پايان دلار و ظهور پول جديد آسيايي؟!
اين بدهي به صورت مستمر در حال افزايش است و بدهي بالا به ارز امريكا ضربه خواهد زد. به عقيده راجرز اينكه پكن درنظر گرفته يكپنجم از داراييهاي خود از اوراق قرضه امريكا را بفروشد، واقعا به دلار فشار مضاعف خواهد آورد.
4- در ساختار نظام بينالملل جديد كدام كشور اعتبارات ميدهد؟
از اواسط قرن نوزدهم تا جنگ جهاني اول، انگليس در جهان نقش اعتباردهنده اصلي را داشت و پوند استرلينگ پول غالب تامين مالي تجارت بينالمللي بهشمار ميرفت. انگليس بزرگترين ذخاير طلاي جهان را دراختيار داشت و ساير كشورها ذخاير خود را براساس طلا يا پوند نگه ميداشتند. اما با پايان جنگ، اين يك كشور بدهكار بود و امريكا كه ذخاير عظيمي از طلا را جمع كرده بود، به عنوان اعتباردهنده اصلي جهان جايگزين انگليس شد.
اكنون نيز كشور چين در حال تبديل شدن به اعتباردهنده جهاني است و بسياري از پروژهها حتي در كشورهاي آفريقايي و خاورميانه توسط چين تامين مالي ميشوند. از سال 2013 كمكهاي خارجي چين وارد مرحله جديدي شده است. طي اين روند چين به تدريج به يك كشور اصلي اعطاكننده كمكهاي خارجي تبديل شده است. هدف ابتكار كمربند-راه توسط چين كه يك طرح فراگير منطقهاي در برگيرنده 65 كشور و داراي ابعاد متعدد و مختلف اقتصادي- تجاري، علمي- فرهنگي و حتي ژئوپليتيك و امنيتي است، ارتقاي سطح توسعه كشورهاي مابين مرزهاي شرقي و غربي اوراسيا از طريق تسهيل همكاريهاي منطقهاي و توسعه زيرساختهاي كشورهاي مسير عنوان شده است. همچنين تاسيس بانك توسعه زيرساختهاي آسيا و بانك توسعه جديد اقداماتي هستند كه به موجب آن كمكهاي توسعه خارجي چين شكل يك حمايت نهادي به خود گرفته است.
5- عقبنشيني امريكا از هژموني ليبرال
برخي معتقدند كه در زمان رياستجمهوري ترامپ، امريكا به عنوان مثال با ايجاد بلاتكليفي در مورد تعهدات امنيتي خود، عمدا پروژه «هژموني ليبرال» را رها كرده است. برخي ديگر عقبنشيني امريكا را از هژموني، بخشي از يك عقبماندگي ساختاري طولانيمدت توصيف ميكنند. هر دوي اين سناريوها اين پيشفرض را تقويت ميكند كه امريكا درنهايت از انگليس پيروي و بهطور داوطلبانه هژموني پولي را رها كند. در هر حال در شرايط كنوني حتي وقتي اقتصاد امريكا در ركود فرو رفته است و ميليونها نفر بيكار شدهاند، دقيقا مانند بحران مالي سال 2008، تقاضا براي دلار افزايش يافته است.
6- دنيا به دنبال جايگزيني طلا يا رمز ارز يا پول مشترك
براساس فكتهاي موجود اقتصادي امروز امريكا مانند بدهيهاي بانكي، افت ذخاير دلاري، تورم بالا و ركود پيشبيني يك بحران موسوم به بحران دلاري كه شديدتر از بحران مالي سال 2008خواهد بود منطقي است. آثار بحران دلاري براي امريكا شديدتر و سختتر خواهد بود، چراكه در زماني كه بحران مالي 2008 پيش آمد فدرال رزرو براي جبران اين بحران امكان چاپ دلار داشت اما در بحران دلاري كه ديگر كسي به دنبال دلار نيست با چاپ دلار مشكلي حل نميشود. برخي كارشناسان بر اين باورند كه دنيا در حال كنار گذاشتن دلار است و ميخواهد استانداردهاي مالي خود را براساس طلا تعريف كند و برخي ديگر بر اين باورند كه دنيا درصدد انتخاب ارز ديگري براي دلار است. اين ارز كدام خواهد بود؟ يوآن يا يك ارز مشترك منطقهاي؟ آيا رمز ارزي براي جايگزيني دلار طراحي و معرفي خواهد شد؟ واقعيت مبرهن اين است كه زماني كه دنيا ارز ديگري را انتخاب كند همه چيز تمام خواهد شد و اين پايان بازي با دلار امريكا است. براساس اعلام اقتصاددانان دلار امريكا به پايان راه ميرسد و بهترين راهكار اين است كه خود امريكا بهرهبرداري از دلار را كنار بگذارد؛ چراكه فروپاشي خودِ دلار نزديك است. آنها معتقدند كه براي كاهش فشارهاي مالي راهكار منطقي اين است كه طلا خريداري كنند، چراكه بازار طلا و نقره جاي چانهزني بيشتري دارد و تعدادي از كارشناسان و نخبگان اقتصادي امريكا نيز به دنبال جايگزين نمودن يك رمز ارز امريكايي ميباشند .