واژگان بدريخت و بدآهنگ
در صدا و سيما!
نويد مجيدي
سالها پيش كه اجراي مجريان صدا و سيما را ميشنيديم يا نگاه ميكرديم يا بيننده و شنونده اخبار رسانه ملي بوديم، عموما واژگان و جملههاي گوشنوازي همراه با وقار و خوانشِ درست از آنان ميشنيديم. براي نمونه، ميتوانيم در ميان گويندگان خبر زندهياد ناصر خويشتندار را نام ببريم و در ميان گزارشگران ورزشي به زندهياد عطاءالله بهمنش (كه گزارشهاي وي در بايگاني موجودند)، جهانگير كوثري، مسعود اسكويي و زندهياد محمدرضا نوايي اشاره كنيم كه افزون بر صداي گيرا، بيان شيوا و زيبايي داشتند. روزنامهنگاراني چون اردشير لارودي و زندهياد پرويز زاهدي هم با اعتقاد به درستنويسي و زيبانويسي، مطالبشان را مينوشتند. اما در برهه كنوني، نه تحريريه اخبار صدا و سيما از آگاهي و مهارت لازم براي آمادهسازي يك متن زيبا و روان برخوردار است و نه بيشترِ گزارشگران ورزشي ميانهاي با ادبيات و درستنويسي دارند! اگر چه خطا همزاد كار انسان است و شايد در گفتار و نوشتار هر كسي و از جمله كساني كه از آنان نام برديم - و حتي اديبان - هم رخ بدهد، اما ناآشنايي با بنيانهاي جملهبندي و مفاهيم نخستين زبان، آن هم از سوي اهل رسانه! پذيرفتني نيست. يكي از كاركردهاي رسانه، كمك به آگاهي عمومي و بهبود سوادِ گفتاري مردم است و نه كاركرد برعكس! و دور ساختن مردم از واژگان زيباي زبان ملي؛ براي نمونه اكنون واژه بدريخت و بدآهنگ «تقابل» مانند نقل و نبات در دهان مجريان و در نوشتار تحريرگران به چشم ميخورد. باعث ناخرسندي و تاسف است كه در حالي كه زبان فارسي واژگان زيبايي چون «رويارويي»، «ديدار»، «پيكار» و مانند اينها دارد از زبان مجريانش - براي نمونه - بشنويم: «در اين بخش برنامه سابقه تقابل تيمهاي استقلال و فجر را مرور ميكنيم!» يا «تقابل دو تيم پرسپوليس و آلومينيوم فردا ساعت ۱۸ پخش خواهد شد!» آيا گزارشگر و مجري گرامي نميتواند مانند سالهاي گذشته و به اين صورت جمله را بيان كند: «در اين بخش برنامه مسابقه ديدارهاي (رويارويي) تيمهاي استقلال و فجر را مرور ميكنيم.» آيا در گزارش كشتي يا تيتر اين ورزش در رسانههاي نوشتاري، نميتواند به جاي تقابل دو كشتيگير بيان كند كه: «فردا پيكار (ديدار، مصاف) حساس حسن يزداني و ديويد تيلور را خواهيم ديد.» همين وضع را درباره واژه «تردد» هم داريم! در حالي كه واژگان بسيار زيبا و رساي «آمد و شد» يا «رفت و آمد» در فارسي وجود دارند! پس چه خوب است كه پليس و تحريريه خبر صداوسيما اطلاعيههاي مربوط به آمد و شدهاي درونشهري و برونشهري را با همين واژگان زيبا تنظيم و پخش كند. به عنوان نمونهاي ديگر، چند سالي است كه واژه نامانوس و بيگانه «تعامل» ورد زبان دولتمردان و رسانهها شده است! اما بايد پرسيد، مگر واژگان «همكاري»، «همدلي» يا «همانديشي» كه هر كدام در موقعيت خود ميتوانند به جاي واژه ياد شده بهكار بروند، چه اشكالي دارند كه ميخواهيد ذائقه شنيداري مردم را دگرگون كنيد؟! در اين ميان نكته شگفتانگيزي كه بسيار اهميت دارد اين است كه اگر به سالها و دهههاي گذشته برگرديم، حافظه شنيداري ملت ايران با واژگان «ديدار»، «رويارويي»، «پيكار»، «مصاف»، «آمد و شد»، «رفت و آمد»، «همكاري»، «همانديشي»، «همدلي» و مانند اينها در طول صدها سال خو گرفته است و واژگان «تقابل»، «تعامل»، «تردد» هيچ سابقهاي - مگر واژه تردد - در نوشتار و گفتار ايرانيان ندارند!! پس چه لزومي براي كاربرد آنها ميبينيد؟ آيا اين كارها معنايي دارند؟ روي سخنم با رسانه ملي، همكاران روزنامهنگار، گزارشگراني چون محمدرضا احمدي، پيمان يوسفي، رضا جاوداني، مهدي توتونچي و نيز گزارشگران و مجريان تازهكاري است كه در حوزههاي ورزشي و اجتماعي در3-2 سال اخير به صداوسيما و رسانههاي ديگر پيوستهاند. انتظار ميرود اين عزيزان در گفتار و نوشتار خود بازنگري و در جهت درستگويي و درستنويسي تلاش كنند. انتظار از دولتمردان و ارگانهاي حاكميتي مرتبط با قلمروي فرهنگ و ادب نيز اين است كه در حافظه شنيداري ملت دست نبرند و ميراث فرهنگي و ادبي آنان را خواسته يا ناخواسته دچار تغيير نامطلوب و آسيبزا نكنند؛ چرا كه اين گونه اقدامات با شعار «فارسي را پاس بداريم» همخواني ندارد! و به زبان ارجمند ملي آسيب خواهد رساند.
روزنامهنگار و تحليلگر