاي دفتر روزنامه‌اي محلي بالا رفت. در اتاق مطبوعات از خبرنگار استخدامي آنجا پرسيد، مي‌تواند اجازه بدهد او آن شب ماشين تحرير بي‌استفاده‌اي را قرض بگيرد يا نه. فانته توضيح داد مي‌خواهد داستاني بنويسد. داستاني معركه. داستاني درخشان. قصه‌اي چنان با بعد و عمقي كه سپيده نزده، مي‌توانست ذات ادبيات امريكا را دگرگون كند.» اين تكه‌اي از مقدمه دن فانته بر كتاب پدرش است. رمان «تا بهار صبر كن، بانديني» اثر جان‌فانته با ترجمه محمدرضا شكاري در نشر افق منتشر شده. رمان ديگر فانته هم با عنوان جاده لس‌آنجلس است كه آن را هم شكارسري ترجمه كرده. تا بهار صبر كن، بانديني عنوان نخست از چهارگانه‌اي است كه از مطرح‌ترين آثار فانته محسوب مي‌شوند؛ نويسنده‌اي كه به او لقب «جواهر گمشده‌ ادبيات امريكا» داده‌اند. اين چهارگانه شامل رمان‌هايي با محوريت يك شخصيت داستاني به نام آرتورو بانديني است كه آنچه در زندگي‌اش گذشته در چهار رمان روايت مي‌شود. جان‌فانته نويسنده خوش‌اقبالي نبود؛ هر چند بوكوفسكي درباره او گفته «فانته خداي من بود» خواند و آثار ادبي ارزشمندي هم نوشت؛ اما در زمان حياتش به شهرت نرسيد.
 «ماريا برخاست، دست‌هاي سفيدش را جلويش گرفت و تلوتلوخوران به طرف در رفت، صورتش يخ‌ بود و رنگ به رو نداشت. از بغل آرتورو رد شد و پا به تاريك روشن غروب گذاشت. آرتورو نمي‌دانست او چه مدت آنجا بوده، شايد يك ساعت، شايد هم بيشتر، اما مي‌دانست حتما از سرما نيمه‌جان شده است. ماريا گيج و منگ قدم برمي‌داشت.»
تا بهار صبر كن، بانديني داستان فقر و خيانت و هويت ايتاليايي- امريكايي است؛ داستانِ رويارويي پسركي نوجوان با دشواري‌ها و حقايقي كه به او تحميل مي‌شود و داستان اميد به روزهاي بهتر. آنچه جان‌فانته در اين چهارگانه‌ داستاني قدرتمند و غنايي خلق كرده، درباره سال‌هاي پرآشوب نوجواني است. تا بهار صبر كن، بانديني روزگار زمستاني و سرد خانواده‌اي را مي‌گويد كه در ميانه‌ ركود اقتصادي بزرگ امريكا در دهه‌‌ سي ميلادي و از پس روابط عاشقانه‌ شكست‌خورده، هنوز نيم‌نگاهي اميدوارانه به آينده دارد.
جان‌فانته (۱۹۰۹-۱۹۸۳) در سال ۱۹۸۷، چهار سال پس از مرگش، برنده‌ جايزه‌ ادبي پِن امريكا شد. در سال ۱۹۸۹ نيز دومنيكدرو در فيلمي اقتباسي از رمان وي ساخت كه بازيگران مطرحي مانند جان مانتنا و فِي داناوِي در آن نقش‌آفريني كردند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون