انتخابي كه اصلا اشتباه به نظر نميرسيد
درسي كه بايد از استعفاي ادووكات گرفت
سامان سعادت
اگر به عنوان سرمربي تيم ملي ايران انتخاب ميشد بعيد بود كسي به آن انتقاد جدي وارد كند. ديك ادووكات رزومهاي دارد كه جاي بحثي در آن نيست. همين سرمربي هلندي دو روز قبل به دليل كسب نتايج ضعيف در تيم ملي عراق و كسب تنها ۴ امتياز از ۶ بازي و بدون كسب حتي يك برد از سمت خود استعفا كرد. ادووكات در گروهي موفق نشد حتي يك ۳ امتياز هم به حساب عراقيها واريز كند كه تيم ملي ايران با كسب ۵ برد و يك تساوي و كسب ۱۶ امتياز صدرنشين است.
آيا استعفاي ادووكات ميتواند معناي خاصي داشته باشد؟ بله. اينكه اين نام مربيان بزرگ نيست كه نتيجه كسب ميكند بلكه همه چيز برميگردد به عملكرد تيم. در عراق هيچكس نتوانست هنگام نتيجه نگرفتن ادووكات به او بگويد «سرمربي سابق خونه به خونه» يا «دلال كروات». همه از او با لفظ «سرمربي سابق هلند» يا «مردي كه كولهباري از جام و افتخار در كارنامه دارد» ياد كردند و نوشتند همين آدم نتوانست حتي سوريه را شكست دهد. معلوم نيست. شايد اگر ادووكات سرمربي تيم ملي ايران بود نتايج بهتري كسب ميكرد. شايد اگر بازيكنان عراقي تلاش بيشتري ميكردند تيمشان موفق ميشد. شايد اگر ادووكات تمركز بيشتري روي كارش داشت اتفاقات بهتري رقم ميخورد. به هر حال فوتبال ورزشي است چند وجهي كه نميتوان برايش حكم كلي صادر كرد. با اين حال از نتايج همين همسايه غربي ميتوان فكتهايي بيرون كشيد كه قابل بحث هستند. اول اينكه يك تيم همانطور كه نميتواند شانسي در ۵ بازي هيچ بردي كسب نكند، نميتواند شانسي حتي يك برد به دست بياورد. واقعا بعيد است عراق در اين تعداد بازي حتي يكبار هم روي شانس را نديده باشد. دو اينكه بردهاي تيم ملي مقابل رقبا الزاما به معناي ضعيف بودن آنها نيست. يعني همان چيزي كه مخالفان اسكوچيچ از هادي طباطبايي كارشناس تا هواداران منتقد تيم ملي در پاي تلويزيون به آن اشاره ميكنند. عراق با سابقه قهرماني آسيا و پيشينه خوب با يك سرمربي كاربلد نتوانست يكي از همين تيمهاي ضعيف را شكست دهد. نكته بعدي اينكه عراق حالا روياي حضور در جام جهاني را تا حد زيادي از دست داده و بخشي از اين حسرت برميگردد به يك انتخاب اشتباه از سوي فدراسيون فوتبال اين كشور. نكته مهم اين است كه انتخاب ادووكات در روز اول اصلا اشتباه به نظر نميرسيد. كارشناسان و رسانههاي عراقي نسبت به ادووكات ديد مثبتي داشتند و حتي بعد از متوقف كردن كرهحنوبي در نخستين بازي از دور مقدماتي جام جهاني زبان به تحسين مرد هلندي گشودند.
آيا آنها كه هر روز اصرار دارند بايد مربي «بيرزومه» و «خوششانس» تيم ملي اخراج شود و يك مربي نامدار بيايد از اين اتفاقات درس ميگيرند؟ آن هم به اين دليل كه از ۶ بازي ۵ برد و يك تساوي به دست آورده و حريفان را راحت شكست ميدهد؟ شايد اگر فدراسيون يك مربي اسم و رسمدار را بنشاند روي نيمكت تيم ملي حتي نتايج بهتر هم بشود. شايد تيم ملي بتواند كره را هم در خاك خودش شكست دهد. شايد اتفاقات خيلي بهتري از اين رقم بخورد اما كسي هست كه در اين ميان تضميني ارايه كند؟ پاسخ قطعا خير است. فوتبال به عنوان يك ورزش پيچيده هيچ تضميني را برنميتابد.
هيچ آدم عاقلي نقد را به بهاي نسيه بدون تضمين رها نميكند. به هر دليلي وضعيت تيم ملي فوتبال ايران امروز مناسب است و نتايج خوبي كسب ميكند. اگر قرار است تغييري صورت بگيرد بايد با يك هدف بلندمدت در كنار يك برنامهريزي اصولي انجام شود تا در همين وضعيت نسبي بودن فوتبال بتوان حداقل تضمينها را در نظر گرفت. اما اگر قرار است صرفا دليل تغيير سرمربي تيم ملي اين باشد كه او قبلا در «خونه به خونه» مربيگري كرده بهتر است يكبار ديگر خبر اخراج ديك ادووكات مطالعه شود.