به مناسبت تجديدچاپ شرح استاد خزائلي بر بوستان و گلستان
ايمانيان و ايرانيان
عظيم محمودآبادي
هر ازگاهي با خود فكر ميكنم چقدر خوب كه در دوران سعدي، حافظ، فردوسي و عطار، نبودهام و در عوض زماني گذرم به اين جهان افتاده كه شرحها و كتابهاي به غايت در خوري پيرامون آثار اين بزرگان نوشته و منتشر شده است و اكنون به خيل وسيعي از آنها دسترسي دارم.آري گاه احساس ميكنماي بسا اگر همعصر آن نوادر دنيا بودم، حظ و بهرهاي كه اكنون ميتوانم از آثارشان ببرم به غايت كمتر از اين بود. دستكم صاحب اين قلم در خود اين را نميبيند كه بدون آثار اساتيدي چون بديعالزمان فروزانفر، كريم زماني، عبدالحسين زرينكوب و... به فهمي از مولانا و مثنوياش نائل شود كه به بركت آثار اين بزرگان شده است. همچنان كه نميتوانست- به قول ملاصدرا- «فردوسي قدوسي»و شاهكارش را چنان بفهمد كه پس از مطالعه مقالات و كتابهاي استاد جلال خالقي مطلق. ايضا در بضاعت خويش نميبيند فهم حافظ را آنطور كه پس از موانست با آثار اساتيدي چون علامه قزويني، قاسم غني، بهاءالدين خرمشاهي، داريوش آشوري و... همانطور كه اين قاعده به قوت در مورد عطار نيشابوري و كارهاي استاد شفيعي كدكني نيز صدق ميكند. در مورد استاد سخن نيز وضع بر همين منوال است و شروحي كه بر آن توسط سخندانان سترگ دوران ما نوشته شده، راهگشاي درك دقيقتر سعدي شيرازي و سخن او است. از جمله مهمترين اين شروح، دو اثر بينظير مرحوم دكتر محمد خزائلي است. در بزرگي و منحصر به فردي اين دو اثر (شرح بوستان و شرح گلستان استاد خزائلي) همين بس كه در آثارمرحوم استاد غلامحسين يوسفي (ديگر سعديشناس برجسته معاصر)، به كرات به شرح بوستان و گلستان استاد خزائلي ارجاع و استناد شده است. به بيان ديگر تنها خوانندگان مستضعفي چون نگارنده نيستند كه براي فهم بهتر سخن استاد سخن محتاج آثاري چون شروح استاد خزائلي هستند، بلكه بزرگترهاي ما و از آنها بزرگترها نيزاز اين خوان متنعم بودهاند.
براي راقم اين سطور كه هرگاه به گلستان يا بوستان و شرح استاد يوسفي مراجعتي داشت با ارجاعات مكرر به آثار استاد خزائلي روبرو ميشد، تجديد چاپ اين آثار پس از سالها، همان مژدهاي بودكه اگر بر سرش جان فشانده ميشد نيز ناروا نبود!
اكنون پس از سالها، شرح بوستان و گلستان در دو مجلد جداگانه با ظاهري دلچسب و تركيبي شايسته به زيور طبع آراسته شده و در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است. اين دو اثر مهم، علاوه بر اينكه حاوي شرح استاد خزائلي بر بوستان و گلستان است، از فهرست آيات قرآن، احاديث، امثال، لغات، اعلام، مكانها، كتابها و حتي نام حيوانات برخوردار است.
پژوهشگران خود ميدانند كه اين ويژگيها چه كاركردهاي مهم و مباركي برايشان خواهد داشت كه همه اينها را مرهون زحمات و توفيقات استادي هستيم كه پيش از دوسالگي بر اثر بيماري آبله براي هميشه بينايياش را از دست داد. اما رشتهاي كه عشق بر گردنش افكنده بود، محكمتر از آن بود كه نقص نعمت به نقصانش بينجامد و شعلهاش را كمسو كند. همان عشقي كه بر دو پايه استوار بود و استاد در مقدمه خود بر شرح گلستان از آن، چنين رمزگشايي ميكند: «ما مردم ايران بحمدالله [...] دو فضيلت خدا [به ما] داده كه سرمايه بقا و جاويداني كشور و ملت ما است. نخستين مزيتي كه به ما ارزاني شده پيروي از مذهب شيعه اثناعشري است كه خاتم مذاهب دين مبين اسلام است. بزرگان اين مذهب، مردمي پاك و دانا دل بودهاند و در هر رشته از علوم و معارف و كمالات، تتبعها و تحقيقها كردهاند و ايرانيان پاكدل و صاحب ذوق از صدر اسلام، پيروي اين آيين را برگزيدهاند و ذوق سليم خود را در تركيب و استنباط احكام و قوانين آن به كار داشتهاند. [...] دومين فضيلتي كه خداوند بخشنده به ملت و كشور ما عطا فرموده، ادب پر مايه و توانگري است كه با جلاي خاص خود چشم عالميان را به خويش متوجه ساخته است تا جايي كه همه ملتها سرزمين ما را كشور گل و بلبل و عرصه ذوق هنر شناختهاند».
آري ايمان و ايران همان اركان عشقي بود كه گويي دريافت زيباييشان موكول و منوط به بينايي نبود! همان ندايي بود كه خوشتر از صداي سخنش نبود و نيست. همان يادگاري كه در اين گنبد دوار مانده و همان ماهِ نويي كه چون ابرو نمود و جلوهگري كرد و رو به بست، دلهاي روشن و جانهاي بيدار را شيدا كرده و ميكند.
شرح بوستان و شرح گلستان سعدي به قلم مرحوم استاد دكتر محمد خزائلي اكنون توسط انتشارات بدرقه جاويدان به زيور طبع آراسته و پس از سالها منتشر شده و در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است. پيش از اين نيز كتاب «احكام قرآن»از همين ناشر منتشر شده بود كه همچنان در بازار كتاب موجود و در دسترس است. اين اثر نيز چنان كه از نام آن مشخص است به آن دسته از احكام فقهي و شرعي پرداخته كه در قرآن كريم مستقيما به آنها پرداخته يا اشاره شده است. هر سه اين آثار در كنار ساير آثار آن مرحوم پس از گذشت نيمقرن از تاليف و تدوين آنها همچنان ميتواند براي پژوهشگران فارسيزبان قرآن و متون ادبي كلاسيك منبعي بينظير قلمداد شود.