ملاقات با روسونري معشوقه قديمي پس از دوازده سال
كبريت بكش شوا!
اميد مافي
دردانه سرزمين سردسيري دوازده سال پس از جدايي ناخواسته از عشق ازلي ابدي خود دوباره به سرزمين چكمه برگشته تا در هجوم سايههاي تند، دفترچه خاطراتش را ورق بزند و به سالهاي دلانگيز گذشته برگردد.پسر كييف كه هشت سال از بهترين سالهاي عمر خود را در كالچو گذراند و با سرانگشتانش ماه را در سنسيرو براي تيفوسيها چيد، حالا در ۴۵ سالگي ساعت را به انتهاي شفق برگردانده و نبض جنوا را در دست گرفته تا همراه با تنفس مشكوك آسمان در شهر بندري كرانه شمالي مديترانه آفتاب را در پهناي صورت دوآتشهها بنشاند و شادي را براي گريفينها به ارمغان بياورد. او پس از يك دوره حضور روي نيمكت رهبري اوكراين حالا در منطقه ليگوريا لبهايش براي بوسيدن شاگرداني كه به غول اوكرايني نيمكت قرمز و آبيها اقتدا كردهاند بيتابي ميكند و منتظر فرصتي است تا در ورزشگاه چشمنواز لوئيجي فراري دستهايش را در جيبهايش بگذارد و به ستارههاي فروزاني كه در آبي زلال ميسوزند خيره شود.مردي كه با ۶۷ گل چهارمين گلزن تاريخ ليگ اروپاست و روزگاري به تنهايي روسونري را در قلب قاره به پرواز وا ميداشت حالا در غائله يك ليگ تبآلود با آنكه قلبش در گوشه آسمان ميلان گير كرده اما ماموريت دارد تا چون موج فرو غلتد و باشگاهي با ۱۲۶ سال قدمت را به جايگاه واقعياش رهنمون كند.شوا قبل از آنكه در دربي شهر فانوسها نسخه سمپدوريا را بپيچد در نبرد عشق و دلدادگي گريزي ندارد جز آنكه چراغهاي سنسيرو را خاموش كند و در ابتداي افق كلك معشوقه سالهاي ارغواني را بكند.مصاف جنوا با آثميلان در چهارشنبه خزاني آنقدر براي شوچنكو سخت هست كه در برابر خبرنگاران از شرم سرش را پايين بيندازد و به بيان مشتي خاطره از سالهاي طنازي خود در ميلان بپردازد.فوتبال اما بيرحم است و آندره هنوز از راه نرسيده بايد مچ در مچ استفانو پيولي بيندازد و ناكامي را براي جامههاي قرمز و مشكي رقم بزند. همو كه عمري در اسكودتو براي شياطين سرزمين روياهايش جنگيده حالا به حكم سرنوشت در قامت رهبر جنوا به ذبح كردن خاطرات خويش ميانديشد.
هر چند زندگي ادامه دارد و چهارشنبه شب پس از دوئل هولناك آث ميلان- جنوا اين شواي دوستداشتني است كه پرندگان مطرود را از شانههاي سترگ خود دور خواهد كرد تا مرگ در روزهاي نخستين حضورش در كالچو سراغ آمالش را نگيرد و بتواند با نمايشهاي تماشايي لبهاي لوچ تقدير را آب بيندازد. آنچه مسلم است اينكه فاتح بلامنازع دربيهاي دلامادونينا در قلب ميلان كه روزگاري بزرگاني چون باتيستوتا، كرسپو و اينزاگي را به تعظيم وا ميداشت با بازگشت دوباره خود به فوتبال ايتاليا قصد دارد دوباره ويترينها را تسخير كند و امضاي خودش را پاي زيباترين تابلوهايي كه پسرانش در جنوا نقاشي ميكنند، بيندازد.مهاجم باستاني با ۱۱۱ بازي ملي و ۴۸ گل زده اين روزها با بانويش كاريستن در خيابانهاي دلگشا و آرام جنوا قدم ميزند و به اين فكر ميكند كه گاهي تاريخ به گونهاي تكرار ميشود كه شكارچي ديروز و فرمانده امروز گريز و گزيري جز تسخير آسمان اسكودتو با اسكادران تحت اختيارش ندارد.
كمي شوق، كمي عشق و كمي انگيزه كافي است تا بوسهاي از ماه پشت ابرهاي خزاني سراغ مردي را بگيرد كه براي سر نهادن دريا روي شانههايش لحظهاي صبوري نخواهد كرد.
روسونري آماده باشد لطفا!