رقصي بماند تا بهار
امسال پاييز يكسره سهم شما بهار ما را در اين زمانه چه كاريست با بهار
از پشت شيشههاي كدر مات ماندهام كاين باغ رنگ كار خزان است يا بهار
حتي تو را ز حافظه گل گرفتهاند اي مثل من غريب در اين روزها، بهار
ديشب هوايي تو شدم باز اين غزل صادقترين گواه دل تنگ ما بهار
گلهاي بيشميم به وجدم نميكشند رقصي در اين ميانه بماند تا بهار
محمدعلي بهمني