طالبان در مسير
به رسميت شناخته شدن
محمدحسين بنياسدي
از روزي كه طالبان با فروپاشي دولت اشرف غني، بدون مقاومت، زمام امور را در كابل و ديگر شهرهاي افغانستان به دست گرفت، انتظار ميرفت بار ديگر طالبان خشن با سگرمههاي در هم رفته بر طبل خشونت بكوبد و بازار تندروي را گرم كند ولي چنين استنباط ميشود كه هم طالبان تا حدودي از گذشته درس گرفته و هم مشاوران داخلي و خارجي به ويژه پاكستانيها، آنها را راهنمايي ميكنند و از سوي ديگر جهان نيز دچار تحول فكري شده كه بايد با طالبان تعامل شود. در اين ميان اكثر كشورهاي دنيا و به ويژه بازيگران منطقهاي و جهاني ضمن بر حذر داشتن طالبان از اعمال خشونت، آنان را به حكومت فراگير متضمن رعايت حقوق اقليتهاي فرهنگي و مذهبي، حقوق بانوان و اساس جامعه مدني تشويق كردهاند. در اين ميان طالبان تلاش كرده كه از اعمال خشونت اجتناب كند و روند برقراري ثبات و امنيت در كشور را ادامه دهد و با اين مدارا به جلب نظر جهانيان جهت شناسايي لبيك گويد، گرچه چند اقدام خشن و بمبگذاري در مساجد و معابر افغانستان توسط داعش، بار ديگر شاخكهاي نگراني را به سمت افغانستان سوق داد.
طالبان به اين اميد بسته كه در آينده نزديك توسط جامعه جهاني به رسميت شناخته شده، به پولهاي بلوكهشده خود توسط امريكا دست پيدا كند و با از سرگيري داد و ستد با جهان و دريافت كمك از كشورهاي مختلف مواجه شود.
در اين ميان پاكستان نقش بارزي را ايفا كرده است. در اين مدت پاكستان علاوه بر اعزام نماينده به كابل و پذيرايي از هيات طالبان در اسلامآباد فعاليت گسترده ديپلماتيك در خصوص تشويق كشورها براي شناسايي طالبان را آغاز كرده است. پاكستان در گردهمايي كشورهاي همسايه و منطقهاي در خصوص افغانستان (غير از شركت در نشست دبيران شوراي امنيت كشورهاي همسايه در دهلينو) شركت فعال داشته و خود نيز ميزبان نمايندگان ويژه امور افغانستان (۳+۱تروييكا) شامل چين، روسيه، امريكا و پاكستان در۲۰ آبانماه در اسلامآباد بوده است. به گفته وزير خارجه پاكستان در ماه دسامبر در دومين نشست تروييكا كه در چين برگزار ميشود، رسما از نماينده طالبان براي شركت دعوت خواهد شد. اين اعلام نظر وزير خارجه پاكستان به نوعي پيشرفت در جهت مشاركت دادن طالبان در اينگونه نشستها تعبير ميشود، زيرا در نشست ۲۰ آبان بهرغم حضور امير خانمتقي سرپرست وزارت خارجه طالبان در اسلامآباد از او براي شركت در نشست دعوت به عمل نيامد اگر چه زمينه ملاقات وي با هياتهاي كشورهاي روسيه، چين و امريكا مهيا شد.
بهرغم اينكه طالبان به رسميت شناخته نشده ولي در حال حاضر ۱۵نمايندگي ديپلماتيك در كابل مشغول به كار است. امريكا نيز از طريق سفارت قطر ارتباط خود را در كابل حفظ كرده، ايران نيز علاوه بر حضور ديپلماتيك اقدام به اعزام چند هيات به كابل و ملاقات با مقامات طالبان كرده است. رسانههاي عربستان نيز از بازگشايي سفارت عربستان در آينده نزديك خبر دادهاند.
در اين ميان چين با حضور فعال، پيوسته خواهان لغو تحريمهاي يكجانبه و آزادي داراييهاي افغانستان شده است . قطر نيز مانند پاكستان از جامعه جهاني خواسته كه افغانستان را تنها نگذارد. از سوي ديگر گرچه هنوز سفارتخانههاي افغانستان توسط ديپلماتهاي حكومت پيشين اداره ميشود، طالبان درصدد گماشتن ديپلماتهاي جديد در سفارتخانههاي اين كشور است كه اين اقدام را با سفارت در اسلامآباد رقم زده است. همزمان سخنگوي وزارت خارجه امارت طالبان از ابتكار آلمان و هلند براي پرداخت حقوق كارمندان در بخشهاي آموزشي و بهداشتي كابل استقبال كرد.
در مجموع با همت پاكستان و راهنماييهاي لازم به طالبان و تجربهاندوزي و آشنا شدن آنها با امور ديپلماسي طي چند دهه به نظر ميرسد طالبان تلاش خود را بر شناسايي و ورود به جامعه جهاني متمركز كرده و محتمل است در آينده نزديك توسط پاكستان و چند كشور ديگر از جمله روسيه و همسايگان و همچنين اعراب خلبجفارس به رسميت شناخته شود.
نكته قابل توجه اين است كه طالبان يك گروه يا تفكر يكپارچه نيست كه بتوان آن را دولت تامينكننده ثبات و صلح در افغانستان تلقي كرد. بديهي است بازيگران و گروههاي مختلف فكري از جمله داعش هر لحظه امكان اقدام خودسرانه يا سيستماتيك در اخلال نظم و ثبات افغانستان را دارند، طبعا بازيگران داخلي و منطقهاي و جهاني ميتوانند ادامه صلح و آرامش را در افغانستان تضمين كنند يا آن را مختل سازند، در افغانستان با هزينه كردن پول، زمينه پرورش نظام جنگسالاري هميشه فراهم است.
تداوم حضور طالبان براي دو كشور ايران و پاكستان فوقالعاده حساس و حياتي است. در ارتباط با پاكستان گرچه فعلا پاكستان بزرگترين برنده و تاثيرگذارترين كشور بر طالبان است ولي هرگونه محاسبه اشتباه ميتواند زيانهاي غيرقابل جبران مرزي - قومي را متوجه اسلامآباد كند. اما در ارتباط با ايران كه بعد ايدئولوژيك پيدا ميكند تفكر «امارت» - «ولايت» نوعي آسيبپذيري در منطقه، متاثر از بازيگران داخلي و خارجي، ايجاد ميكند كه جلوگيري از تنش مستلزم توجه ويژه دو كشور است.