• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5073 -
  • ۱۴۰۰ دوشنبه ۲۴ آبان

چرا بورس هنوز به ركوردهاي پيشين بازنگشته است؟

رنگ سبز روي برگ زرد

ابوذر مشايخي

اين روزها يك سوال مهم ذهن فعالان بورسي را درگير كرده و آن اينكه آيا حال و هواي بورس طبيعي است؟! وضعيت اين‌گونه به نظر مي‌رسد كه بازار سرمايه با تلاش‌هاي دولت، مجلس، سازمان بورس و اوراق بهادار، شركت بورس و جلسات با صندوق‌ها و حقوقي‌ها تغيير كرده و همه اين نهادها به گونه‌اي در فصل خزان بازار سرمايه، به يك‌باره رنگ سبز روي آن پاشيده‌اند اما هنوز هم نتوانسته‌اند آن‌طور كه مي‌خواهند رضايت فعالان بازار يا سرمايه‌گذاران اين بخش را جلب كنند و بهار سبز واقعي را برگردانند. به عبارت ديگر تلاش مي‌كنند «رنگ سبز روي برگ زرد بكشند!»

براي روشن شدن موضوع مورد بحث ابتدا يك تعريف ساده از بازارهاي مالي داشته باشيم، همه بازارهاي مالي در عبارتي ساده يعني «خريد و فروش ريسك» خلاصه مي‌شوند، ريسك هم متعلق به آينده است، مفهوم ريسك ناشي از ناآگاهي، ابهام، ترس و... است. ريسك‌ها هم ناشي از مجموعه‌اي از عللي هستند كه در قالب پيش‌بيني‌هاي اقتصادي، سياسي، مالي و حتي اجتماعي شكل مي‌گيرند تا سياستگذاري‌هاي دولت و مجموعه حاكميت تعريف شود كه در نهايت در واكنش سرمايه‌گذار و فعالان اين بازارها و در خريد و فروش و قيمت‌گذاري‌ها محقق مي‌شود.هر كدام از اجزا ريسك، نقش‌ و وزن‌هاي متفاوت در هر دوره دارند.مثلا سياست‌هاي مالي دولت در تامين كسري بودجه خود يا سياست‌هاي كسب وكار و قيمت‌گذاري كالا و خدمات، دخالت دولت در قيمت‌گذاري ارز تا كالا و خدمات، نرخ ماليات، تحريم‌ها، قوانين صادرات و واردات، نرخ ارز و محدوديت‌هاي فروش يا قوانين در حال تصويب و... در اين مسير تاثيرگذار است يا تصميم نظام در عرصه سياست خارجي، ابهام در بودجه‌ريزي دولت جديد، تغييرات مديريتي در شركت‌هاي بورسي و تاثيرگذار در بازار (با توجه به تحولات هيات دولت و بدنه اقتصادي كشور از وزارت اقتصاد و وزارتخانه‌هاي اقتصادي تا بانك مركزي و همه نهادهاي اقتصادي و مالي دولت از بانك تا هلدينگ‌هاي مهم و تاثيرگذار بازارهاي پولي و مالي) كه امري طبيعي در همه دولت‌ها در شروع خود هستند اما فعالان براي برآورد تاثيرات اين تغييرات در كنار ساير موضوعات كلان اقتصادي ريسك‌هايي در نظر مي‌گيرند و صبر پيشه مي‌كنند.
اينكه هر بازار دارايي در حالت طبيعي جدا از ساير بازار و شرايط و متغيرهاي اقتصادي نمي‌توان تحليل كرد، امري بديهي و روشني است.اما اگر بخواهيم كمي عميق‌تر به حال و روز كنوني بازار نگاهي بيندازيم بايد موضوعاتي نظير ريشه‌هاي رشد سال‌هاي 98 و 99، علت ريزش شاخص مرداد و شهريور سال پيش و واكنش سرمايه‌گذاران بزرگ به تحولات سياسي و اقتصادي يك‌سال گذشته را در نظر گرفت. لازم به بيان است كه اين تحليل بدون در نظر گرفتن برخي تحولات اقتصاد جهاني مثل رشد قيمت كاموديتي، بحران جهاني انرژي و به تبع آن افزايش قيمت جهاني نفت، گاز و ساير فرآورده‌هاي نفتي به خاطر خروج آرام از ركود اقتصادها بعد از بحران كرونا و افزايش تورم در اقتصاد‌هاي جهاني است (كه اين اتفاقات قاعدتا بايد باعث تحرك مثبت بورس ما مي‌شدند اما نشدند كه خود دلايل زيادي دارد) بلكه تحليلي بر شرايط و حال و هواي بورس، تحت تاثير عوامل داخلي اعم از بازيگران اصلي بازار سرمايه ايران (سرمايه‌گذاران، دولت، نهاد‌هاي نظارتي و...) و واكنش آنها هستند.
براي شناخت اين روزهاي بورس و ريشه‌هاي آن بايد ابتدا به شناخت و ريشه‌هاي علل رشد شتابان شاخص و قيمت سهام شركت‌ها طي سال‌هاي 97 تا نيمه 99 (شاخص ابتدايي سال 97 حدود 90هزار واحد و در مرداد99 به 2ميليون واحد رسيد!) پي برد.عمده افزايش قيمت سهام طي آن دوره بدون ترديد تورم ناشي از بزرگ‌ترين شوك ارزي (احتمالا تاريخ اقتصاد كشور) بود كه باعث دومينوي افزايش قيمت تمامي دارايي‌ها (اعم از مسكن تا طلا و...)، كالا و خدمات بود كه به تبع آن بر بازار سهام نيز با دو نيرو همراستا تاثيرگذار شد، اين تورم باعث افزايش فروش شركت‌ها به خاطر رشد قيمت ارز (در نظر بگيريد كه ارزش عمده بازار سهام ايران ناشي از شركت‌هاي صادر‌كننده مواد خام است؛ شركت‌هاي معدني تا پتروشيمي و...) در كنار تورم داخلي كه باعث افزايش عدد فروش شركت‌هابود، شد و در ادامه جهش قيمت‌ها در همه ابعاد اقتصاد نيروي دوم در قالب ارزش جايگزيني دارايي‌ها شركت‌ها تاثير گذاشت (شركت در ترازنامه خود ساختمان، تجهيزات، ماشين‌آلات و...). تا اينجا به نظر كاملا طبيعي بود كه افزايش فروش شركت‌ها ناشي از تورم در كنار ارزش جايگزيني دارايي‌ها باعث افزايش ارزش شركت‌ها و سهام شود كه اين امر طي حدود20 ماه در قيمت همه سهام‌ها خود را نشان داد؛ افزايش‌هاي چندين برابري قيمت سهام شركت‌ها و ارزش آنها طي يك دوره پرشور و پرشتاب! به‌طوري كه دولت سابق براي كنترل و پاسخ به تقاضاي بي‌حد و طمع‌گونه بازار براي خريد سهام اقدام به عرضه و آزادي‌سازي سهام‌هاي شركت‌هاي در اختيار خود بر اساس تقاضا و درخواست بازار كرد و در ادامه سهام عدالت فريز شده نيز شروع به عرضه شد! حال بازار سهام مثل ساير بازارها كه دو طرف عرضه و تقاضا دارد تعداد عرضه بيش از تقاضاي موجود و به يك‌بار در تابستان داغ به خزان قرمز تبديل شد!
 اما در كنار اين موضوع نبايد ‌«پيشي‌نگري» اشتباه فعالان بر ادامه شتاب رشد ارز بسيار بالاتر از كشش و شرايط اقتصادي و همچنين سياست ناشي از نتيجه انتخابات امريكا به نظر خيلي خوش‌بينانه و اصطلاحا حس توهم‌گونه را فراموش كرد.
قيمت هر كالا يا هر دارايي مجموعه‌اي از عوامل بنيادي اقتصادي و مالي در كنار عوامل‌هايي مثل كمبود، محدوديت و... به علاوه «پيش‌بيني يا انتظار» كه در علم اقتصاد به نام «تورم انتظاري» مطرح مي‌شود از جمله ابعاد و دلايل ايجاد تورم و افزايش قيمت است كه علاوه بر عوامل سياست‌هاي اقتصادي و مالي زمينه جامعه‌شناسي و روانشناسي نيز دارد كه در بازارهاي مالي نيز به شكل ديگري خود را در قيمت سهام و انتظار افزايش بيشتر نشان مي‌دهد كه تركيبش با اخبار منفي نقش بسزايي در مقدار تقاضا و قيمت كالا و سهام دارد. البته نبايد منكر سياستگذاري‌هاي دولت در زمينه كنترل تورم، سركوب قيمت‌ها، سياست‌هاي مالي و پولي دولت بر تشديد انتظار تورمي و قيمت سهام بود.به عبارت ديگر حال اين روزهاي بورس خيلي غيرطبيعي نيست! چراكه حاصل برآيند همه كنشگران بازار است چه بيم و چه اميد بر اساس ريسك‌ها و پيش‌بيني‌هاي خود! چراكه حاصل برآيند همه متغيرها در ارزش‌گذاري و قيمت يك دارايي تجميع شده است. اين متغيرها اعم از سياسي، اقتصادي، اجتماعي، تجارت خارجي، سياست‌هاي مالي و پولي دولت، شيوه دخالت دولت در قيمت‌هاي و سياستگذاري‌هاي جبران كسري دولت در كنار عوامل انتظار از آينده با پيشينه‌هاي اجتماعي و روانشناسي كشور است. بازار‌هاي مالي تقريبا هوشمندانه‌ترين و شفاف‌ترين بازار در بين همه بازار‌هاي يك جامعه است (بازارهايي نظير بازار كالا و خدمات، بازار كار، بازار پول و بازار ارز) كه در ايران نيز متناسب با شفافيت و درصد آن در مقايسه با ساير بازارهاي موجود كشور است، چراكه در مقايسه با ساير بازارها واكنش و اطلاعات در قيمت‌هاي روزانه، ساعتي و حتي ثانيه‌اي منعكس مي‌شود! و قيمت‌ها در هر لحظه تمامي متغيرهاي موجود و در دسترس اشاره شده را در خود بر اساس سطحي از «كارايي» در حد استانداردهاي اقتصاد ما دارد! (منظور از كارايي دسترسي، سرعت انتشار و تجميع همه اطلاعات در قيمت موجود است!) 
رنگ سبز روي زردي خزان كشيدن باعث تاخير در به تعادل رسيدن چرخه طبيعي اين بازار است. اين چرخه سبز و داغ و زرد شدن‌ها معمول است كه در همه بازارهاي از جمله مالي شكل مي‌گيرد. اما اگر اقتصاد كشور از ريل بيش از اين خارج شود نه تنها بازارهاي مالي كه كل اقتصاد و اجتماع تا سياست وارد مرحله جديدي خواهد شد كه در آن صورت تحليلي دگر مي‌طلبد.
اين نوشته احتمالا براي متضررين بورس ايران خوش نيايد، اما تعديل انتظارات راهكارش شناخت درست و پذيرش واقعيت است. البته منكر نمي‌شود شد كه برخي سياست‌هاي اشتباه و گاها متضاد نهادهاي ناظر و تصميم‌هاي متناقض بخش‌هاي مختلف نهادي نظارتي هم بي‌تاثير نبوده و نيست. 
به نظر مي‌رسد براي تعادل‌بخشي هر چه سريع‌تر بازار سرمايه به جاي دستور و تذكر دادن و خواستن از اين و آن نهاد، دولت ‌بايد در حوزه و متغيرهاي اصلي هر چه زودتر تصميم‌گيري كند اعم از سياست خارجي و از ابهام درآوردن آينده اقتصاد! بهترين كمك به بازار سرمايه عدم دخالت دولت است، بهتر است از رييس دولت بخواهيم دولت وظيفه اصلي خود را انجام دهد به جاي دستور دادن!

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون