یک برد دقیقه آخری و هزاران تفسیر
ایران- لبنان و آزمون تحمل یکدیگر
علی ولیاللهی
بعد از بازی ایران و لبنان که دو بر یک به نفع ایران تمام شد رسانهها، کارشناسان و مردم در فضاهای مختلف نظراتشان را در مورد بازی تیم ملی منتشر کردند. دیدگاههایی کاملا متفاوت و حتی متضاد. از «مردیم تا بردیم» تا «این تیم شکستناپذیر». از «بدون طارمی هم میبریم» تا «فرار از جهنم لبنان». از «تاکتیک نداشتیم» تا «بالاخره تاکتیکهای سرمربی جواب داد». از منفیترین دیدگاه تا مثبتترین. نکته جالب توجه اینکه بازی هم جوری تمام شد که جا برای هرطور تفسیری را باز گذاشت. یعنی هرچقدر تا قبل بازی بین موافقان و مخالفان اسکوچیچ، طرفداران و منتقدان مهدی طارمی، سرخابیها و دیگران سر چیزهای مختلف بحث بود، بازی هم جوری پیش رفت که اجازه نداد یک دسته کاملا بتواند به طرف مقابل غلبه پیدا کند. این نتیجه دو بر یک آن هم با دو گل در دقایق ۹۱ و ۹۵ آزمون و نوراللهی شرایط را جوری رقم زد که هم میشود گفت چقدر بد بودیم که ۶۰ دقیقه از لبنان عقب افتادیم هم میشود گفت چقدر خوب بودیم که توی پنج دقیقه آخر کامبک زدیم! هم میشود گفت نوراللهی توی جریان بازی خوب نبود و باید زودتر تعویض میشد هم میتوان گفت بازیکنهای بزرگ توی یک لحظه تاثیر خودشان را میگذارند و اسکوچیچ هم به همین دلیل احمد نوراللهی را در بازی نگه داشت. اگر مثلا ایران خدای نکرده میباخت یا با یک نتیجه پرگل حریفش را میبرد احتمالا این قدر اختلاف نظر به وجود نمیآمد. این بسیار جالب است. اینجا یک واقعیت مسلم وجود دارد. یک نتیجه بازی که تا ابد تغییر نخواهد کرد. یک چیز فیزیکی و قابل لمس اما در حد فاصل چند دقیقه پس از پایان بازی این همه تفسیر متفاوت از آن منتشر شد. تمام تحلیلها و اظهار نظرها هم بخشی از حقیقت را در دل خودشان نهفته داشتند. چه آنهایی که گفتند خوب بودیم و چه آنها که گفتند شانسی بردیم. این یک معنای شخص دارد. اینکه دنیای آدمها چقدر متکثر و پیچیده است. چقدر آدمها در مورد واقعیتها متفاوت فکر میکنند چه برسد به مسائل انتزاعی.بله! هر روز هزاران چیز اتفاق میافتد که واکنشهای متفاوتی به همراه دارد و میتواند شاهد مثال قرار بگیرد اما اینجا بحث سیاست یا اقتصاد یا مسائل اجتماعی نیست که متخصصین حوزه خودش را بطلبد. اینجا فقط فوتبال است. همین. بارها و بارها پیش آمده در رخدادهای گذشته عدهای تلاش کردهاند با این بهانه که طرف مقابل نمیفهمد او را وادار به سکوت کنند. در همین فوتبال ملی بعد از جام جهانی ۲۰۱۸ کی روش و فدراسیون به منتقدان یورش بردند. گرفتن ۴ امتیاز از سه بازی و امید به صعود تا لحظه آخر طرفداران مرد پرتغالی را تحریک کرد رو به منتقدان هیس نشان بدهند. بعد از حذف ایران در جام ملتهای آسیا با آن باخت سنگین به ژاپن نوبت به منتقدان رسید تا طرف مقابل را دعوت به سکوت کنند. این پروسه قبل از آن بود، با دوران کیروش تشدید شد و حالا هم وجود دارد. بازی ایران با لبنان و اتفاقات قبل و بعد آن میتواند یک آزمون مهم برای همه باشد. اینکه سعی کنیم بتوانیم خودمان را به تفکرات مختلف نزدیک کنیم. تلاش کنیم متوجه بشویم آدمهای اطرافمان چه شکلی فکر میکنند. زحمت بکشیم تا بتوانیم بپذیریم یک عالمه زاویه دید متفاوت حتی در مورد یک نتیجه بازی وجود دارد. زاویه دیدهایی که دنیا را از نگاه خودشان میبینند. این یعنی باید به هر طرز فکری احترام گذاشت؟ اصلا! این فقط پذیرفتن است. پذیرفتن اینکه آدمهایی وجود دارند که مثل ما فکر نمیکنند و باید وجودشان را تحمل کرد. شاید با تمرین در همین اتفاقات ساده مثل یک نتیجه فوتبالی بتوان به جایی رسید که دیگر هیچ را به سکوت دعوت نکنیم. آن وقت میتوان این را تعمیم داد به مسائل دیگر. به سیاست، اجتماع، فرهنگ و....